eitaa logo
دل‌نوشت...
2.6هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
54 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⃣5⃣ دختری 39ساله هستم هنوز ازدواج نکردهام اخیرن ی خواستگار تلفنی داشتم ک ایشون استاد مدرک دکترا دارند قبلا ی اشنایی کوتاه در حد پرسیدن سئوال داشتم بعداز خواستگاری و دیدن عکسم گفت ک خودم پسندیدهام ام بچه ها اجازه نمی دند ازدواج کنم سه تا دختر 12,10,8ساله دارند ک زنشون مرده ی ماهی هست ک خواستگاری کرده و رفته هیچ اطلاعی ازش ندارم اون تو ی شهر دیگه هست بنده هم ی شهر دیگه حالا تو این شرایط نمی دونم منصرف شده یا بچه هاشونو راضی نکردهاند این انتظار خیای کشنده هست من شماره تافن و تلگرام ازش دارم اما نمی دونم درسته من ازش بپرسم نظر نهاییشونو یا نه چون ایشونو دوست دارم نمی خوام از دستش بدم با اینکه سه بچه داره با کلی مشکلات ایشون هم 37 ساله هستند
⃣6⃣ سلام صبحتون بخیر من خانمی هستم 38ساله همسرم 43 دو دختر 18 و 12 ساله دارم. همسر و بچه هام خیلی اصرار دارند ک ما من دوباره بچه دار بشم ولی خودم نمیتونم تصمیم بگیرم ب چند دلیل اول اینکه فاصله سنی زیاد میشه دوم آیا حوصله وتوان دارم یا ن سوم چون آزمون وکالت شرکت کردم و احتمال میدم قبول شم و باید دوره بگذرونم و کلا سرکاربرم بچه مزاحم کارم میشه و مهمتر من نمیتونم خوب رسیدگی کنم لطفا راهنمایی کنید باتشکر🙏
⃣7⃣ سلام خسته نباشید . من یک پسر کوچولو دارم که تازه وارد پنج سالگی شده خداروشکر بچه خوبی هست و در کل ازش راضی هستم اما وقتی میارمش پارک مثل بچه های دیگه دوست نداره از وسایل برقی پارک استفاده بکنه می ترس وقتی باهاش حرف میزنم میگه اگر سوار بشم اتفاقی بیفته چیکار کنم . درکل روابط عمومی بالایی داره زود دوست پیدا میکنه اما مثلا تازگی ها میبینم یک هیولای خیالی واسه خودش توی ذهنش ساخته و میگه توی اتاق تاریک نمی رم چراغ رو شما واسم روشن کنید . خانم دکتر نگرانم که ترسو بار بیاد تک فرزند هست و محیط خانوادگی خیلی آروم و شادی داریم اگر محبت بفرمائید راهنمایی کنید یک دنیا سپاسگذار میشم
⃣8⃣ سلام من یه خانم بیست وهفت ساله هستم که هفت ساله ازدواج کردم و یه دختر دارم من و شوهرم یه مدتی هست که اختلاف داریم و اختلافمون هم سر اینه که کارشو ازدست داده والان یه کار آزاد انجام میده ولی به غیر ازوام آوردن و پول قرض کردن از این و اون هیچ ثمره ای براش نداشته اون حتی نمیتونه نیازای مادی منو دخترش رو برآورده کنه هربارم که بهش میگم برمیگرده بهم میگه خودت میدونی میخوای بخواه نمیخوایم طلاق بگیر چند مدت پیشم یه ارثی بهم رسید یه مقداریشو دادم بهش که قرضاشو بده یه مقداریشم دادم طلا برای خودم ولی بعد یه مدت اون طلاهارو هم ازدستم درآورد بهم میگفت یا طلاهاتو میدی یا طلاقت میدم همش درحال تهدید کردنم به طلاقه همش میگه یا این کارو انجام میدی یا طلاقت میدم یا این کارو انجام نمیدی یا طلاقت میرم خانوادشم همش طرف اونو میگیرن و تو زندگیمونم خیلی دحالت میکنن زندگیمون خیلی داغونه اگه میشه راهنماییم کنین ممنون
