دخترِ همسایه مان گویی حلیم آورده بود
باطناً یک کاسه شیطانِ رجیم آورده بود
نذر دارد یا نظر؟ الله اعلم هر چه هست
"بارِ کج را از صراط المستقیم آورده بود"
دست و پا گم کرده بود و لکنتی هم بر لبش
با پریشانی و با... ناز و نعیم آورده بود!
دوستش می دارم و با شرم و با حالی عجیب
با خودش یک کاسه ای عشقِ الیم آورده بود!
بعداز آن شب می نشینم کنج تاریکِ حیاط
کاشکے ای کاش...! داداشش رحیم آورده بود!
مبتلایش تا شدم... او شد نصیبِ دیگری
نذری اش را کاش با نفس سلیم آورده بود
بعد از آن نذری نمی گیرم نیارد هیچ کس
دخترِ همسایه مان... رنجِ عظیم آورده بود
| #مجتبی_سپید | #طنز_طور 😅 |
@deli_ism ♥
صبحت بخیر ای نفس! ای رنگِ زندگی!
دنیا اگر نداشت تو را، لذتی نداشت...
| #مجتبی_سپید |
@deli_ism ♥
گرچه شاعرنشدم با همه ی طبع ترم!
چه بلاها که سر شعر نیامد به سرم!
مثل افراد گرفتار در آتش دائم
نگرانم نوزد شعله ای از دور و برم!
پدرم خواست که شاعر بشوم اما من
بارها گفته ام این را که مبادا... پسرم!
ضعف اعصاب مرا غربت شعرم رو کرد
مثلا شاعر این شهر خرابم، خبرم!
شعرناب است و حسادت، من و یک قوم حسود
قاتق نان که نه، شد قاتل جانم، اثرم!
من از این کوچه که دل میشکنند آدمهاش
به گمانم نتوانم سر سالم ببرم!
مثل سرباز ضعیفی که حریفش قَدَر است
نا امیدانه به سمت هدفم حمله ورم!
من مجنون کم آورده ازاین عاقل ها
به کدام عادل دیوانه شکایت ببرم؟
فندکم قاتل بالفطره ی شعرم شده است
بس که از خیر غزلهای خودم میگذرم!
شب جمعه ست نثار دل مرحوم خودم
بروم ازسر بازارچه، خرما بخرم!
| #مجتبی_سپید |
@deli_ism ♥
غریبه پیشکش...بردی دل هر آشنا را، هم
تو حتی مات خود کردی نگاه پیرها را، هم
چه دست افشانی نازی چه رقص پای بی نقصی!
هنر این است مجذوبت کنی بی اعتنا را، هم
بنازم ذوق شیطانی آرایشگرت را "زن"
نه تنها من، که لرزانده دل اهل خدا را هم
نسیم گرم ویرانگر، زلال صاف طغیانگر
چه تشبیه ات کنم دیگر که تلخی و گوارا هم...
عروسی را عزا کردی به من، بلوا به پا کردی
جماعت را صدا کردی، که رقص مشتبا را هم...
همیشه بعد دیدارت سوالی از خودم دارم
قیامت میشود مَحرم بداند عشق ما را، هم؟
همینکه میروی یاد خدا می افتم، این یعنی
زمان بودنت میرانی از ذهنم، خدا را هم...
| #مجتبی_سپید |
@deli_ism ♥