eitaa logo
دلتنگِ حرم؛
578 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
22 فایل
بسم‌‌‌او ، نذرِ‌امام‌حسین - - -عشقِ‌من‌ڪسی‌ِ ' کھ‌ هستم‌، به‌زیـٖر‌دِینش . . من‌عـٰاشق‌ خــدا‌و، دیوونہ‌یِ‌؛ حسینش‹؏ @paygah_1 :ناشناس
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ياران‌ِقاسم‌بن‌الحسن‌علیه‌السلام چَشمان تو دید، هر چه این شهر ندید شاگردِ حُــسین(ع)، دانش آموز شهید! ای شـَــهدِ لب تو از عســل شیرین‌تر برخیز ببین که قاسـِـم از راه رسید...
ناگهان دلم یاد تو افتاد شکست... 🍂💔
هدایت شده از تمنا :)
▪️تلخ ترین برگه حضور و غیاب ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ★دخٺࢪان ݕـꨄـشٺـے★ @dokhtarane_beheshtee
مادر دیگه،اگه ببینه💔 [@Mahfel_Rahaiea]
1.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
໑♥️⛓ • . درود و رحمتِ خدا بر مادران شھدا✨ که موجبات رستگارےِ فرزندانشان را فراهم کردند..🕊'!(:
مادرآرمان‌تومعراج‌میگفت «آرمان‌یادته‌همیشه‌مداحی‌غریب‌گیر آوردنت‌روگوش‌میکردی؟!» دیدی‌آخرش‌غریب‌گیر‌آوردنت‌مامان:)))💔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
کی بود میگفت کوه به کوه نمیرسه؟ بهش بگید تو ایران ما، کوه هم به کوه میرسه تصویری از ملاقات مادر شهید آرمان علی وردی با مادر شهید سید روح الله عجمیان....
🔰 مراسم چهلم طلبه شهید آرمان علی وردی از سوی خانواده شهید ◾سخنرانی: استاد میرهاشم حسینی ◾مداح :حاج علی جهانبخش ◾ باحضور خانواده معظم شهید آرمان علی‌وردی 🗓️ چهارشنبه ۱۶ آذرماه از ساعت ۲۰ الی ۲۲ 📍حوزه علمیه آیت الله مجتهدی (ره) 💠 به همراه ارائه گزارش فعالیت های مردمی ستاد بزرگداشت شهید آرمان علی وردی ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
و چہل روز اسٺ از داغ تو میگذرد:)
20.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 گزارش شبکه خبر از خانواده شهید آرمان علی‌وردی 🔶 خاطره گویی مادر و پدر شهید 😭 پارسال سال تحویل کربلا بود... --------- 📣کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
هدایت شده از مبهم‌الحال..(:🇵🇸
! یک چنین روزی، پنجم آبان، تو با چهره کبود و بدن پر از زخم روی تخت بیمارستان خوابیده بودی، با سطح هوشیاری پایین. حتما همه بهت‌زده بودند، پزشک‌ها، پرستارها، دوستانت، پدر و مادرت. شاید پرستارها داشتند درگوشی از هم می‌پرسیدند این جوان کجا بوده که این بلا سرش آمده؟ تصادف کرده؟ از جایی افتاده؟ پس این جای پاشنه‌ی کفش روی چهره‌اش چه می‌گوید...؟ بین چند نفر مگر گیر افتاده؟ چکار کرده بوده مگر که اینطوری زده‌اند؟ مطمئن نیستم، این را باید پزشکت بگوید؛ ولی احتمالا پزشک اورژانس توی شرح حالت، کلماتی شبیه این نوشته بود: ترومای شدید سر، شکستگی جمجمه، خونریزی درجه سه، جراحات و کبودی‌های متعدد و پراکنده در بدن، احتمال وجود خونریزی داخلی، علائم شوک هیپوولمیک، سطح هوشیاری زیر هشت؛ کما. می‌گویند مادرت لحظه اول تو را نشناخت. مگر می‌شود مادر کسی او را نشناسد؟ شاید منتظر بود یکی بیاید و بگوید اشتباه شده، این آرمــان شما نیست. و بعد خودت را ببیند که سرحال و خندان بیایی و عذرخواهی کنی که نگرانش کرده‌ای. شاید اصلا جرات نداشت نگاهت کند، با آن وضع، محاصره شده میان دستگاه‌ها و لوله‌ها. امید... امید... امید... امید در قلب پدر و مادر زنده بود. آرمــان زنده می‌ماند. جراحات متعدد؟ خوب می‌شود. شکستگی جمجمه؟ شاید طول بکشد کمی، ولی خوب می‌شود. خونریزی درجه سه؟ خون اهدایی اگر بگیرد جبران می‌شود. سطح هوشیاری پایین؟ برمی‌گردد... خیلی‌ها از کما برگشته‌اند. آرمــان زنده می‌ماند... از شب قبل، چهارم آبان، تا چنین روزی، پنجم آبان، فیلم تو داشت دست به دست میان ضدانقلاب می‌چرخید و برای شاهکار جنایتکارها کف و سوت می‌زدند. واقعا هم شاهکار بود، خیلی دلاوری می‌خواهد حمله به یک جوانِ بی‌سلاح و تنها! خیلی شجاعت می‌خواهد حمله هفتادنفری به یک نفر، دوره کردنش، زدنش با سلاح سرد. دستمریزاد دارد این‌همه قساوت و بزدلی! ضدانقلاب پای فیلم جنایت‌شان هلهله می‌کردند؛ ولی جرات نداشتند بگویند تو یک نفر مقابل هفتاد نفرشان تسلیم نشدی. جرات نداشتند بگویند هرچه زدندت، یک کلمه توهین از دهانت نشنیدند. روی تخت بیمارستان، تو آرام‌آرام هوشیاری‌ات کم می‌شد. داشت به شش می‌رسید و کم‌تر از شش؛ به کمای عمیق.(:💔🙂
دهه هشتادی‌ها یک‌‌بار عاشق می‌شوند... عاشق سید علی! و یک‌بار می‌میرند برای سید علی! مرگ نه! شهادت است نام این جان‌فشانی... -------------- 📣 کانال رسمی شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy