انتظار و انتخاب
#خاطرات
نیمه شعبان سال 92 کربلا بودم
ایام بعد از انتخابات بود....
شب نیمه شعبان بود و عزیز دلی در صحن اباعبدالله سخنرانی می کرد...
سخن از انتظار بود و ظایف منتظِر...
استاد میگفت:
انتظار یعنی من به کاندید اصلح رای می دهم ولی می دانم که مشکلات به دست حضرت فقط مرتفع می شود...
به دنبال اصلاح خود و جامعه هستم ولی میدانم که فقط اوست که حلال مشکلات است
برای رفع فقر تلاش میکنم.برای از بین بردن جهل می کوشم؛ولی میدانم الگوی کامل نجات بشریت فقط امام زمان است..
و واقعاجمع این دو ممکن است:انتخاب منتظرانه میکنم...
#انتخابات
#انتخابات_1400
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#یادداشت_های_یک_طلبه
@delneveshtetalabe
نمی گویم فلانی شبیه مالک اشتر است و یا فلانی شبیه ابوموسی اشعری
ولی میدانم که مذاکره با دشمن،مالک اشتر می خواهد نه ابوموسی اشعریِ......
#انتخابات
#انتخابات_1400
#یادداشت_های_یک_طلبه
@delneveshtetalabe
به عنوان یک طلبه از شما در خواست میکنم
و استدعا دارم که رای ندهید....
خواهش میکنم رای ندهید...
#رای_بی_رای
امّا
به کسی که کارنامه موفقی ندارد رای ندهید...
به کسی که برنامه جامعی ندارد رای ندهید...
به دلیل شعار هایی مثل آب بازی کردن درپارک و صدای شجریان و...به کسی رای ندهید...
به کسی که برای رای جمع کردن به خطوط قرمز نزدیک می شود رای ندهید...
به کسی که اقتصاد را در گرو خارج این کشور جست و جو میکند رای ندهید....
در یک کلام
به غیر از اصلح به فرد دیگری رای ندهید....
#انتخابات
#انتخاب_اصلح
#مشارکت_حداکثری
#یادداشت_های_یک_طلبه
@delneveshtetalabe
یک هفته و شمارش معکوس!
فقط یک هفته فرصت مانده
برای یک تصمیم
یادمان باشد
إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ
#انتخابات
اگر نمیخواهی رای بدهی، رای نده
ولی خواهشاً
بعد از انتخابات ادای فعالهای سیاسی_اجتماعی رو درنیار...
ادای آدم های متفکر و روشنفکر رو در نیار...
ادای کسانی که آینده خودشون و مملکت شون براشون مهمه رو در نیار...
#انتخابات
https://virasty.com/amirkhandan11/1709196210672493997
یک سوال
چرا بعد از بُرد تیم ملی چه در فوتبال و والیبال و...احساس غرور میکنیم؟
چرا بعد از این که یک نیروی خدماتی در شاهچراغ یک تروریست مسلح را زمین گیر میکند، اشک شوق در چشم مان حلقه میزند؟
چرا بعد از اعلام کسب رتبههای علمی در جهان توسط دانشجویان و دانشمندان ایرانی حس خوبی میکنیم؟
بعد از پرتاب موشک سمت دشمنان...
پیروزی در جبهههای نظامی علیه دشمنان...
و...
چرا برای ما و هر کشوری این رخدادها افتخار آفرین است؟
فردا فرصت شکلدهی یکی از این صحنههای غرورآفرین در عرصه جهانی است.
روزی است که من و شما و تک تک واجدان رای میتوانیم در شکل گیری یک روز حماسه آفرین موثر باشیم ان شاالله.
#انتخابات
بی تفاوتها...
