eitaa logo
دِلیسم | Deliism
2.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
232 ویدیو
1 فایل
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم ▪️ دِلیسم 👇🏻 همان مکتب دِل است و حرف دِل را می‌زند ♥️ ▪️ ادمین و تبادل: @alef_em ▪️ کپی برای کانال ها ⛔️ فقط فوروارد
مشاهده در ایتا
دانلود
بی تو، مهتاب‌شبی، باز از آن کوچه گذشتم، همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم، شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم، شدم آن عاشق دیوانه که بودم. در نهانخانه جانم، گل یاد تو، درخشید باغ صد خاطره خندید، عطر صد خاطره پیچید: یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم ساعتی بر لب آن جوی نشستیم. تو، همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت. من همه، محو تماشای نگاهت. آسمان صاف و شب آرام بخت خندان و زمان رام خوشه ی ماه فرو ریخته در آب شاخه‌ها دست برآورده به مهتاب شب و صحرا و گل و سنگ همه دل داده به آواز شباهنگ یادم آید، تو به من گفتی: از این عشق حذر کن! لحظه‌ای چند بر این آب نظر کن، آب، آیینه عشق گذران است، تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است، باش فردا، که دلت با دگران است! تا فراموش کنی، چندی از این شهر سفر کن! با تو گفتم:‌ حذر از عشق!؟ ندانم! سفر از پیش تو؟ هرگز نتوانم، نتوانم! روز اول، که دل من به تمنای تو پر زد، چون کبوتر، لب بام تو نشستم تو به من سنگ زدی، من نه رمیدم، نه گسستم، باز گفتم که: تو صیادی و من آهوی دشتم تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم حذر از عشق ندانم، نتوانم! اشکی از شاخه فرو ریخت مرغ شب، ناله ی تلخی زد و بگریخت اشک در چشم تو لرزید، ماه بر عشق تو خندید! یادم آید که: دگر از تو جوابی نشنیدم پای در دامن اندوه کشیدم. نگسستم، نرمیدم. رفت در ظلمت غم، آن شب و شب‌های دگر هم، نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم، نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم بی تو، اما، به چه حالی من از آن کوچه گذشتم! | | @deli_ism
صبح، خورشيد آمد دفتر مشق شبم را خط زد؛ می‌روم… دفتر پاک نويسی بخرم! زندگی را بايد از سر سطر نوشت… | | @deli_ism
بوسیدمش و یک نفس تا خانه مان دویدم آن روز همه چیز زیبا بود، حتی قار قار کلاغ... | | @deli_ism
آلبومی دارم پر از عکس های تو که فقط پنجشنبه ها بازش می کنم و می نشینم به تماشایت قهوه ای را تلخ می نوشم و با شیرینی نگاهت خودم را به جمعه ای دیگر می رسانم... تو تنها دلخوشی پنجشنبه های منی | | @deli_ism
@deli_ism ♥
گفتی‌ام: «درد تو عشق است و دوا نتوان کرد» دردم از توست، دوا از تو چرا نتوان کرد؟!! | | @deli_ism
بگذار زمین روی زمین بند نباشد حافظ پی اعطای سمرقند نباشد بگذار كه ابلیس در این معركه یكبار مطرود ز درگاه خداوند نباشد بگذار گناه هوس آدم و حوا بر گردن آن سیب كه چیدند نباشد مجنون به بیابان زد و... لیلا ولی ای كاش این قصه همان قصه كه گفتند نباشد ای كاش عذاب نرسیدن به نگاهت آن وعده ی نادیده كه دادند نباشد یك بار تو در قصه ی پر پیچ و خم ما آن كس كه مسافر شد و دل كند نباشد آشوب همان حس غریبی ست كه دارم وقتی كه به لب های تو لبخند نباشد در تك تك رگ های تنم عشق تو جاریست در تك تك رگ های تو هر چند نباشد من می روم و هیچ مهم نیست كه یك عمر... زنجیر نگاه تو كه پابند نباشد... وقتی كه قرار است كنار تو نباشم بگذار زمین روی زمین بند نباشد... | | @deli_ism
خواستم بگویم؛ فقط یک نفر توی دنیا هست که ارزشِ دوست داشتن را دارد. یعنی تو دلت به عقلت التماس میکند تا باور کند او ارزش اینهمه عشق را داشته باشد. آن یک نفر را سفت بچسب؛ بعد از او نه دلت برای چیزی به دست و پایِ عقلت می‌افتد، نه کسی به چشمِ دلت ارزشِ به پا افتادن را دارد. @deli_ism
‏بهش گفتم لااقل هفتاد هشتاد درصد خوشگلی دنیا بخاطر توعه خندید، شد صد در صد! @deli_ism
@deli_ism ♥
می‌گویند گاهی عشق دو انسان نسبت بهم می‌میرد. این درست نیست. عشق نمی‌میرد، تنها اگر آنچنان که باید لایق و شایسته‌ی آن نباشید، شما را ترک می‌گوید و می‌رود. عشق نمی‌میرد؛ خود آدم است که می‌میرد. عشق به مانند دریایی‌ست: اگر لایق آن نباشید، اگر باعث تعفن آن شوید، شما را به جایی پس خواهد زد تا بمیرید. آدم که آخرش می‌میرد، منتها من دلم می‌خواد غرق در دریا بمیرم... | 📚 | | | @deli_ism
دیدنش حال مرا یک جورِ دیگر می‌کند حالِ یک دیوانه را دیوانه بهتر می‌کند در نگاهش یک سگِ وحشی رها کرده و این جنگِ بین ما دو تا را نا برابر می‌کند حالت پیچیده مویش شبیه سرنوشت عشق را بر روی پیشانی مقدر می‌کند آنقدر دل بسته‌ام بر دکمه‌ی پیراهنش فکر آغوشش لباسم را معطر می‌کند رنگ مویش را تمام شهر می‌دانند، حیف پیش چشم عاشقِ من روسری سر می‌کند با حیا بودم ولی با دیدنش فهمیده‌ام آب گاهی مؤمنین را هم شناگر می‌کند دوستش دارم ولی این راز باشد بین ما هرکسی را دوست دارم زود شوهر می‌کند | | @deli_ism