✨هر وقت دودݪ بــودے
✨هر وقت نمیدونستــے چے
✨خوبـہ چـہ بـد ؛
✨چشمــاتو ببند
✨یہ نفس عمیق بڪش؛
✨خودتو رها ڪن،
✨بسپـار بــہ خدا
✨بذار جواب سوالتو
✨توو قلبت جارےڪنه
✨شبتون پرامید
#پایان_مماشات
#لبیک_یا_خامنه_ای
🌹@delneveshte_hadis110
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
آغاز سخن یاد خدا باید کرد
خود را به امید او رها باید کرد
ای با تو شروع کارها زیباتر
آغاز سخن تو را صدا باید کرد
الهی به امید تو💚
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا اباصالح
#ایران_قوی🇮🇷
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🔷🌷🔷💠====>
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
💟دعا برای شروع روز💟
ا🍃💕🍃
💙بسم الله الرحمن الرحیم💙
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
ا🍃💕🍃
💠امين يا رب العالمین💠
التماس دعا 🙏🙏🙏🙏
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
@delneveshte_hadis110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️
🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻
💕💕💕💕💕💕💕💕
🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸
🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻
💕💕💕💕💕💕💕
🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸
@delneveshte_hadis110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃
🍃
🌹
🍃
❤️ توسل امروز ❤️
به امام حسن مجتبی علیه السلام
و امام حسین علیه السلام
يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🦋🦋
يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ، يَا حُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الشَّهِيدُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ، اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🍃
🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@delneveshte_hadis110
#هدیهاجباری👩⚖
#پارتدویستپنجاهنهم🌷
﷽
*
مشغول معاينه ي پسربچه اي بودم كه ظاهراً ريه هاش عفونت كرده بود و سرفه هاي
بدي ميكرد. خانم دكتر و فاطمه براي ديدن بيماري رفته بودن و مجبور شدم آقاي
دكتر رو صدا بزنم. كنارم ايستاد و با دقت به توضيحات گوش داد. گوشي پزشكيش
رو روي سـ*ـينه ي پسربچه گذاشت. معاينه ي لازم رو انجام داد و حدس من رو
تصديق كرد. ازم خواست تا داروش رو از اتاق بيارم. كمد داروها رو نگاه كردم. از
اين نوع دارو يه بسته بيشتر نبود. بسته ي قرص رو به دست آقاي دكتر دادم و گفتم:
- آخرين بسته بود.
سري تكون داد و گفت:
- همين امروز زنگ ميزنم تا از بيمارستان برامون بفرستن.
مشغول توضيح دادن به پسربچه بود تا ساعت خوردن قرص رو بهش بگه. پسربچه
آروم و متين به تمام حرفهاي آقاي دكتر گوش ميداد و بعد از كلي تشكر از مطب
بيرون رفت.
آقاي دكتر پشت ميز نشست و من مشغول جمع كردن وسايل كنار تخت شدم كه
گفت:
- من واقعاً به خاطر اتفاقي كه براتون افتاده و جداييتون متاسفم.
چشمهام از حدقه بيرون زد و با تعجب بهش خيره شدم.
- شما چطور فهميدين؟
خيلي خونسرد و آروم گفت:
- مهم نيست كه از كجا و چه جوري فهميدم. الان مهم اينه كه يه جواب بهم بدين.
- عذر ميخوام چه جوابي؟
خب من اين ملاقاتمون رو به فال نيك ميگيرم. احساس ميكنم كه اين يه
نشونه است كه بهمون بفهمونه ما هنوز فرصتاي زيادي براي باهم بودن داريم
- آقاي دكتر من واقعاً...
- من متوجهم كه شما الان مادريد و اين طبيعيه كه نگران آينده اش باشيد. من اين
قول رو به شما ميدم كه آينده اش رو تضمين كنم و مثل بچه ي خودم ازش مراقبت
كنم.
- شما متوجه نيستيد. من واقعاً قصد ازدواج مجدد رو ندارم و هيچ علاقه اي هم به
تجربه زندگي جديد ندارم. ازتون خواهش ميكنم كه با اينجور صحبتاتون من رو
بيشتر از چيزي كه هستم اذيت نكنيد.
- خانم رفيعي شما داريد محبت و عشق من رو نديد ميگيريد.
- متأسفم؛ اما من نميتونم جواب اين عشقتون رو بدم.
