eitaa logo
ڪـانـال تخصصے دلتنگ ڪــღــربــلا
820 دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
10.2هزار ویدیو
43 فایل
دلتنگ حرمی بیا اینجا #روزانه_۴۰_ثانیه_فیلم_ازحرم 🟢 مجموعه تبلیغات بعثت👇 eitaa.com/joinchat/304153330C2ebf875a87 تبلیغات ارزان و پربازده👆👆
مشاهده در ایتا
دانلود
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨ مطابق 📅 ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ هجری شمسی ۲۵ رمضان الکریم ۱۴۴۲ هجری قمری هشت می ۲۰۲۱ میلادی 👌 روز اول هفته را حتما با آغاز کنید . 🌸 اذکار روز شنبه : - یا رَبَّ العالَمین ( 100مرتبه ) - یا حی یا قیوم (1000 مرتبه) - يا غني (1060 مرتبه) برای غنی گردیدن 🌸 شنبه برای کارهای زیر خوب است: 🔹تعلیم و تعلم 🔹دید و بازدید سیاسی 🔹دیدار بزرگان و علما 🔹آغاز معالجه و درمان 🔹امور معمول روزانه 🔹مسافرت در صورت ضرورت حتما با صدقه باشد. 🌹نوزادی که در این روز به دنیا آید مبارک و خوش قدم و روزی دار است و عالم و دین شناس گردد به امید خدا. 🌷 در این شنبه شب جهت فرزند دارشدن ، دستور خاصی وارد نشده است. اما برای سلامتی خوب است. ✂ طبق روایات، (سر و صورت) در این روز ماه قمری ، خوب است . ♦ از نظر قمری یا ، زالو انداختن در این روز ،خوب و موجب صفای خاطر می شود به امید خدا. 💢️ این شنبه برای (رفع موهای بدن با نوره) مناسب است. 👕 شنبه برای بریدن، دوختن، خریدن و پوشیدن روز مناسبی نیست . طبق روایات آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری و غم و اندوه می گردد. 🕧 وقت در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر. 🔹 اذان صبح: ۳۰ : ۰۴ 🔹طلوع آفتاب: ۰۵ : ۰۶ 🔹اذان ظهر: ۰۱ : ۱۳ 🔹غروب آفتاب: ۵۷ : ۱۹ 🔹اذان مغرب: ۱۷ : ۲۰ 🔹نیمه شب شرعی: ۱۳ : .. 💫ذات الکرسی عمود ۷:۴۸ ❣دعا در زمان ذات الکرسی مستجاب است. 🔴ذات الکرسی مخصوص روز است 📚 منابع مطالب ما: الدروع الواقیة سید بن طاوس ،سایت کانون قرآنی، وسائل الشيعه ؛ ج7 ، باب 190، حلیة المتقین، ختوم و اذکار، ج 1، ص 423، مفاتیح الجنان و بحارالانوار و تقویم المحسنین شیخ محدث کاشانی 💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا شکرت 😍 بیایین چند لحظه باهم همگی دعا کنیم، شکرگزاری کنیم و انرژی خوبی یو به جهان هستی و کائنات ارسال کنیم😍😍 𝟏. شکرگذاری به داشته هایتان برکت میدهد. 𝟐. شکرگذاری سبب می شود سریعتر به خواسته هایتان برسید. 𝟑. با دقت به زیبایی های اطرافتان می‌توانید حس سپاسگذاریتان را تقویت کنید. 𝟒. به کمک شکرگذاری می‌توانید بدنی سالم و شاداب داشته باشید. 𝟓. با شکرگذاری احساس نا امیدی را از بین می‌برد. 𝟔. شکر گذاری باعث برکت ثروت می‌شود. 𝟕. شکرگذاری باورهای مثبتتان را تقویت می‌کند. اگر می‌دانستید شکرگذاری چه تاثیر عمیقی بر ثانیه به ثانیه زندگیتان دارد هر لحظه قدردان و سپاسگذار خالق هستی بودید. خدای مهربانم برای لحظه به لحظه بودنم و بودنت سپاسگزارم ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💜الهی... 