گاهی پای خاطرات جبهه و مبارزات انقلابی بزرگترها این سوال پرسیده میشود:
شما در آن زمان چکار میکردی؟
طبق آمارهای رسمی و غیررسمی کمتر از نیمی از کشور در زمان جنگ درگیر حال و هوای جبهه بوده اند. برخی آمار ها زیر ۲۰ درصد و کمتر از ۱۰ درصد را میگویند. من که اصلا نمیخواهم این آمار را باور کنم!
یعنی ۲۰ درصد مردم درگیر جنگ و جبهه بوده اند و ۸۰ درصد دیگر پی کار و بار خودشان، نهایت برای این که وجدان خود را راحت کنند به تشییع جنازه شهیدی میرفتهاند و قرائت فاتحه!!!
شاید سرنوشت جنگ با حضور و فعالیت فقط چند درصد بیشتر از مردم، به هشت سال جنگ تحمیلی منجر نمی شد و زودتر خاتمه میداد...
دوست ندارم جزء بی تفاوتها باشم.
ابتدای عنوان نوشتم: بی تفاوتها به بهشت نمی روند. البته بعد عنوان را پاک کردم. ولی گویا حقیقت همین است. بیتفاوت به جامعه، بیتفاوت به ظلم و گناه، بیتفاوت نسبت به وظایف خود...
راستی اگر چند سال دیگر، اطرافیان ما همان سوال ابتدای متن را از ما بپرسند، چه جوابی داریم؟
#انتخابات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جدی میفرمایید!؟
😂😂
#انتخابات
یادداشت های یک طلبه
عیدتون مبارک آماده مطلبی در مورد موتورسواری باشید 😉 موتورسوارها کجای مجلس نشسته اند؟😉😅
حتما برخی از دوستان میگویند:
میخواهی به جلیلی رای بدهی؟🙄😳
جواب بنده: اون که قطعا
ولی یکی از دلایل را در متن بعدی خواهم نوشت👇
#جلیلی
#سعید_جلیلی
#انتخابات
یادداشت های یک طلبه
عیدتون مبارک آماده مطلبی در مورد موتورسواری باشید 😉 موتورسوارها کجای مجلس نشسته اند؟😉😅
موتورسواری...
پایم هنوز از روی زین موتور به زمین نمیرسید که موتورسواری را یاد گرفتم. اولین بار زیر ده سالم بود که پدرم دستهگاز موتور را در دستش کمی شل کرد تا بتوانم آن را بچرخانم. درست نمیتوانستم دسته کلاچ را تا انتها بگیرم. کمکم و گاهوبیگاه موتورسواری را پدرم یادم داد.
بعد از طلبگی، داستان موتورسواری پرونده جدیدی را برای من رقم زد. یکبار در اردوی جهادی کار گیرکرده بود. گیر دو کیسه سیمان بودیم تا کار را ادامه بدهیم. یکی از اهالی روستا را با موتور دیدم. درخواست کردم که برود و برایمان دو کیسه را از محل انبار بیاورد. گفت اگر موتورسواری بلدی خودت برو. هر وقت هم خواستی موتور را بردار و سوییچ را به من داد. موتور را گرفتم و سوار شدم. اردوی جهادی دانشجویی بود. رفقای دانشجو کمی تعجب کردند. یکی از رفقای دانشجو را سوار کردم که در برگشت کیسهها را نگه دارد. نگاههایشان بعدازاین کار کمی تغییر کرد. انگار کمی خودمانیتر شدند.
با لباس روحانیت در فضای شهر هم موتورسواری کردهام. همینکه مردم یک طلبه ملبس را پشت چراغقرمز با موتور میدیدند و یا همسایههای مسجد و منزل، طلبه را با موتور میدیدند برایشان خوشایند بود. این را میشد از نحوه برخوردها و سلام کردنهایشان فهمید. مردم طلبه را نماد حاکمیت میدانند و او را مسئول در مشکلات و اتفاقات زندگی اجتماعی خود.
