صبح را بهانه کردم... تا طلوع کنی در شعرهایم! ظهر را #تُ بهانه کن آفتاب شو... بسوزان... این خستگیِ درونِ تنم را !!! #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی #شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات @yadat_bashad

❆ #شهدا نـگاه هایتـان گاهـے نگران است گاهـے ناراحت شایـد هم دݪگیـر اما هر چه هست هیچگاه سایـه‌ے چشمهایتاݩ را از سـرمان برندارید نـگاهمان ڪنید #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی #شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات @yadat_bashad

چشمهایت راباز ڪن وببین اے شهیـــد، من ڪہ نہ!تمام دنیـا مبهوت ‌ذات زیبای تو ‌گشتہ‌اند زیبادل‌کندے ازتمام‌ تعلقات‌دنیوے وچہ خریدارے داشتے تو #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی #شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات @yadat_bashad

گـذر زمـان ، همه چیز را با خود می‌برد جز ردّ نگاه تـو را ... #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی #شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات @yadat_bashad

امروز تولد بانوی مظهر عشق و صبر و استقامت است در این روز یادی هم میکنیم از #شهدای_مدافع_حرم که از او الگو گرفتند و عاشقانه در این راه قدم برداشتند 🍃ایام تولد تو ای ماه دمشق 🍂جای همه‌ی مدافعانت خالیست #شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات @yadat_bashad

🌺 #نظرات خوانندگان محترم کتاب #یادت_باشد چند ماهی توی کتابخونه بود... نمیدونم چرا اما حس میکردم امادگی خوندن این کتاب را ندارم 😞منتظر فرصت بودم تا اینکه سر نماز با حال گرفته ای که داشتم انگار یکی گفت پاشو این کتاب را بخون... غرق قصه شدم اوقدر غرق شدم که یه لحظه به خودم گفتم کجایی این که میخونی قصه نیست واقعیه.. و بی قراری قلبمم از همین جا شروع شد.. 😭 برای هر چند ورقش که میگذشت کتاب رو میبستم و فکر میکردم نفسی میکشیدم و شروع میکردم.. قلم ساده ایی داشت اما برای روح من درک کلماتش سخت بود.. 😞 دیگه کتاب از نیمه بیشتر گذشت که حس کردم دیگه قلبمم تحمل ادامه خوندن را نداره.. چندباری پاشدم وضو گرفتم و از خدا خواستم ارومم کنه تا بتونم بخونم کتاب تموم شد ولی روح من هم انگار با خودش برد... 😭 باور کلمه به کلمه اش برام سخته.. داستانی نه خیالی بلکه واقعی.. و نه از زمان قدیم بلکه از حال.. چیزی از همین سن و سال های خودمون.. با افکاری و اهدافی متفاوت از اطرافیان ما... کتابی سراســــــــــــــر سادگی.. اونقدر ساده که شاید خیلی ها حتی نتونن باور و تحملش کنن.. به قول همسر شهید: گاهی ساده بودن قشنگ است.... امروز من خیلــــــــی درس ها گرفتم که فداکاری.. از خودگذشتگی... ایثار بخش کوچیکی از اونه..یاد گرفتم ادم جوری باید زندگیشا با خدا و ائمه گره بزنه که فقط به دست خودشون باز بشه این گره ها..اینجوری باز هم یاد میگیری که چطور میتونی بگذری از دنیا.عزیزت. زندگیت برای هدفی والاتر دارم یاد میگیرم که این منم بااین افکار و اعتقاد که عاشقانـــــــه دوستشون دارم و پاشون همه جوره ایستادم... غم و حسرت عجیبی توی دلم مونده.. اما غم من کجا و غم عزیزانش و همسر عزیز و عاشقش که چه سخت بوده لحظه دل کندن و گذشتن از همه ی وجودش و مطمئنن دست حضرت زینب روی شونه هاش بوده که طاقت بیاره ... 😭😔 این کتاب که بدجوری دل من را لرزوند اما انشاالله ایمانم را محکم تر کنه... 😭 شهید بزرگوار لطفا در پیشگاه خدا برای من هم دعا کنید.. این کتاب بدجور منا بی تاب کرده و اروم نمیشه😭😭😭 @yadat_bashad

🔻در دنیا جز نامے و چند عڪسی و یڪ مشت یادگار ظاهراً چیزے از #شهید باقی نمی‌ماند! اما با چشم سِر در منظر حقیقت؛ این #خون شهید است ڪه در شریان‌هاے حیات تاریخے انسان جریان دارد و هیچ فیضے نیست مگر آنڪه با وساطت شهید نزول می‌یابد...! #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی #شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات @yadat_bashad

تصویر آقا حمید روی کیک تولد حضرت زینب سلام الله علیها داخل حرم الانم داخل چایخانه حرم #حضرت_زینب ⚘ارسالی از طرف مخاطبین @yadat_bashad