🌸ای آرامش مطلق 💜ای که دلها 🌸با نام و یاد تو 💜آرام میگیرد 🌸عزت دوستان و عزیزانم را 💜تا عرش کبریایی خود بلند کن 🌸و عطا کن به آنان 💜هر آنچه برایشان خیر است 🌸و دلشان را لبریز کن 💜از شادی و محبت 🌸شبتون پراز آرامش 💜فرداتون پراز بهترینها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 پروردگارا دلم می خواهد آرام صدایت کنم: یا رَبَّ الْعالَمین 🌷 و بگویم : مهربانا تو خودِ آرامشی و من، خودِ خودِ بیقرار الهي و ربِّي مَن لي غَیرُک ❣ با توکل به نام زیبای تو ❣دفتر شنبه را می گشاییم . 🌷 بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ 🌷 الهی به امید تو ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧡 ســـــــــلام 🧡 صبح زیباتون بخیر و نیکی روز و هفته خود را معطر  می کنیم به عطر دل نشین صلوات بر حضرت محمد و خاندان مطهرش 🌷 اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ 🌷 وَّ آلِ محمد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ امیدوارم به برکت صلوات، همگی روز و هفته ای پر خیر و برکت داشته باشیم ان شاءالله تعالی. 🧡 شروع هفته تون پراز بهترینها
❣ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏جانا ز فراق تو این محنت جان تا کِی دل در غم عشق تو رسوای جهان تا کی چون جان و دلم خون شد در درد فراق تو بر بوی وصال تو دل بر سر جان تا کی نامد گه آن آخر کز پرده برون آیی آن روی بِدان خوبی در پرده نهان تا کی؟! 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹
⚘﷽⚘ باز هم روز من و عرض ادب محضر یار باسلامی برکت یافته روز و شب ما أَلسلامُ عَلی مَن طَهَّره الجلیل سلام بر آن کسی که رب جلیل او را مطهر گردانید... «اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ‌ ‌ 🍂🍁°✨°🍂🍁°✨°🍂🍁صوت👆 2⃣5⃣ 🌼 دعای روز بیست و پنجم ماه مبارک رمضان 🌼 🌙بسم الله الرحمن الرحیم🌙 اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ محبّاً لأوْلیائِكَ ومُعادیاً لأعْدائِكَ مُسْتَنّاً بِسُنّةِ خاتَمِ انْبیائِكَ یا عاصِمَ قُلوبِ النّبییّن. خدایا قرار بده در این روز دوست دوستانت و دشمن دشمنانت و پیرو راه و روش خاتم پیغمبرانت اى نگهدار دل‌هاى پیامبران...
☝️ ۰۰۰☝️ 🌏اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 18 اردیبهشت ماه 1400 🌞اذان صبح: 04:30 ☀️طلوع آفتاب: 06:05 🌝اذان ظهر: 13:01 🌑غروب آفتاب: 19:57 🌖اذان مغرب: 20:17 🌓نیمه شب شرعی: 00:13
......☝️ ⚜﷽⚜ ❣ذكر روز شنبه 🥀يا رَبَّ العالَمين 🌸اي پروردگار جهانيان هرڪس روزشنبه این نماز را بخواند خدا او را در درجه پیغمبران صالحین وشهدا قرار دهد [۴رڪعت ودر هر رڪعت حمد، توحید، آیة‌الکرسے] 📚مفاتیح الجنان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️ در بیست سالگی برای خواسته‌ای که از خداوند داری، وضو می‌گیری و دعا می‌کنی. آنقدر مصمم هستی که به سجده می‌روی و در سجده دعا می‌کنی... اما، نمی‌شود! دلگیر می‌شوی از خداوند .. در سی سالگی هم به سجده می‌روی، البته این بار سجده‌ی