🍃👨🏻🌸 👩🏻❤️ 🌸 ⃣9⃣ سلام، خسته نباشید، وقت بخیر، ببخشید من 11 سال ازدواج کردم دو تا فرزندم دارم، متاسفانه سه سال متوجه شدم همسرم مصرف کننده ی، خودش قبول نمیکنه، میگه تفریحیه.. اخلاقش به کل عوض شده، همش پول کم میاره، بی حوصلگی زیاد داره، با اقوام رفت و آمدش رو خیلی محدود کرده اصلا تو خونه حرف نمی زنه، فقط تلویزیون، یا کبوتر داره رو پشت بوم، با ما غذا نمی خوره، خیلی حرف های بیخود و بی معنی و گاهی اوقات رکیک میزنه،.. خیلی تلاش میکنم ولی.... بی فایده است واقعا خسته شدم فقط همین رو بگم زندگی با آدم بی‌اراده و معتاد خیلی خیلی سخته، دلم واسه بچه هام میسوزه، نتیجه این که تا خودش نخواد خوب نمیشه، خودم دارم مریض میشم، لطفا راهنماییم کنید، سپاسگزارم
🍃👨🏻🌸 👩🏻❤️ 🌸 ⃣1⃣1⃣ من خانمی 29ساله داری 2فرزند اولی پسر ک 13سالشه دومی دختر ک 10ساله شوهرم درمورد حجاب سختگیر هست من باخانوادی شوهرم دریک آپارتمان زندگی میکنم بخاطر اینکه پدرشوهرم همیشه درزندگی ما داخلت میکنه 3بار رفتم خونه ی پدرم ک طلاق بگیرم بازم بخاطربچهام برگشتم بعد ازدعوای اخرمون دخترم لجباز و یکدنده شده اصلان ازحجاب خوشش نمیاد و هر پسری یا مردی میاد خونمون همش میخاد خودشو پیشش نشون بده و عزیز کنه ک اونطرف بهش توجه کنه من خودم بچهام رو نوازش میکنم محبت میکنم ولی شوهرم اینجوری نیست دخترم اصلان درسم نمیخونه حرفمم گوش نمیکنه هرکاری گفتن کردم پیش روانپزشکم بردمش میگه پیش فعال نیست ممنون میشم راهنماییم کنید باتشکر
🍃👨🏻🌸 👩🏻❤️ 🌸 ⃣3⃣1⃣ باسلام و احترام من ۴۵ ساله م هست. دو فرزند دارم. پسر ۲۷ ساله و دختر ۵ ساله. بارداری دخترم ناخواسته بود و من فرزند دوم نمیخواستم. دختر ۵ ساله م با دوستهاش و بچه های آشنا و غریبه ارتباط بسیار خوب و رفتار مهربانانه ای داره ولی به غیر از من و پدرش با بزرگترها ارتباط خوب و دوستانه ای نداره. حتی با برادر بزرگترش و پدربزرگ و مادربزرگ و خاله و عمه و مربی و... رابطه بسیار سردی داره و بغل کسی نمیره و اجازه نمیده کسی ببوسدش. اگر از ش تعریف کنند یا بگن دوستت داریم، میگه من اصلا دوستتون ندارم یا بگن لباست قشنگه میگه نخیر زشته و.... ولی وقتی تلفنی با کسی صحبت میکنه درست و گرم پاسخ شون رو میده و جبهه نمیگیره. وقتی در خلوت در مورد علت رفتارش با بزرگترها از ش میپرسم میگه چون خجالت میکشم. چون پنج سالش هست و این رفتارش از همان ابتدا به همین صورت بوده و تغییر نکرده و کماکان ادامه داره نگرانم. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید؟