موتورسواری با همه مزیتها و خطرهایش، هنوز نشانه قشری است که ازنظر اقتصادی متوسط است. جزء طبقه کارگری است. قشر موتورسوار که پیک موتوری هستند هم نشانهای از این ادعاست. امرارمعاش این قشر با موتور است. مثل مسافرکشهای دور بازار تهران و میدان 72 تن قم.
اگر مسئولی موتورسوار شود برای ما عجیب است. البته خیلی از مسئولین در مواقعی بهدلخواه و یا اجبار شرایط سوار موتور شدهاند.
نمیخواهم بگویم موتورسواری ملاک انتخاب رئیسجمهور است. موتورسواری و تیبا سواری نشانهای از مردمی بودن و ساده زیستی است. پیوند داشتن با زیست مردم. در مردم بودن و آنها را درک کردن.
مسئولی که با تیبای شخصی خود برای رسیدگی به امور مردم روستایی، کیلومترها تا روستاهای ایران سفر میکند، نمادی از پرچم ساده زیستی و مردمی بودن را همراه خود دارد.
امیدوارم در این مسیر استوار بماند! البته که سابقه دیرینه او، نشانی از خوی اشرافیت ندارد و در آینده نیز نخواهد داشت انشاءالله.
#جلیلی
#سعید_جلیلی
#انتخابات
صبحِ جمعه
خبر شهادت حاج قاسم را صبح جمعه فهمیدیم!
حسن روحانی هم خبرِ گرانی بنزین را صبح جمعه فهمید!
جمعه صبح که از خواب بیدار شدیم، عکسهای سفر استانی شهید رئیسی در فضای مجازی پخششده بود...(30 مهر 1400)
صبح جمعه 8 تیر 1403: وضعیت من و شما چیست؟ میخواهیم باز به تفکر «من هم صبح جمعه فهمیدم» برگردیم و یا ارادهای داریم برای مجاهدت و تلاش؟
#انتخابات
#نه_به_دولت_سوم_روحانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با علیاکبر سال 96 آشنا شدم. در همان شلوغیهای انتخاباتی ریاست جمهوری. یک تیشرت آستینکوتاه پوشیده بود و یک دوربین عکاسی دور گردنش بود. گاهی هم پشت تریبون میرفت و حرف میزد. بعدازاین که در راهپیمایی 22 بهمن دوباره دیداری تازه کردیم، در فضای مجازی هم ارتباطمان پا گرفت. کمکم رفاقتمان هم رنگ و بوی دیگری گرفت.
متنی برای انتخابات نوشته بودم که برایش ارسال کردم. گفت فیلم بگیر و برای مخاطبانت ارسال کن. گفتم من اهل متنم، نه فیلم. خودش نمونهای را که برای دوستان و اقوامش فرستاده بود را برایم ارسال کرد.
اگر میخواهید دوستان و اقوام را برای حضور در مشارکت حداکثری دعوت کنید، بسمالله.
#انتخابات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاهی زبان طنز گویاتر است...
😀😀😀
#انتخابات
یادداشت های یک طلبه
رونمایی کتاب در سونای بخار
سال 1400 کتابی که با دوستانم تألیف کرده بودیم چاپ شد.(کتاب دستور از خمینی) قرار بود برای #کتاب، مراسم رونمایی برگزار شود. آقای قمی هم بهعنوان ریاست سازمان تبلیغات دعوت بودند. چند خبرگزاری را هم دوستان دعوت کردند تا مراسم را پوشش رسانهای بدهند. برای کتاب چند ماهی فشرده کار کرده بودیم و ماه رمضان و نوروز پرفشاری را پشت سر گذاشته بودیم.