شکر، برای آنکه دعای بیست سالگی‌ات پذیرفته نشد! این یک تفاوت ده ساله بود که باعث شد به گوشه‌ای از حکمت پروردگارت پـی ببری. فکرش را بکن در آینده چقدر از پذیرفته نشدن برخی از خواسته‌هایمان خوشحال خواهیم شد... به انتخاب خداوند اعتماد کن 👌 🔻 قرآن کریم / سوره بقره / آیه 216 چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنکه خیرِ شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرّ شما در آن است. و خدا می‌داند، و شما نمی‌دانید💐✨ ♡• •♡
🍚غذای مخصوص ماه رمضان: 👌 شله‌زرد، فرنی یا شیربرنج است و برای شروع افطار خوب است. ⚛اگر معده مرطوبی دارید روی آنها کمی دارچین و سیاه‌دانه بریزید. ⚛بد نیست که برای تقویت دهانه معده، همراه با فرنی، شله‌زرد یا شیر‌برنج‌تان کمی عسل
✅غذاهای گوشتی را در وعده افطار فقط بخورید ! ❌خوردن مواد گوشتی در سحر باعث ایجاد تشنگی شدید در طول روز میشود ، چون بدن برای هضم پروتئین آنها به آب نیاز دارد !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ این ۱۱ چیز را هر روز به خودتان بگویید👌 🌸دیروز گذشت. 🍀من زیبا هستم. 🌸امروز روز من است. 🍀امروز روز محشریست. 🌸من از پسش برخواهم آمد. 🍀شکست خوردن اشکالی ندارد. 🌸من به اندازی کافی خوب هستم. 🍀من به انتخاب‌هایم افتخار می‌کنم. 🌸من می‌توانم هرآنچه که می‌خواهم باشم. 🍀من خیلی خوش شانسم که سلامت هستم. 🌸چیزهای بی اهمیت روز من راخراب نمی‌کنند. 🍀سلام شروع هفته تون عالی 🌸 شنبه‌تون گلبـارون عزیزان ☘طاعاتتون‌قبول‌درگاه‌حق‌تعالی
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃🌸 ღـگشا ✅ 🌱 : 360 مرتبه یا الله 🌱 : 360 مرتبه توحید 🌱 : 360 مرتبه انا انزلنا 🌱 : 360 مرتبه انا انزلنا 🌱 : 360 مرتبه یا حی و یا قیوم 🌱 : 360 مرتبه یا الله اعلم 🌱 : توکلت علی الله 🌱 : 360 مرتبه یا کریم و یا رب 🌱 : 360 مرتبه نورالله ناظر 🌱 : 360 مرتبه لا حول ولا قوه الا بالله 🌱 : 360 مرتبه الذی احسن الحسنی 🌱 : 360 مرتبه یا رئوف و یا رحیم 🌱 : 360 مرتبه ایاک نعبد و ایاک نستعین 🌱 : 360 مرتبه انا انزلنا 🌱 : 360 مرتبه یا عزیز زهرا 🌱 : 7 مرتبه آیت الکرسی – توحید – مزمل – صلوات 🌱 : 360 مرتبه اعوذ بالله من الشیطان الرجیم 🌱 : 360 مرتبه یا من اسمه دواء و ذکره شفا 🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃🌸
‍ ‍ 🌹ختمي كه به سرعت اجابت ميشود 🌹هر یک از سوره ها برای برآمدن حاجات روزی چهارده بار "هدیه به چهارده معصوم " خوانده شود: 🌹شنبه:سوره مبارکه فتح ، 🌹یکشنبه: سوره مبارکه یس، 🌹دوشنبه:سوره مبارکه واقعه ، 🌹سه شنبه:سوره مبارکه الرحمن، 🌹چهارشنبه: سوره مبارکه جن، 🌹پنج شنبه : سوره مبارک ملک ، 🌹جمعه :سوره مبارکه سجده. 🌹بدون شک حاجت او برآورده میشود.انشاالله 🌹 این تعداد سوره رو در هر روز یکجا و بدون حرف زدن ما بینش بخونید. 📚مکارم الاخلاق