🍃👨🏻🌸 👩🏻❤️ 🌸 ⃣4⃣1⃣ سلام وقتتون بخیر من ۳۵ ساله هستم ۱۸ ساله ازدواج کردم ی دختر ۱۷ ساله و ی دختر ۱۵ ساله دارم تا سه سال پیش رابطه م با شوهرم تقریبا خوب بود خیلی گل و بلبل نبودیم ولی زندگیمون جریان داشت تا سه سال پیش که ایشون مجبور به عمل قلب شدن به خاطر مشکلی که براشون پیش میاد ما سه سال هست که رابطه نداریم اوایل فکر میکردم مشکلی نیست وبدون داشتن رابطه هم میشه زندگی کرد الان ولی برام خیلی سخت شده خصوصا این یکسالی که ایشون به خاطر مشکل قلبشون مجبور شدن برن شهرستان احساس میکنم روحیه م خیلی شکننده شده به خاطر شرایط تحصیل بچه ها و کار خودم مجبورم تهران بمونم ایشون کار ثابت و درآمد ثابت ندارن و حدود سه سالی هست که من خرج خونه رو تامین میکنم خانواده ی بی مسئولیتی دارن که به هیچ شکلی به ما کمک نمیکنن خانواده ی خودم و خیلی ها اصرار دارن به جدایی ولی من به خاطر بچه ها خصوصا اینکه دختر هستن نمیخوام جدا شم دیگه خسته شدم کاملا لطفا راهنماییم کنین
🍃👨🏻🌸 👩🏻❤️ 🌸 ⃣5⃣1⃣ باسلام.من متولد۷۶ وهمسرم متولد۶۵ هستن ایشون طلبه هستن من عاشق زندگی وهمسرمم هستم ویکساله عروسی کردم مشکل من اینکه ایشون درقرن بوق زندگی میکنن یه سری افکارقدیمی دارن وپرمشغله هستن وکم حوصله اون جورکه میخوام یه مردرمانتیک نیستن درضمن وسواسی هستن روتمیزی البته حادنیست حس میکنم زندگیمون سرده وبی روحه بااینکه مناسبتاسنگ تموم میزارم امامدام اونوبامردای دیگه مقایسه میکنم حس میکنم دوسم نداره وبارهابهش گفتم که دوسم نداری گفته اشتباه میکنم گفت عاشقمه میگه سلایقمومتفاوته وافکارمون فرق داره اون زندگی ساده دوس داره یه توقعاتی که من دارمونمیتونه برطرف کنه,میگه ازاول گفته زندگیش طلبگیه وساده ومن قبول کردم اماایشون قول دادن که تلاش کنن درضمن همسرم تنبله چیزی که میگم تهیه کنه فراموش میکنه راهنماییم کنین من نمیخوام جداشم یه زندگی آروم وپرعشق میخوام
🍃👨🏻🌸 👩🏻❤️ 🌸 ⃣6⃣1⃣ سلام خسته نباشید من ۴۸ سالمه همسرم دوسال از من کوچکتره تقریبا ۲۱ ساله ازدواج کردیم یه پسر ۲۰ ساله ویه دختر ۱۷ ساله دارم مشکلات زیادی در زندگی داشتم همیشه با همسرم بحث وجدل داشتم الان تقریبا بخاطر درس دخترم سکوت کردم ولی کلا از همسرم ناراحتم خانواده همسرم خیلی تو زندگی ما دخالت میکنن خیلی شوهرم از ابتدا خوب بود بعد پدر ومادرش بعلت ناتوانی در تشخیص وتحلیل زندگی وسستی وعدم استقلال پسرشون وارد زندگی ما شدن البته برادر شوهرم قل شوهرم هستن وانم همین مشکلو داره حتما باید روزانه پدر ومادرشون تماس بگیرن ودر جرزان زندگیشون قرار بگیرن ومن از این موضوع خیلی ناراحتم حالا مشکلمو گذاشتم کنار پسرم عاشق دختری شده فعلا دانشجو هست سربازی نرفته کار نداره واون دختر هم بچه طلاقه وما شمالی هستیم اونا بختیاری وضع مالیشونم خوب نیست ولی مذهبی هستن پسرم با اون دختر خانم ارتباط داره ومن دوست ندارم ناراحتم ولی نمیدونم چکار کنم همسرم به هیچ وجه حاضر نیست الان اقدامی بکنه وتازه ازاین خانواده که فقیر هستن وپدر هم نداره خوشش نمیاد هرچی هم به پسرم عواقبشو میگم قبول نمیکنه با خیلی از روانشناسه صحبت کردم ولی تا همسرم که از طرف خانواده اش دستور میگیره کاری نمیتونم بکنم من فقط از گناه کردنشون میترسم حالا نمیدونم چکار کنم لطفا راهنماییم بفرمایید