از سوی دیگر کار جدیدی بر عهده من گذاشتهشده بود. دوستان خانه طلاب جوان قم برای مشارکت حداکثری مردم در انتخابات ستادی تشکیل داده بودند. اسم ستاد بود: ستاد ملت امام حسین. کار مستندسازی اقدامات ستاد بر عهده من بود. داستان مفصلی دارد که باشد برای وقتی دیگر. گاهی همزمان دو رکوردر همراهم بود و کاغذ و قلم. اتفاقات را باید ثبت میکردم با جزئیات. ریز افعال خودم و دوستان را در جنبه ستادی و فردی مینوشتم. قرار بود کار نهایی تبدیل به کتاب شود. تا این لحظه روند چاپ به دلایلی متوقفشده است.
القصه! ایام خرداد 1400 که دولت جناب روحانی در رأس کار بود، مصادف بود با قطع برق آنهم گاهوبیگاه. حتی بعد از چند روز که جدولی برای اعلام زمان قطع برق ارائه دادند، این گاهوبیگاه بودن ادامه داشت. گذشت تا روز رونمایی. صبح یکبار برق رفت. بعدازظهر مراسم شروع شد. گزارش لحظهبهلحظه اتفاق آن روز را دارم که شرحش از حوصله این مطلب خارج است.
سخنرانی که تمام شد و موقع امضای کتاب رسید دوباره برق رفت. سالنی که در آن بودیم تبدیل شد به سونای بخار. هر کس با وسیلهای که داشت از گوشی تلفن همراه و تبلت و یا فلش دوربین عکاسی، نور برنامه را تأمین کرد.
من از بازگشت خاطرات وحشتناک دورهای که ریاستجمهورش صبح جمعه با نیشخند به مردم میگفت من هم صبح جمعه فهمیدم! نگران هستم...نگران.
#انتخابات
جمع بندی من از بین کاندیداهای ریاست جمهوری، اصلح سعید جلیلی هست...
و امروز به ایشان رای دادم
ان شاالله حضور پرشور مردمی
پای صندوق های رای....
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#انتخابات
خواب های آشفته
دیشب خواب میدیدم. خواب دیدم لباسهایم را گمکردهام. از این اتاق به آن اتاق دنبال لباسها بودم. خیلی ناگهان محمدجواد را دیدم که با اخمهای درهم رو به من میآید. کمی ترسیدم. سابقه دادوبیدادهایش را میدانستم.
با ترس به او گفتم: ساس بَند من را ندیدهای؟
گفت: عزیزم! آن ساس پِند است نه ساس بَند! تعجب کردم که چرا دارد این دو لغت را دارد اشتباه میگوید.
دوباره گفتم دکتر جان آن ساس بَند شلوار است. ساس پِند همان لغتی بود که گفتی در مذاکرات اصلاً بیاننشده.
گفت کدام مذاکرات؟
گفتم: همان مذاکرات بُرد بُرد که برایش سکه گرفتی و همهچیز را بُردند...
گفت: آهان! گفتوگوهای دوستانه با برادر کِری را میگویی؟
گفتم: بله! مذاکراتی که حماسهی پرتاب خودکار توسط عباس عراقچی در آن رقم خورد. واقعاً دستاورد بالایی بود برای کشور! جا داشت که این حماسه در کتب تاریخی ذکر شود!
گفت: راستی! حالا ساس بِند درست است یا ساس پِند؟
گفتم: گرفتی ما را آقای دکتر! شما که زبان دنیا را بلد بودید این را از من میپرسی؟
گفت: من آن قسمت را مطالعه نکرده بودم. حالا نگفتی کجا میخواهی بروی؟
گفتم: ان شاالله برای رأی دادن دور دوم انتخابات. دیدم سرش را میخاراند. گفتم دکتر جان چیزی شده؟
گفت: خدا دربهدرت نکند! شک کردم ساس بِند بود اصلاً یا ساس پَند؟
گفتم: دکتر جان! یکبار گفتم که ساس بَند برای شلوار بود. آنکه شما نمیدانستی که اصلاً در متن آمده یا نیامده ساس پِند است!
دستانش را در هم گره کرد و اخمهایش تبدیل به خنده شد و گفت: حالا میخواهی به چه کسی رأی بدهی؟ برادر مسعود گفته است اگر رأی بیاورد من وزیر خارجهاش میشوم!