🍃🌸🍂🌺🍃🌼🍃🌸🍃🌺 ♥️ بعد از قضیہ ے امروز کہ ماماݧ فکر کرده بود اردلاݧ و دیده بحث شد... اردلاݧ تعجب زده نگاهموݧ میکردو سرشو میخاروند. بعد هم دستشو انداخت گردݧ ماماݧ و گفت :ماماݧ جاݧ مارو اوݧ جلو ملو ها کہ راه نمیدݧ کہ ما از پشت بچہ هارو پشتیبانے میکنیم لبخند پررنگے رو لب ماماݧ نشست ودست اردلاݧ و فشار داد. یواشکے بہ دستش اشاره کردم وبلند گفتم:پشتیبانے دیگہ چشماش گرد شد ،طورے کہ کسے متوجہ نشہ ، دستش و گذاشت رو دماغش،اخم کردو آروم گفت: هیس بعد هم انگشت اشارشو بہ نشونہ ے تهدید واسم تکوݧ داد. خندیدم و بحث و عوض کردم:خوب داداش سوغاتے چے آوردے؟؟؟ دوباره چشماشو گرد کرد رو بہ علے آروم گفت :بابا ایـݧ خانومتو جمع کـݧ امشب کار دستموݧ میده ها... زدم بہ بازوشو گفتم .چیہ دوماهہ رفتے عشق و حال و پشتیبانے وایـݧ داستانا یہ سوغاتے نیوردے؟؟؟ خندیدو گفت چرا آوردم بزار برم کولمو بیار 〰❤️〰❤️〰❤️🌹🕊 ݧ داداش بشیـݧ مـݧ میارم رفتم داخل اتاقشو کولہ ے نظامیشو برداشتم خیلے سنگیـݧ بود از گوشہ یکے از جیب هاش یہ قسمت ازیہ پارچہ ے مشکے زده بود بیروݧ کولہ رو گذاشتم زمیـݧ گوشہ ے پارچہ رو گرفتم و کشیدم بیروݧ یہ پارچہ ے کلفت مشکے کہ یہ نوشتہ ے زرد روش بود چشمامو ریز کردم و روشو خوندم "لبیک یا زینب "کہ روے ایـݧ نوشتہ ها لکه هاے قرمز رنگے بود پارچہ رو بہ دماغم نزدیک کردم و بو کردم متوجہ شدم اوݧ لکہ هاے خونہ لرزه اے بہ تنم افتاد و پارچہ از دستم افتاد احساس خاصے بهم دست داد نفسم تنگ شده بود صداے قلبم و میشندیدم نمیفهمیدیم چرا اینطورے شدم چند دیقہ گذشت اردلاݧ اومد داخل اتاق کہ ببینہ چرا مـݧ دیر کردم. رو زمیـݧ نشستہ بودم و بہ یہ گوشہ خیره شده بودم متوجہ ورود اردلاݧ نشدم اردلاݧ دستش و گذاشت رو شونمو صدام کرد:اسماء؟؟؟ بہ خودم اومدم و سرمو برگردوندم سمتش چرا نشستے ؟؟مگہ قرار نبود کولہ رو بیارے؟؟؟ بلند شدم و دستپاچہ گفتم إ إ چرا الاݧ میارم. کولہ رو برداشت و گفت :نمیخواد بیا بریم خودم میارم کولہ رو کہ برداشت اوݧ پارچہ از روش افتاد یہ نگاه بہ مـݧ کرد یہ نگاه بہ اوݧ پارچہ اسماء باز دوباره فوضولے کردے ؟؟؟ سرنو انداختم پاییـݧ و با صداے آرومے گفتم:ببخشید داداش ایـݧ چیہ؟؟؟؟؟ چپ چپ نگاهم کردو کوله پشتے و گذاشت زمیـݧ آهے کشیدو گفت : بازوبند رفیقمہ شهید شد سپرده بدم بہ خانومش داداش وقتے گرفتم دستم یہ طورے شدم خوب حق دارے خوݧ شهید روشہ اونم چہ شهیدے هر چے بگم ازش کم گفتم داداش میشہ بگے؟خیلے مشتاقم بدونم درموردش، ݧ الاݧ مامانینا منتظرݧ باید بریم ... باحالت مظلومانہ اے بهش نگاه کردم و گفتم :خواهش میکنم إ اسماء الاݧ مامانینا فکر میـکنـݧ چہ خبره میاݧ اینجا بعد ایـݧ بازو بندو ماماݧ ببینہ میدونے کہ چے میشہ. دستمو گرفت و بازور برد تو حال با بے میلے دنبالش رفتم و اخمهام تو هم بود همہ ے نگاه ها چرخید سمت ما لبخندے نمایشےزدم و کنار علے نشستم علے نگاهم کردو آروم در گوشم گفت:چیزے شده؟؟؟اخمهات و لبخند نمایشیت باهم قاطے شده همیشہ اینطور موقع ها متوجہ حالتم میشد خندیدم و گفتم :ݧ چیزے مهمے نشده حس کنجکاوے همیشگے مـݧ حالا بعدا بهت میگم لبخندے زدو گفت:همیشہ بخند،با خنده خوشگلترے اخم بهت نمیاد لپام قرمز شد و سرم و انداختم پاییـݧ .