eitaa logo
دِلیسم | Deliism
2.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
259 ویدیو
1 فایل
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم ▪️ دِلیسم 👇🏻 همان مکتب دِل است و حرف دِل را می‌زند ♥️ ▪️ ادمین: @alef_em ▪️ انواع تبادل با هر آماری: @alef_em ▪️ در گوشیامون 👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/2375221420C96c3c3bbeb کپی برای کانال ها ⛔️ فقط فوروارد
مشاهده در ایتا
دانلود
8.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"دوستت دارم" ذات این عبارت محرمانس... | #هوشنگ_ابتهاج | @deli_ism ♥
‌‌آن که حق است گمانش به گمانِ تو... که نیست! گفت بیرون ز جهان است جهانِ تو! که نیست! هر که پنداشتی از خویش، به جای تو نشاند چه توان داد نشانی ز نشانِ تو که نیست؟ تا چنین هرچه مرا بود و توان نیز فزود همه از آنِ تو شد، چیست از آنِ تو که نیست؟! از تنِ زنده روان است روان تو، که گفت؟ "بی تنِ زنده روان است روانِ تو"؟! که نیست! گفت عالم همه در بندگی شیطان‌اند گفتم ای زاهدِ خودبین به زیانِ تو که نیست ره به معنی نبرد آن که به صورت نگرد سایه گفتند که صوفی‌ست به جانِ تو که نیست | | @deli_ism
3.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آسمان تو چه رنگ است امروز...!؟ #هوشنگ_ابتهاج @deli_ism ♥
امشب به قصه ی دل من گوش می کنی فردا مرا چو قصه فراموش می کنی این در همیشه در صدف روزگار نیست می گویمت ولی توکجا گوش می کنی دستم نمی رسد که در آغوش گیرمت ای ماه با که دست در آغوش می کنی در ساغر تو چیست که با جرعه ی نخست هشیار و مست را همه مدهوش می کنی می جوش می زند به دل خم بیا ببین یادی اگر ز خون سیاووش می کنی گر گوش می کنی سخنی خوش بگویمت بهتر ز گوهری که تو در گوش می کنی جام جهان ز خون دل عاشقان پر است حرمت نگاه دار اگرش نوش می کنی سایه چو شمع شعله در افکنده ای به جمع زین داستان که با لب خاموش می کنی... @deli_ism
قصه پیداست ز خاکستر خاموشی ما خرمن سوختگان را به سخن حاجت نیست @deli_ism
3.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من پی گمشده ام آمده ام ارغوانم را میخواهم... روحت شاد 🖤 @deli_ism
چو شب به راه تو ماندم که ماه من باشی چراغ خلوت این عاشق کهن باشی به سان سبزه پریشان سرگذشت شبم نیامدی تو که مهتاب این چمن باشی تو یار خواجه نگشتی به صد هنر هیهات که بر مراد دل بی قرار من باشی تو را به آینه داران چه التفات بود چنین که شیفته حسن خویشتن باشی دلم ز نازکی خود شکست در غم عشق و گرنه از تو نیاید که دلشکن باشی وصال آن لب شیرین به خسروان دادند تو را نصیب همین بس که کوهکن باشی زچاه غصه رهایی نباشدت هرچند به حسن یوسف و تدبیر تهمتن باشی خموش سایه که فریاد بلبل از خامی است چو شمع سوخته آن به که بی سخن باشی @deli_ism ♥️
چه شب‌ها رفت و آغوشم تهى ماند! @deli_ism ♥️
عاشق منم که یار به حالم نظر نکرد ای خواجه درد هست و لیکن طبیب نیست @deli_ism ♥️
گر خون دلی بیهوده خوردم، خوردم چندان که شب و روز شمردم،‌ مردم آری، همه باخت بود سر تا سر عمر دستی که به گیسوی تو بردم، بردم @deli_ism ♥️
در این پریشانیِ روزگار، مبادا فراموش کنی دوستت دارم :) @deli_ism ♥️
خانه دلتنگ غروبی خفه بود مثل امروز که تنگ است دلم پدرم گفت چراغ و شب از شب پُر شد من به خود گفتم یک روز گذشت مادرم آه کشید زود برخواهد گشت ابری آهسته به چشمم لغزید و سپس خوابم برد که گمان داشت که هست این همه درد در کمین دل آن کودک خرد؟ آری آن روز چو می رفت کسی داشتم آمدنش را باور من نمی دانستم معنی هرگز را تو چرا بازنگشتی دیگر؟ آه ای واژه ی شوم خو نکرده ست دلم با تو هنوز من پس از این همه سال چشم دارم در راه که بیایند عزیزانم آه… @deli_ism ♥️