eitaa logo
کانال رسمی دلنوشته شهید دهقان
224 دنبال‌کننده
991 عکس
215 ویدیو
4 فایل
#دلنوشته‌برای‌شهید‌ #نحوه‌آشنایی‌شماباشهید‌ #داستان‌تحول‌شما‌به‌واسطه‌شهید #عنایات‌شهیددهقان 📩ارسال آثاربه: @vesal_h213 ♻️تبادل: @shahid_m_dehghan صفحه اینستاگرام: Inastagram.com/hoseinvesali
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال رسمی دلنوشته شهید دهقان
{به‌نام‌خدای‌دلسوخٺگان} رمانِ کوتاه و ♥️ قسمت 🌿 پویای عزیزم.. دلم به اندازه تمام دنیا برایت تنگ شده🥺 از امروز تصمیم گرفتم تا از دوران باهم بودنمان، دوتایی شدنمان بنویسم..✍🏻 . . - مهرناز ؟! - جانم پویای من😍 - منو تو از تو شکم مامان هامون همو میخاستیما - آهان یعنی تو شکم مامانت منو دیده بودی؟!😅 - نوچ! تو رو توی عالم ذر دیدمت؛ میگم که خانومی خدا مارو واسه هم آفریده، تو اون دنیا باهم، اینجا باهم اون دنیا هم باهمیم. اصلا خدا تورو واسه من ساخته😌 پویا پسر عمه من بود.. همسن سال هم؛ هردو متولد ۱۳۷۷، فقط ماه‌هامون باهم فرق داشت😃 هیچوقت فکرنمیکردم.. تو اوج جوانی داغ عزیز ببینم💔 داستانی که می‌خوانید داستانِ هفت ماه عاشقی من و پویای عزیزمه😔 ..🍃 🖋نویسنده: بانو مینودری ʝסíꪀ➘ @Delneveshte_shahid_dehghan
🔸 بسمـِ ربِّ الشُّهدا والصِّدیقیݩ 🔸 صفحه9⃣6⃣ جومعنوی خواه ناخواه جو دو کوهه معنوی بود و خادم الشهدا را به این جمع می‌کشاند.لحظاتی که با او بودم برایم ارزشمند بود،از این که مشتاق نماز جماعت بود،خواهان صوت های مداحی از بچه ها بود‌‌،از گوشی خودش روضه و مداحی پخش می‌کرد،از شــــهدا می‌گفت،در کارها بی‌ریـابود، مخلصانه به خادمی‌اش می‌رســـــید و ناله و شکایتی از سختی‌ها نمی‌کرد و محبتش نسبت به دوستان از ته دل بود. همه این ها زمینه ساز شهادت طلبی در او بود و آن را تقویت می‌کرد، خادم الشهدایی بود که شهید شد....🕊 نقل از :(دوست شهید) 🔷 ╔══════ 🌼🔷🌼 ══════╗ @Delneveshte_shahid_dehghan ╚══════ 🌼🔷🌼 ══════╝
بى‌قرارِ دیدنت، این خاکِ باران خورده است خوابِ چشمان مرا امشب خیالت برده است🥀 ✨ ʝסíꪀ➘ @Delneveshte_shahid_dehghan
•┄══🌤❝سـلـام❞🌤══┄• ❤️ 📆امروز : ۲۲ /۰۴ /۱۴۰۰ 📿|ذکـر روز سه شنبـه: «یـا اَرحمَ الراحِمیـن» (100 مرتبه) 🍃به نقل از شهید محمدحسین محمدخانی ؛ از جملـہ کسانے بود کـہ باور داشت؛ عالم یـک دوقطبے حق و باطل است و چیـزے بیـن ایـن دو وجود ندارد. لذا همیـشـہ دنبال یـافـتن تکلیــف خود بود و زندگیـ‌اش را بر تکلیــف محورے بنا کرده بود. ┈┈┈•┈┈••✾•💠•✾••┈┈•┈┈┈ @Delneveshte_shahid_dehghan ┈┈┈•┈┈••✾•💠•✾••┈┈•┈┈┈
🌹 قَبݪـ از آن ڪِه مَرا در قبر بُگذارند، مداحے داخِل قَبرمـ بِرود و مُصیبٺ جده غریبم ''س'' و جَد غریبم "؏" را بخواند، و از مستمعین گرامے میخواهم ڪہ اشڪ چشمـشان را داٰخل قبر من بِریزند تا دَر ظلمٺ‌قبر نورے شود✨♥️🙂 ʝסíꪀ➘ @Delneveshte_shahid_dehghan
☘ ✨یَدْعُوا مِن دُونِ ٱللهِ مَالَا یَضُرُّهُ... 🌱اگه برای حل مشکلاتت در و دیوار رو صدا نمیکنی به خاطر اینکه میدونی کاری ازشون برنمیاد. غیر از خدا همه این طوری‌اند، فقط خودش رو صدا بزن! 💫سوره مبارکه حج آیه ١٢ •┈┈••✾•✨⁦♥️⁩✨•✾••┈┈• @Delneveshte_shahid_dehghan •┈┈••✾•✨⁦♥️⁩✨•✾••┈┈•
{بنام‌خدای‌دلسوخٺگان} رمانِ کوتاه و ♥️ قسمت 🌿 ۱۷آبان ۹۵ روزی بود.. که پویای من تو سن ۱۷سالگی به مامانش(عمه‌ام) از علاقه‌اش ب من میگه و ۱۰فروردین ۹۶رسماً میان خواستگاری😅 پویا از همون شیرینی هایی که من دوست داشتم، خریده بود. خامه‌ای😋🍰 آقاپویا برای مراسم خواستگاری نبودن! گفت بهم که از دایی وزندایی خجالت میکشید ونیومده بود😄 منم نبودم روز خاستگاری😁 بعد که اومدم خونه، از ابجی پویا آمار گرفتم دیدم همه چی حل شد شکرخدا و مشکلی پیش نیومده بود.☺️ پدرم بهم گفت من گفتم هر چی دخترم بگه... نظر من رو پرسید من هیچی نگفتم از شرم و حیا؛ همون سکوت علامت رضاست😶 و بعدش با هم رفتیم خونه مامانبزرگم اینا.. ..🍃 🖊نویسنده: بانو مینودری ʝסíꪀ➘ @Delneveshte_shahid_dehghan
♥️ گفتیم: در این هوای سرد،❄️ با موتور چرا راه دور می روی؟!🙄 می گفت: میرم هیاتی که شهید پروره! نَفَس شهید توی هیات باشه، یه چیز دیگه ست(: آقارسول می رفت هیات ریحانه، چیذر هم پر از شهیده، شاید منم مثل آقارسول عاقبت بخیر شدم و زیبا رفتم ...🌿 - هم زیبا رفت، هم عاقبت بخیر شد، هم مثل آقارسول شد🙂💔 🕊 🕊 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ʝסíꪀ➘ @Delneveshte_shahid_dehghan
شناخت امام زمان - قسمت نوزدهم و پایانی.mp3
4.18M
🎙 ؛ 📝 موضوع: راهکار رجعت 📌 قسمت نوزدهم و پایانی 🔺 چگونه باید ایمانمان را کامل کنیم؟ 👤 استاد 🌹⃟—ʝσiŋ↷ 💠•❮ @Delneveshte_shahid_dehghan ❯•💠
برسان سلامِ مان را به محضرِ ارباب ...♥️ 🌙 ʝסíꪀ➘ @Delneveshte_shahid_dehghan