هنوزهم وقتے ایـݧ حرفارو میزد خجالت میکشیدم اردلاݧ کولشو باز کرده بودو داشت یکسرے وسیلہ ازش میورد بیروݧ همہ چشمشوݧ بہ دستاے اردلاݧ بود اردلاݧ دستاشو زد بہ همو گفت:خب حالاوقت سوغاتیہ البتہ اونجا کسے سوغاتے نمیگیره فقط بچہ هاے پشتیبانے میتونـݧ . یہ قواره چادر مشکے رو از روے وسایلے کہ جلوش گذاشتہ بود برداشت و رفت سمت ماماݧ چهار زانو روبروش نشست :بفرمائید مادر جاݧ خدمت شما .بعدش هم دست ماماݧ بوسید ماماݧ هم پیشونے اردلاݧ و بوسید و گفت :پسرم چرا زحمت کشیدے سلامتے تو براے مـݧ بهتریـݧ سوغاتے یہ قواره چادرے هم بہ مـݧ دادو صورتمو بوسید ،در گوشم گفت لاے چادرتم یہ چیزے براے تو و علے گذاشتم اینجا باز نکنیا همہ منتظر بودیم کہ بہ بقیہ هم سوغاتے بده کہ یہ جعبہ شیرینے و باز کردو گفت :اینم سوغاتے بقیہ شرمنده دیگہ اونجا براے آقایوݧ سوغاتے نداشت ،ایـݧ شیرینیا رواینطورے نگاه نکنیدا گروݧ خریدم. همگے زدیم زیرخنده چشمکے بہ زهرا زدم رو بہ اردلاݧ گفتم:إداداش سوغاتے خانومت چے؟؟؟ دوباره اخمے بهم کردوگفت:اسماء جاݧ دو ماه نبودم حس کنجکاویت تقویت شده ها ماشالا چپ چپ نگاهش کردم وگفتم:خوب بگو میخوام توخونہ بدم بهش چرا بہ مـݧ گیر میدے؟؟؟سوالہ دیگہ پیش میاد... ماماݧ بابا کہ حواسشوݧ نبود اما علے وزهرا زدݧ زیر خنده . علے رو بہ اردلاݧ گفت : اردلاݧ جاݧ مـݧ واسماء انشااللہ آخر هفتہ راهے کربلاییم اردلاݧ ابروهاشوداد بالا... ...
🍃🌸🍂🌺🍃🌼🍃🌸🍃🌺 ♥️ بعد از قضیہ ے امروز کہ ماماݧ فکر کرده بود اردلاݧ و دیده بحث شد... اردلاݧ تعجب زده نگاهموݧ میکردو سرشو میخاروند. بعد هم دستشو انداخت گردݧ ماماݧ و گفت :ماماݧ جاݧ مارو اوݧ جلو ملو ها کہ راه نمیدݧ کہ ما از پشت بچہ هارو پشتیبانے میکنیم لبخند پررنگے رو لب ماماݧ نشست ودست اردلاݧ و فشار داد. یواشکے بہ دستش اشاره کردم وبلند گفتم:پشتیبانے دیگہ چشماش گرد شد ،طورے کہ کسے متوجہ نشہ ، دستش و گذاشت رو دماغش،اخم کردو آروم گفت: هیس بعد هم انگشت اشارشو بہ نشونہ ے تهدید واسم تکوݧ داد. خندیدم و بحث و عوض کردم:خوب داداش سوغاتے چے آوردے؟؟؟ دوباره چشماشو گرد کرد رو بہ علے آروم گفت :بابا ایـݧ خانومتو جمع کـݧ امشب کار دستموݧ میده ها... زدم بہ بازوشو گفتم .چیہ دوماهہ رفتے عشق و حال و پشتیبانے وایـݧ داستانا یہ سوغاتے نیوردے؟؟؟ خندیدو گفت چرا آوردم بزار برم کولمو بیار 〰❤️〰❤️〰❤️🌹🕊 ݧ داداش بشیـݧ مـݧ میارم رفتم داخل اتاقشو کولہ ے نظامیشو برداشتم خیلے سنگیـݧ بود از گوشہ یکے از جیب هاش یہ قسمت ازیہ پارچہ ے مشکے زده بود بیروݧ کولہ رو گذاشتم زمیـݧ گوشہ ے پارچہ رو گرفتم و کشیدم بیروݧ یہ پارچہ ے کلفت مشکے کہ یہ نوشتہ ے زرد روش بود چشمامو ریز کردم و روشو خوندم "لبیک یا زینب "کہ روے ایـݧ نوشتہ ها لکه هاے قرمز رنگے بود پارچہ رو بہ دماغم نزدیک کردم و بو کردم متوجہ شدم اوݧ لکہ هاے خونہ لرزه اے بہ تنم افتاد و پارچہ از دستم افتاد احساس خاصے بهم دست داد نفسم تنگ شده بود صداے قلبم و میشندیدم نمیفهمیدیم چرا اینطورے شدم چند دیقہ گذشت اردلاݧ اومد داخل اتاق کہ ببینہ چرا مـݧ دیر کردم. رو زمیـݧ نشستہ بودم و بہ یہ گوشہ خیره شده بودم متوجہ ورود اردلاݧ نشدم اردلاݧ دستش و گذاشت رو شونمو صدام کرد:اسماء؟؟؟ بہ خودم اومدم و سرمو برگردوندم سمتش چرا نشستے ؟؟مگہ قرار نبود کولہ رو بیارے؟؟؟ بلند شدم و دستپاچہ گفتم إ إ چرا الاݧ میارم. کولہ رو برداشت و گفت :نمیخواد بیا بریم خودم میارم کولہ رو کہ برداشت اوݧ پارچہ از روش افتاد یہ نگاه بہ مـݧ کرد یہ نگاه بہ اوݧ پارچہ اسماء باز دوباره فوضولے کردے ؟؟؟ سرنو انداختم پاییـݧ و با صداے آرومے گفتم:ببخشید داداش ایـݧ چیہ؟؟؟؟؟ چپ چپ نگاهم کردو کوله پشتے و گذاشت زمیـݧ آهے کشیدو گفت : بازوبند رفیقمہ شهید شد سپرده بدم بہ خانومش داداش وقتے گرفتم دستم یہ طورے شدم خوب حق دارے خوݧ شهید روشہ اونم چہ شهیدے هر چے بگم ازش کم گفتم داداش میشہ بگے؟خیلے مشتاقم بدونم درموردش، ݧ الاݧ مامانینا منتظرݧ باید بریم ... باحالت مظلومانہ اے بهش نگاه کردم و گفتم :خواهش میکنم إ اسماء الاݧ مامانینا فکر میـکنـݧ چہ خبره میاݧ اینجا بعد ایـݧ بازو بندو ماماݧ ببینہ میدونے کہ چے میشہ. دستمو گرفت و بازور برد تو حال با بے میلے دنبالش رفتم و اخمهام تو هم بود همہ ے نگاه ها چرخید سمت ما لبخندے نمایشےزدم و کنار علے نشستم علے نگاهم کردو آروم در گوشم گفت:چیزے شده؟؟؟اخمهات و لبخند نمایشیت باهم قاطے شده همیشہ اینطور موقع ها متوجہ حالتم میشد خندیدم و گفتم :ݧ چیزے مهمے نشده حس کنجکاوے همیشگے مـݧ حالا بعدا بهت میگم لبخندے زدو گفت:همیشہ بخند،با خنده خوشگلترے اخم بهت نمیاد لپام قرمز شد و سرم و انداختم پاییـݧ .هنوزهم وقتے ایـݧ حرفارو میزد خجالت میکشیدم اردلاݧ کولشو باز کرده بودو داشت یکسرے وسیلہ ازش میورد بیروݧ همہ چشمشوݧ بہ دستاے اردلاݧ بود اردلاݧ دستاشو زد بہ همو گفت:خب حالاوقت سوغاتیہ البتہ اونجا کسے سوغاتے نمیگیره فقط بچہ هاے پشتیبانے میتونـݧ . یہ قواره چادر مشکے رو از روے وسایلے کہ جلوش گذاشتہ بود برداشت و رفت سمت ماماݧ چهار زانو روبروش نشست :بفرمائید مادر جاݧ خدمت شما .بعدش هم دست ماماݧ بوسید ماماݧ هم پیشونے اردلاݧ و بوسید و گفت :پسرم چرا زحمت کشیدے سلامتے تو براے مـݧ بهتریـݧ سوغاتے یہ قواره چادرے هم بہ مـݧ دادو صورتمو بوسید ،در گوشم گفت لاے چادرتم یہ چیزے براے تو و علے گذاشتم اینجا باز نکنیا همہ منتظر بودیم کہ بہ بقیہ هم سوغاتے بده کہ یہ جعبہ شیرینے و باز کردو گفت :اینم سوغاتے بقیہ شرمنده دیگہ اونجا براے آقایوݧ سوغاتے نداشت ،ایـݧ شیرینیا رواینطورے نگاه نکنیدا گروݧ خریدم. همگے زدیم زیرخنده چشمکے بہ زهرا زدم رو بہ اردلاݧ گفتم:إداداش سوغاتے خانومت چے؟؟؟ دوباره اخمے بهم کردوگفت:اسماء جاݧ دو ماه نبودم حس کنجکاویت تقویت شده ها ماشالا چپ چپ نگاهش کردم وگفتم:خوب بگو میخوام توخونہ بدم بهش چرا بہ مـݧ گیر میدے؟؟؟سوالہ دیگہ پیش میاد... ماماݧ بابا کہ حواسشوݧ نبود اما علے وزهرا زدݧ زیر خنده . علے رو بہ اردلاݧ گفت : اردلاݧ جاݧ مـݧ واسماء انشااللہ آخر هفتہ راهے کربلاییم اردلاݧ ابروهاشوداد بالا... ...
