eitaa logo
ღمعادله‌ی‌عشق/دلنیــــــا๛
2هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
11 فایل
«وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ * وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ♡ تبلیغات در کانال پذیرفته می شود. http://eitaa.com/joinchat/1871446027C496dce5861
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ♦️پیشنهاد ویژه♦️
💯 استاد خودت شو🤩 ❇️ اگه دنبال در منزلی💰😋 ❇️ بصورت و پر درآمد 😱 ❇️ بدون سرمایه و با زیاد 😉 ⁉️ بدون فوت وقت بزن رو لینک👇👇 https://eitaa.com/joinchat/325451976Cf87d23a2b2 🎁 تو این اوضاع چی بهتر از اینکه تو با که تو دستته کار کنی و کمک خرج خانوادت باشی 😍
هدایت شده از تبلیغات همسران💓
🔴🔴 تقریبا ساعت ۱ شب بود که مهمون ها کم کم خداحافظی میکردند و هر کدوم به سمت خونه هاشون میرفتند..... کم کم خلوت میشد‌‌‌‌....حوالی ساعت ۱.۳۰ بامداد بود که بالاخره همه رفتن و ما دوتا شدیم شوهرم رفت ی دوش بگیره منم رفتم سمت اتاق ک لباسمو عوض کنم اما تا دراتاق بازکردم......⛔️😱🙄🔥🔥👇 https://eitaa.com/joinchat/2214789138Cedab105f8f ⛔️⛔️ ❌❌ کپی حرام ❌❌
هدایت شده از 💕عاشقانه های همسران🔞 همسر فرزند مادر زناشویی پزشکی طبی دکتر نامزد دختر بارداری
مادرم یه داشت بنام سعید،موقعی که کوچیک بودم هر وقت میومد خونه ما برام یه چیزی میخریدو منو توو می‌گرفت و میکرد و می‌گفت ماشاءالله چه دختر خوشگلیه🥰 چند سالی از این قضیه گذشت و منم بزرگتر شدم حالا پایه نهم بودم تا یه روز از مدرسه داشتم برمیگشتم یه مرتبه آقا سعید با ماشینش اومد گفت سارا سوار شو برسونمت.منم که کاملا بهش داشتم سوار ماشین شدم که یه مرتبه دیدم رفت سمت خودشون.! گفتم سعید آقا کجا داریم میریم؟ گفت سارا جان مامان بابات امروز ناهار اومدن خونه ما، اما تا شدم یه مرتبه سعید...😭😱🔥 https://eitaa.com/joinchat/3279356058Cfda33c0c35 سرگذشت دردناکمو کامل نوشتم بیا بخون🥺🔥