از مطب بيرون زدم و ريه ام رو از هواي پاك پر كردم تا شايد از دردش كم بشه. اين
روزها اشك چشمهام خيلي زود جاري ميشد. دلم خيلي زود ميگرفت. خيلي زود
قلبم به درد مياومد.
توقع داشتم بعد از اينهمه اتفاقات بدي كه پشت سرهم سرم اومده قلبم از سنگ
شده باشه و سرسختتر از قبل شده باشم؛ اما هر بار كافي بود كه به هديه فكر كنم،
ناخودآگاه قلبم به درد مياومد و اشكهام جاري ميشد.
*
مانتوي زرشكي رنگم رو با روسري سفيدم سر كردم و به فاطمه كه در حال آرايش
كردن بود نگاهي انداختم.
- فاطمه چيكار داري ميكني؟
همونجور كه داشت ريمل رو به مژه هاش ميماليد و دهنش رو باز نگه داشته بود
گفت:
- معلوم نيست؟
- ديرمون شد. زود باش.
كرم پودرش رو از داخل كيف آرايش بيرون آورد و به دستم داد.
- يه كم از اين بزن به صورت رنگ پريده ات.
حوصله ندارم. همين الان هم كه دارم ميام فقط به خاطر تيداست؛ وگرنه فكر كردي
الان اوضاع من به عروسي رفتن ميخوره؟!
- زيادي سخت ميگيري به خدا. الان بايد از تك تك لحظاتت لـ*ـذت ببري.
- هر موقع انشاءاالله مادر شدي ميام بهت ميگم فاطمه يه ساعت بچه ات رو بده من با
خودم ببرم، بعد برش ميگردونم. اونوقت ببينم چه حسي داري.
- خيله خب. من آماده ام. بريم.
روسريش رو روي سرش انداخت و باهم از مطب بيرون زديم. خانم دكتر با مانتو و
شلوار سرمه اي رنگ و شال نقره اي به ميزش تكيه زده بود. با ديدن ما كيفش رو از
روي ميز برداشت و گفت:
- بريم؟
هر دو سر تكون داديم و از مطب بيرون زديم. آقاي دكتر كتوشلوارپوشيده بيرون
از مطب ايستاده بود و دستش رو توي جيب شلوارش كرده بود و سرش رو بالا
گرفته بود. انگار ستاره ها رو ميشمارد يا شايد بيش از حد توي فكر بود!
با صداي خانم دكتر به خودش اومد و نگاهش بين ما سه نفر گردش كرد و روي
چشمهاي من خيره موند. سرم رو پايين اندختم و با نوك پا سنگ جلوي پام رو به
بازي گرفتم تا از زير نگاه سنگينش خلاص بشم.
كنار همديگه قدم برميداشتيم. از اين فاصله هم صداي ساز و دُهُل جشن به گوشمون
ميرسيد. تمام هوش و حواسم فقط پيش هديه بود. بدجور دلتنگش شده بودم و
فقط ميخواستم براي لحظه اي دستهاي كوچيكش رو نوازش كنم. اشك چشمم رو
قبل از چكيدن پاك كردم. نبايد امشب حال خوب بقيه رو خراب ميكردم.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🔶🌹🔷💠====>
تندتر از ولایت فقیه و امام نروید که پایتان خورد می شود
از امام هم عقب نمانید که منحرف می شوید
قدر امام و ولایت فقیه را داشته باشید که شکر نعمت نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کفت بیرون کند!
شهید محمد رضا تورجی زاده🕊🌹
#حرف_قشنگ_شهدایی
#ایران_قوی🇮🇷
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🔷🌷🔷💠====>
💥بعد مرگ ما مهمان سفره خودمونیم...دست پخت خودمونو میخوریم
تو دنیا چیکار کردی؟اون دنیا همون میشه غذات
👌چیزی جز اعمالت به خوردت نمیدن....
#ایران_قوی🇮🇷
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🔷🌷🔷💠====>
✍ #نکته
#نکته_سلوکی
🔰 حضور قلب
اگر انسان تمام تلاش خود را برای حضور قلب در #نماز به کار گرفت و موفق نشد، بعد از نماز به سجده رود، طلب عفو کند و خاضعانه بگوید، خداوندا شرمنده ام که نتوانستم آن گونه که شایسته است، در پیشگاه تو حاضر شوم.
#استاد_یزدان_پناه
#اسرار_الصلاه
#ایران_قوی🇮🇷
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🔷🌷🔷💠====>