هدایت شده از جـانان🤍 ִֶָ
قشنگـے عشق
فقط اونجاش کھ همه میگن:
اینا هنوز باهَمَن .!🌱'
『 @Janan_10 』
ولی این جمله ی "مواظب خودت باش" یجورایی میخواد بگه دوست دارما...
@deli_ism ♥
گله ای نیست به تنهایی خود دل بستم
به _غزل گریه_ی هر روز...به شب بیداری
روی دیوار دلم سایه ای از قامت توست
مثل تنهایی من قد بلندی داری...!
| #سیده_تکتم_حسینی |
@deli_ism ♥
از آخرین باری که کسی رو دوست داشتم چیز زیادی یادم نیست
از آخرین باری که کسی دوست داشتنش، دلخواهِ من باشه هم همینطور!
خب مهمه! یکی که بلد باشه آدمو!
دوس داشتنش به دلت بشینه. حرف زدنش، نگاهاش، بوی عطرش...
خلاصه یادم نیس دیگه!
میدونی؟ حس میکنم یه آدم هزار سالهم که اوایل جوونیش یکیو دوس داشته، بعدم هیچی به هیچی...
فکر کرده حالا اگرم نشد، نشد
فکر کرده حالا یکی دیگه میاد به جاش...
ولی نیومد
همین شد که دیگه حالمون خوب نشد
دیگه تنهای تنهای تنها موندیم
بعد یهو به خودمون اومدیم، دیدیم وصلهی هیچکی نیستیم
اونایی که دوس داریم دوسمون ندارن
اونایی که دوسمون دارنو دوس نداریم
میفهمی چی میگم؟
| #اهورا_فروزان |
@deli_ism ♥
میگم: پاییز اگه خواننده بود صداش عین صدای بنان بود
وقتی که با اوجِ غمِ توو صداش میگه
"ای الهه ی ناز
با غم من بساز..."
میگه: چقدر ملتمسانه و غریبانه
میگم: یا اگه میخواست دکلمه بخونه صداش عین صدای خسرو شکیبایی بود.
اونجا که با یه طعنه تلخی میگه
"حال همه ما خوب است
اما تو باور نکن"
میگه: چقدر صبور و دلتنگ
میگم: پاییز اگه دختر بود میشد آنه شرلی...
اینبار اون میپره وسط کلامم و میگه: وقتی با موهای قرمز_نارنجی بافته شدش، لا به لای تکرار غریبانه روزهاش حقیقت رو جست و جو میکنه
لبخند میزنم و لبخند میزنه
میگم پاییز اگه شاعر بود حتما میشد هوشنگ ابتهاج
که با یه حال دیوونه ای میگه
"چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی"
میگه: چقدر اسیر، عاشقانه اما تلخ
میگم: پاییز اگه نقاش بود حتما میشد ونگوگِ بدون گوش
گوشی که یه هدیه خاص بود به راشل
هیجان زده میگه: چقدر خاص و دیوونه
میگم: آره جونم... خلاصه که پاییز یه آدم ترک شده و تنهاست که هنوزم مهربونه
میگه: مگه آدمای تنها مهربون نیستن؟
میگم: چرا خب هستن... تو میدونی چقدر سخته یه طرفه مهربون باشی؟
ببین موهامو سفید شدن
میگه: یعنی تو هم یه طرفه عاشقی؟
میگم: راستی پاییز اگه نویسنده بود حتما میشد من،
وقتی که ذره ذره وجودمو می دمم توو کلمه ها تا بشه عمیق تر نفس کشید... دستشو میزنه زیر چونش، زل میزنه به کاغذ مچاله شده رو میز و میگه:
چقدر پاییز وار تنهایی...
| #نجمه_علیزاده |
@deli_ism ♥
+من حتی خوندن چتای قدیمیشو به تکست دادنای یه غریبه ترجیح میدم 🙃💙
@deli_ism ♥
+ دقیقا همونجایی که گوشیتو گذاشتی رو قلبت داری به دیوار لبخند میزنی
دقیقا همونجا دیگه کارِت تمومه... ♥️
@deli_ism ♥
دِلیسم | Deliism
صدایَت به پاییز رفته هرچه میگویی دلم میریزد ... 🍂 @deli_ism ♥
مهر زِ پاییز برفت و🍁
مُهر مِهرت بر دلم...
ممهور گشت.! 😍
| #قدیر_عبدالهی |
@deli_ism ♥️