#عاشقانه_بهسبک_شهدا
همسر شهید حججی:
عزیزدلم؛دروغ چرا؟خیلی دلم برایت تنگ شده است.میدانم که تو هم همین حس و حال را داشته ای. شب قبل از عملیات زنگ زدی و گفتی:(#دلتنگتان_شدهام).
آمدم بی تابی کنم... اما باز #کربلا نگذاشت.آخرین دیدار #رباب و #همسرش.
آمدم بی قراری کنم... اما به یاد روضه حضرت رباب افتادم.روضه رباب #خدافظی اش فرق میکند.#وداع آخرش فرق میکند.خودت هم قبول داری،اصلا رباب جنس غمش فرق میکند. رباب سر،هم سرش را بریده دید. بالای نیزه دید.به دنبالش هم رفت. نمیدانم من هم سر،هم سرم را میبینم یانه؟!اما،میدانم به اسارت نمیروم.
#همسرخوبم،اگر عشق به تو نبود آرامش من هم نبود.قبل از رفتنت به من گفتی:(#صبورباش،بیتابی نکن،محکم باش،قوی باش،شیرزن باش).من هم گوش کردم.عشق به تو مرا به این اطاعت رساند.
#شهید_محسن_حججی
#همسر_شهید
❤️❤️
گفت :
تا روزی که جنگ باشه...
منم هستم...
میخوام ازدواج کنم💍
تا دینم کامل شه...
تا زودتر شهید شم🙄
مادرشم گفت :
"محمدعلی مال شهادته…
اونقده میفرستمش جبهه…
تا بالاخره شهید شه...
زنش میشی..؟؟
قبول کردم☺️
لباس عروسے نگرفتیم...
حلقه هم نداشتم...
همون انگشتـر نامزدی رو برداشتم💍😌
دو روز بعد عقد...
ساکشو بست و رفت😔
یه ماه و نیم اونجا بود...
یه روز اینجا...😢
روزی که اعزام میشد گفت:
تو آن شیرین ترین دردی
که درمانش نمیخواهم ❤️
همان احساس آشوبی
که پایانش نمیخواهمـ😍
"زود برمیگردم"
همه چیو آماده کرده بودم؛
واسه شروع یه زندگے مشترڪ💕
که خبر شهادتش رسید...😭
حسرت دوباره دیدنش...
واسه همیشه موند به دلم...😔
حسرت یه روز...
زندگی کامل با او....💔
#همسر_شهید
#شهید_محمدعلی_رثایی
✍ ️@delneveshtehrj