این را که شنیدم با جیغ بنفشی از خواب پریدم!
.
.
از خواب که بیدار شدم کمی گیج بودم. خدا از سرت بگذرد محمدجواد که کابوس شبهای ما هم شدهای. آخر من چه زمانی ساس بَند استفاده کردهام که این بار دومش باشد... .
کابوس این شبهای من، روی کار آمدن مدعیانی است که میگفتند ما زبان دنیا را بلدیم!
#انتخابات
دعوا سر چیست؟
خیلی از مردم این سؤال را دارند که دعوای در انتخابات بر سر چیست؟
اگر بخواهیم کمی دقیق جواب بدهیم بهصراحت باید گفت: دعوای دو رویکرد و دو جریان.
اگر اتفاقات و حوادث عالم را نتوانیم در قالب رویکردها و جریانات تحلیل کنیم، بدون شک درگیر جزئیات خواهیم شد. درگیری با جزئیات هم نتیجههای کلی را در پی ندارد.
دعوای در انتخابات، دعوای دو رویکرد ما میتوانیم و ما نمیتوانیم است.
یکی از لغات پرکاربرد در زبان دکتر مسعود پزشکیان در بیانیهها و مناظرات این است: ما نتوانستیم، ما نمیتوانیم، بدون حضور نیروهای خارجی نمیشود، نخواهیم توانست و الی آخر.
رویکرد دوم رویکرد ما میتوانیم است. البته که هزینههای روی پای خود ایستادن هم کم نیست. نمونهاش شهدایی که در عرصههای متفاوت داشتهایم. مثلاً چرا دشمن باید دانشمند هستهای ما را ترور کند؟
دعوا بر سر دو جریان فکری است. هر جریان نماینده یا نمایندگانی دارد. شاید هرکسی نامگذاری متفاوتی برای این دو جریان فکری در نظر بگیرد. مثلاً گاهی با عنوان انقلاب و غربگرا، یا جمهوری در برابر لیبرالیسم و...
این دو جریان یا رویکرد، شاخصه های دیگری نیز دارند.
این ما هستیم که خود را در کدام جریان تعریف میکنیم.
#انتخابات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گرمک کیلویی ده تومن
حراج وانتی جا نمونی
😀
#انتخابات
https://virasty.com/amirkhandan110/1719930262405929708
مخاطب: تشییع کنندگان پیکر شهدای خدمت در تبریز، قم، تهران، مشهد
به نظر شما کدامیک از دو کاندید ریاست جمهوری میتواند ادامه دهنده راه #شهید خدمت، رییسی عزیز باشد؟
دکتر #سعید_جلیلی جلیلی یا دکتر پزشکیان!؟
#انتخابات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا رحمت کند مرحوم آیت الله صافی را....
۹ ثانیه پر معنا...
#انتخابات
#حضور_حداکثری
برخی از افراد که رای نمیدهند میگویند:
نمیخواهیم در اشتباهات کسانی که انتخاب میشوند شریک باشیم!
شما با رای ندادن هم یک انتخاب کرده اید....
اگر هم رای میدهید، برای سهیم شدن در اشتباهات دیگران نیست...
چه منطقی میگوید که رای دادن به یک نفر، شراکت در اشتباهات او هست؟!
#انتخابات
هدایت شده از چرکنویسی
https://virasty.com/amirkhandan110/1719840258524043581
از شنبه های بعد از انتخابات میترسم.
میترسم از
وعده هایی که برخی ستادها به مردم داده اند...
از بهشتی که برای مردم ترسیم کرده اند
از دوقطبی های باطلی که در جامعه شکل گرفته
از نزاعها و شکافهای اجتماعی
از دلخوری ها و بی اعتمادی مردم از رفتارهای سیاسی مسئولین میترسم.
#انتخابات