🍃👨🏻🌸 👩🏻❤️ 🌸 ⃣7⃣1⃣ .سلام، روزتون بخیر پسر چهار ساله ای دارم که بسیار با احساس و با استعداد است، ولی از دوران بارداریم همیشه ناراحتی هایی داشتم که فکر میکنم روی اخلاق بچه تاثیر گذاشته، خانواده شوهرم خوبن ولی خیلی به ظاهر اهمیت میدن و من دختر سبزه رو از خانواده ای ساده ام و تحصیلات بالایی هم ندارم، اوایل زندگی خیلی اظهار نظر نمی کردم و حرفمو نمیزدم بخاطر همین مادرشوهرم هنوز بعد چند سال مدام نصیحتم میکنه و برای کوچکترین کاری ازم انتقاد میکنه، تو مراسمات ازدواج هم نسبت به بقیه بچه هاشون خیلی برام کم گذاشتن، پسرم وقتی بدنیا اومد لاغر و سبزه بود و من مدام بخاطر حرف دیگران گریه میکردم، دوست دارم که پسرمو خوب تربیت کنم ولی خودم گاهی بد پرخاشگر میشم و سر همه این مسایل با همسرم تندی میکنم، بچه هم اونجاست و میبینه، دوست دارم آرامش خونه باشم ولی هربار که مادرشوهرمو میبینم کل زندگیم به هم میریزد و حرفاش آزارم میده، نگران آینده پسرم هستم، همسرم قبلا خیلی دل به دلم می داد ولی بعد از مدتی خسته شده، من همه سعیمو میکنم که بحثی وسط نکشم ولی هربار خیلی حرفا تکرار میشه، همسرم میگه خانواده من اینه اگه میخوای بمون، اینارو میگه که منو آروم کنه، خسته شده، مشکل من اعتماد به نفسمه، وقتی از رفتارم در جمع که موافق میل اونا نبوده انتقاد میکنن دیگه نمی خوام تو جمعشون باشم، ولی به پسرم زبونی خیلی میگم باشون مهربون باش دوستت دارن ولی پسرم هم با اونا هم با بقیه رابطه اجتماعی ضعیفی داره، حرفایی رو دوست داره بگه، شعر و قصه بلده ولی شدیدا خجالتیه میگه خندم میگیره، خیلی فهمیده و داناست، گاهی فکر میکنم دارم با مشکلاتم پسرم روهم از بین میبرم، پسرم خیلی درخواست هم بازی میکنه و ( تحت تاثیر دیگران) میگه چرا ما نینی نداریم، ولی من فکر میکنم اولا یه بچه دیگه همبازی این بچه نمیشه(فاصله سنی) بعدم من به همین بچه هم نتونستم آرامش بدم، متشکرم
🍃👨🏻🌸 👩🏻❤️ 🌸 ⃣8⃣1⃣ هجده سالگی ازدواج کردم الان سیزده ساله باهم زندگی میکنیم ی دختر سیزده و پسر پنج ساله دارم تو زندگیم خیلی سختی کشیدم الان ی خونه دارم شوهرم کارگره و زندگی خوبی داریم تقریبا ولی من اصلا دلم نمیخاد با شوهرم رابطه ی جنسی داشته باشم خودم سی و چهار سالمه شوهرم چهل سالشه تقریبا چند سالی میشه که خیلی بیزارم از این کار و فقط مجبور فیلم بازی کنم که دوست دارم ولی خیلی اذیت میشم وقتی ی مرد خوش قیافه تو خیابون میبینم بشدت جذبش میشم تو رو خدا کمکم کنید من چه کار باید بکنم شوهرم از نظر قیافه خوبه خوشگله ولی من احساس میکنم خیلی زود ازدواح کردم و به خاطر سختیهایی که کشیدم جوونیم بیخود حروم سد همیشه احساس پوچی و افسردگی میکنم چادری هستم ولی نمیدونم چرا این حس در من وجود داره که جذب مردهای جذاب میشم ممنون ببخشید ی چیز دیگه نمازم همیشه ی خط در میونه خیلی سعی میکنم نمازم رو به وقت بخونم ولی همیشه نماز قضا دارم و نشده که دریت نمازم رو سر وقت بخونم الان چند ساله که دارم سعی میکنم نمیشه از نظر بنیه بدنی هم ضعیف هستم و پسرم خیلی خستم میکنه همیشه نمازم اکثرا قضا میشه روخوانی قران هم درس میدم در حد بچه های ابتدایی ولی احساس هرزگی و کثیفی دارم همیشه چرا ؟؟؟