و گفت:جدے؟؟با چہ کاروانے؟؟ علے سرشو بہ نشونہ ے تایید تکوݧ دادو گفت :با کارواݧ یکے از دوستام إ خوب یہ زنگ بزݧ ببیـݧ دوتا جاے خالے ندارݧ؟؟؟ براے کے میخواے؟؟ براے خودمو خانومم زهرا با تعجب بہ اردلاݧ نگاه کردو لبخند زد باشہ بزار زنگ بزنم . اردلاݧ زنگ زد اتفاقا چند تا جاے خالے داشتـݧ قرار شد کہ اردلاݧو زهرا هم با ما بیاݧ داشتـݧ میرفتـݧ خونشوݧ کہ در گوشش گفتم :یادت باشہ اردلاݧ نگفتے قضیہ بازو بندو خندیدو گفت :نترس وقت زیاد هست. بعد از رفتنشوݧ دست علے وگرفتم و رفتم تو اتاقم علے بشیـݧ اونجا رو تخت براے چے اسماء تو بشیـݧ رو بروش نشستم چادرو باز کردم .یہ جعبہ داخلش بود در جعبہ رو باز کردم دو تا انگشتر عقیق توش بود علے عاشق انگشتر عقیق بود اسماء ایـݧ چیہ ؟؟؟ اینارو اردلاݧ آورده براموݧ... یکے از انگشترارو برداشتم و انداختم دست علے واے چقد قشنگہ علے .بدستت میاد علے هم اوݧ یکے رو برداشت و انداخت تو دستم درست اندازه ے دستم بود دوتاموݧ خوشحال بودیم و بہ هم نگاه میکردیم ... اوݧ هفتہ بہ سرعت گذشت . ساک هاموݧ دستموݧ بود و میخواستیم سوار اتوبوس بشیم ... دیر شده بود واتوبوس میخواست حرکت کنہ. اردلاݧ و زهرا هنوز نیومده بودݧ هرچقدر هم بهشوݧ زنگ میزدیم جواب نمیدادݧ روے صندلے نشستم و دستم و گذاشتم زیر چونم و اخمهام رفتہ بود توهم نگاهے بہ ساعتم انداختم .اے واے چرا نیومدݧ؟؟؟؟ هوا ابرے بود .بعد از چند دیقہ باروݧ نم نم شروع کرد بہ باریدݧ علے اومد سمتم ،ساک هارو برداشت و گذاشت داخل اتوبوس مسئول کارواݧ علے و صدا کردو گفت کہ دیر شده تا ۵دیقہ دیگہ حرکت میکنیم نگراݧ بہ ایـݧ طرف و اونطرف نگاه میکردم اما خبرے ازشوݧ نبود ۵دیقہ هم گذشت اما نیومدݧ علے اومد سمتم و گفت :نیومدݧ بیا بریم اسماء إ علے نمیشہ کہ خوب چیکار کنم خانوم نیومدݧ دیگہ بیا سوار شو خیس شدے دستم و گرفت و رفتیم بہ سمت اتوبوس لب و لوچم آویزوݧ بود کہ باصداے اردلاݧ کہ ۲۰متر باهاموݧ فاصلہ داشت برگشتم بدو بدو با زهرا داشتـݧ میومدݧ و داد میزدݧ ما اومدیم لبخند رو لبم نشست ،دست علے ول کردم و رفتم سمتشوݧ. کجایید پس شماهاااا؟؟؟بدویید دیر شد تو ترافیک گیر کرده بودیم . سوار اتوبوس شدیم.اردلاݧ از همہ بخاطر تاخیري کہ داشت از همهہ حلالیت طلبید تو اتوبوس رفتم کنار اردلاݧ نشستم لبخندے زدمو گفتم :سلام داداش با تعجب نگاهم کردو گفت:علیک سلام چرا جاے خانوم مـݧ نشستے؟؟ کارت دارم اخہ اهاݧ هموݧ فوضولے خودموݧ دیگہ خوب بفرمایی إ داداش فوضولے ݧ کنجکاوے.اردلاݧ هنوز قضیہ ي بازو بنده رو نگفتیا... بیخیال اسماء الاݧ وقتش نیست
💚امام حسن عليه السلام : خداوند ماه رمضان راميدان مسابقه اى براى آفريدگان خود قرار داده تا با طاعتش براى خشنودى او از يكديگر پيشى گيرند . 📚تحف العقول ،ص236 〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿ 💚امام حسن مجتبی(ع) 🔆مومن درصورتی مومن است که به حساب اعمال خود که در شبانه روز انجام داده است برسد و آنها را محاسبه کند. دقیقتر از آنچه شریک از شریک خودحسابرسی می نماید.
