eitaa logo
دِلیسم | Deliism
2.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
232 ویدیو
1 فایل
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم ▪️ دِلیسم 👇🏻 همان مکتب دِل است و حرف دِل را می‌زند ♥️ ▪️ ادمین و تبادل: @alef_em ▪️ کپی برای کانال ها ⛔️ فقط فوروارد
مشاهده در ایتا
دانلود
احوال دلم یک سَره باران شده بی تو دیوانه در این شهر فراوان شده بی تو یک لحظه تو را دیدم و عمری دل زارم چون موی تو در باد پریشان شده بی تو بی بال و پری در هوس وصلِ تو دائم پابند غمی گوشه ی زندان شده بی تو با مهرِ کسی جان به هم ریخته دیگر هرگز نشد آباد که ویران شده بی تو بی‌خانه زیاد است ولی قلب من عمری آواره تر از کوچه خیابان شده بی تو جان دادن اگر سخت‌ترین کار جهان است آسان شده آسان شده آسان شده بی تو گفتند که پرسیده ای از حال من انگار احوال دلم یک سَره باران شده بی تو | | @deli_ism
شب شعرِ بلندی‌ست رنگِ احوالِ پریشانِ دلم | #لیلا_مقربی | @deli_ism ♥
مکن از خواب بیدارم خدایا که دارم خلوتی خوش با خیالش... | #حافظ | @deli_ism ♥
دوست داشتن یک نفر، مثل نقل مکان کردن به یه خونه ست. اولش عاشق همه ی چیزهایی میشی که برات تازگی دارن. هر روز صبح از اینکه می بینی این همه چیز بهت تعلق داره حیرانی. بعد به مرور زمان دیوارها فرسوده می شن. چوب ها از بعضی قسمت ها پوسیده می شن و می فهمی که عشقت به اون خونه به خاطر کمالش نیست؛ بلکه به خاطر عیب و نقص هاشه. تمام سوراخ سنبه هاش رو یاد می گیری. یاد می گیری چطور کاری کنی که وقتی هوا سرده، کلید توی قفل گیر نکنه، یا در کمد رو چطور باز کنی که جیرجیر نکنه. اینا رازهای کوچیکی هستن که خونه رو مال آدم می کنن.“ | | @deli_ism
خوشی یعنی دیدن اون منحنی قشنگ روی صورت کسی که دوستش داری :) @deli_ism
@deli_ism ♥
عشق از آن روز که در بستر تکرار افتاد ساعتی بود که یک مرتبه از کار افتاد! عشق هم مثل همین صندلی کهنه ، نخست از مُد افتاد ، سپس گوشه انبار افتاد! عشق این عکس لجن مال که می بینی نیست آب صافی‌ست که برعکس خودش تار افتاد! آنچه ما تجربه کردیم خود نور نبود سایه ای بود که از دور به دیوار افتاد عشق از اصل نیفتاده ولی از اسبش با نخستین یورش شرعیِ دستار افتاد! | | @deli_ism
می‌پرسیدم: "چرا دوستم داری؟" لبخند میزد و میگفت: "دوستت دارم خب!" و این صادقانه ترین، پاسخِ هر پرسشی بود... @deli_ism
@deli_ism ♥
تو چه دانی که پس هر نگه ساده‌ی من چه جنونی، چه نیازی، چه غمی‌ست؟ یا نگاه تو، که پرعصمت و ناز بر من افتد، چه عذاب و ستمی‌ست دردم این نیست ولی دردم این است که من بی تو دگر از جهان دورم و بی‌خویشتنم پوپکم! آهوکم تا جنون فاصله‌ای نیست از اینجا که منم | | @deli_ism
قفلی شکست و در شب زندانم آمدی از عمق شعرهای پریشانم آمدی شوقت درون سینه ی من بود سالها آغوش بازکردی و در جانم آمدی بغضم گرفته بود و خیابان ادامه داشت در بی قراری شب بارانم آمدی پاییز، پشت پنجره ام قد کشیده بود مثل بهار، تا لبِ ایوانم آمدی این عطر شمعدانی من نیست...بوی توست انگار تا حوالی گلدانم آمدی انگار سالهاست کنارم نشسته ای هرچند سالهاست که می دانم آمدی...! | | @deli_ism
عادت کردیم حرفایی که نشد بزنیم رو بنویسیم و حالا ما موندیم و حرفایی که نمیشه حتی بنویسیمشون... @deli_ism