#رمان_محمد_مهدی🪴
#قسمت_صدهشتادنهم🪴
🌿﷽🌿
🔰 #سفیانی بعد شنیدن خبر خسف بیداء، به طرز عجیبی عصبانی شده بود، انگار دچار جنون شده بود، حق هم داشت
هرچه رشته بود ، پنبه شده بود
مدام در حال زنگ زدن به سران آمریکا و انگلیس بود تا از اونها کسب تکلیف کنه
🔰 فرمانده آمریکایی یک پیشنهاد داد برای اینکه هم حواس جهانیان از این واقعه پرت بشه و هم یک تجدید روحیه ای برای نیروهای سفیانی بشه
⬅️ گفت با تمام قوا آماده بشین برای یک حمله همه جانبه به سمت نجف و کربلا
تنها راه همینه
وگرنه مهدی (عج) وقتی قدرت بگیره کسی نمیتونه جلوش بایسته
💠 سفیانی : نمیشه ، همین چند وقت قبل با اونها جنگیدیم و شکست خوردیم، نتونستیم ، این بار دوباره چطور بجنگیم؟
❇️ فرمانده آمریکایی: نه ، این بار ما بیشتر کمک می کنیم، باید همه توان رو بیاریم وسط
این بار هم پول بیشتر میدیم به سربازانت، وعده های مالی زیاد
هم اسلحه و تجهیزات زیادی بهت میدیم
تو فقط خوب جنگ راه بنداز
همه جانبه
زمینی و هوایی
هر چی میتونی باید بریزی سر این شیعیان
گرفتن نجف و کربلا ، کار مهدی (عج) رو سخت میکنه برای ظهور و میتونیم به راحتی از مکه جلوش رو بگیریم
💠 سفیانی پذیرفت و به همه نیروها آماده باش داد برای 3 روز دیگه
👌 جاسوس سپاه اسلام که در لشکر سفیانی بود این خبر رو به حاج قاسم میرسونه
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🔶🌹🔷💠====>