وَلَا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ ﴿۸۷﴾ ✨و روزى كه مردم برانگيخته مى ‏شوند ✨رسوايم مكن (۸۷) 📚 سوره مبارکه الشعراء ✍آیهٔ ۸۷
♻️ روزه و کفاره افرد پیر و کهنسال ♻️ 🔺🔺🔺🔺 ❇️ آیت الله خامنه ای: کسی که به واسطه پیری نمی‏ تواند روزه بگیرد یا برای او مشقت دارد، روزه بر او واجب نیست؛ ولی در صورت دوم(مشقت)، باید برای هر روز یک مد که تقریبا ده سیر است گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد. ❇️ آیت الله مکارم شیرازی: مرد و زن پير که روزه گرفتن براي آنها مشکل است مي توانند روزه را ترک کنند، ولي بايد براي هر روز يک مد (تقريبا 750 گرم) گندم يا جو و مانند اينها به فقير دهند و بهتر آن است به جاي گندم و جو نان را انتخاب کنند و در اين صورت احتياط واجب اين است به اندازه اي باشد که گندم خالص آن مقدار يک مد شود. ❇️ آیت الله شبیری زنجانی: اگر به طور کلی از روزه گرفتن عاجز و ناتوان است کفاره ندارد ولی اگر می تواند روزه بگیرد ولی با سختی و مشقت همراه است کفاره واجب است. ❇️ آیت الله وحید: .برکسی کفاره واجب نیست که اصلاً نمی تواند اما کسی که با زحمت ومشقت فراوان میتواند کفاره دارد. آیت الله سیستانی:‌ کسی که به واسطه پیری نمی‌تواند روزه بگیرد یا برای او مشقّت دارد، روزه بر او واجب نیست، ولی در صورت دوّم ( مشقت ) باید برای هر روز یک مُد طعام ـ گندم یا جو، یا نان یا ماکارونی و مانند اینها ـ به فقیر بدهد. استفتاء از سایت مراجع عظام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پـدر و مـادر همـانـنـده سـوره ای از "قـرآن "هستن که هیچ کـس نمیتواندمانندش را برایت بیاورد قدر آئینه بدانیدچو هست نه در آنوقت که افتاد وشکست ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌═══‌‌‌‌♥️ℒℴνℯ♥️═══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷پنج درس باارزش زندگی:♥️🍃 🌷قبول کن گذشته، دیگه گذشته 🌷مسیر زندگی هر کسی با دیگری فرق میکنه 🌷بیش از حد فکر کردن، باعث میشه غمگین بشی 🌷مراقب افکارت باش، زندگیت رو میسازن 🌷زمان بهترین حلال مشکلات است♥️
🔺 ✅در روزهای آخر رمضان آیة الکرسی زیاد بخونین برای رفع بلا و رفع مشکلات آية الکرسی بخوان زیرا: ❤️خواندن آن هنگام خروج از منزل، هفتاد هزار فرشته نگهبان شما ميشوند. 💛هنگام ورود به منزل، قحطی و فقر و بدبختی هرگز به منزلتان نمی آيد. 💚خواندن بعد از وضو،شخصيت شما را 70درجه بلند مرتبه تر ميسازد. 💙خواندن قبل از استراحت، فرشته ها تمام شب را محافظتان خواهند بود. 💜خواندن بعد از نماز واجب، فاصله شما تا بهشت فقط مرگ است. پخش اين پيام زيبا صدقه جاريه است. ✨اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ ....✨ التماس دعا ❣ 》 🍁مرحوم حاج شیخ حسن علی نخودکی رحمة علیه اجازه عامه داده اند بر اینکه... ☘انجیر یا نبات را گرفته. ☘بر آن دوازده مرتبه آیة الکرسی بخوانند. 🍀به مریض بدهند. 🍁یکی از دو راحتی (مرگ یا شفا) برای مریض حاصل خواهد شد. 📚منبع : سر المستتر ص 143