سحرگاهان که شبنم آیتی از عشق میخواند میان ربنای گریههایت مراهم دعایی کن
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
@yadat_bashad
بسم الله الرحمن الرحیم
چه زخمی؛ بی هیاهو... مادرِ من
گرفته دردِ پهلو مادرِ من...
نگو که این جراحت های ِ تازه
ندارد هیچ دارو مادرِ من
خودم دیدم میانِ کوچه محکم-
زمین خوردی دو زانو مادرِ من
نشسته روبرویت؛ بغض کرده
گرفتی از پدر، رو مادرِ من
نکش از دستِ کار افتاده ات کار
نزن با اشک؛ جارو مادرِ من
دعا کردی همه همسایه ها را
میانِ دردِ بازو مادرِ من
حسین(ع) آمد به من گفت ای برادر
چرا پوشانده اَبرو مادرِ من؟!
نخورده شانه بر موهایِ زینب(س)
به هم پیچیده گیسو مادرِ من
تو را جانِ حسن(ع)، دیگر به بابا-
نگو تابوتِ من کو!؟ مادرِ من!
#یه_خط_روضه :
حتی دعای《امن یجیب》 حضرتعلی(ع) هم اثر نداشت خدا دعای حضرتفاطمه(س) را قبول کرد
«یا رب انی قد سئمت الحیاة و تبرمت باهل الدنیا فالحقنی بأبی الهی عجل وفاتی سریعا»
#صلی_الله_علیک_یا_فاطمة_الزهرا
@yadat_bashad
پویش دلتکانی
🌺 #نظرات خوانندگان محترم کتاب #یادت_باشد
من هیئت میرفتم هیئت الرضا
برای امام حسین خیلی نوکری کردم بعد شبهایی که هیئت میرفتیم قرار شد یه شب واسه کربلا قرعه کشی کنن
من هیچ محرمی حال و هوام مثل اون سال نبود شب قرعه کشی شب شام غریبان بود
کلی با امام حسین حرف زدم که شاید منو هم بطلبه وقتی قرعه کشی شد اصلا باورم نمیشد اسم منِ خادم هم بیرون بیاد
اول با مخالفت خانوادم مواجه شدم چون 18سالم بیشتر نیست
اما امامم همه چیو جور کرد و من تنها راهی کربلا شدم
قبل از اینکه بریم کربلا قرار شد دوستم عکس دوتا شهید بگیره ، بزاریم پشت کیفمون
اتفاقی من عکس #شهید_سیاهکالی رو برداشتم اصلا ایشون رو نمیشناختم
توی پیاده روی کربلا که میرفتیم ، توی اون شلوغی بین اون همه آدم خیلیا از شهید ازم پرسیدن
یه خانوم اومدن بهم گفتن شما قزوینی هستید گفتم نه من از استان فارس اومدم اون خانوم از شهید واسم گفتن و گفتن شهید همسایه مادرشون بودن😔بین اون همه جمعیت خیلی عجیب بود منو پیدا کرده بود
من تو اون حال و هوا نبودم دیدم عقب افتادم خداحافظی کردم
میگفتن خیلیا از پشت از کوله هامون عکس گرفته بودن
قرار نبود چیزی واسه کسی بیارم وقتی رفتیم نجف شب آخر بی هوا به دلم افتاد دُر نجف واسه بابام بخرم که بپوشه دست چپش
بعد که اومدم ایران دوستام اومدن پیشم یکی از دوستای هیئتیم اصلا نمیدونست عکس ایشون پشت کوله من بوده واسم هدیه زندگی نامه ایشون و عکسشون رو آوردن اونم سر سفره امام حسین
بعد که کتاب رو خوندم فهمیدم هم دوست داشتن برن کربلا
هم هیئت رو دوست داشتن
هم انگشتر در نجفشون رو دست چپشون میکردن
شاید برای بار هزارم باشه من این کتاب رو خوندم
و اینک منم پاییز رفتم کربلا
پاییز سال 1397 و روز تولدم کربلا بودم
و جالبتر اینکه توی روز تولد حضرت ابوالفضل دنیا اومده بودم
جالب تر اینکه اربعین امسال من نتونستم برم کربلا
اما امام حسین بابامو طلبید و بابام امسال عکس شهید رو با خودشون بردن کربلا
شهید هم با من اومدن کربلا هم با بابام💔
واسه همه داستانمو تعریف کردم خیلی دوست داشتم ب فرزانه خانوم هم بگم
اینک شهید باعث شد خیلی عوض بشم خیلی کمکم کردن
با هر جمله خوندن کتابشون اشک ریختم
من میگم بیابان هم باشی #حسین(ع) آبادت می کنه مثل #کربلا
امیدوارم ی روز بتونم بیام قزوین واسه دیدنشون💔
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#او_با_سپاهی_از_شهیدان_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
@yadat_bashad
🍃شب جمعه است بیا حال مرا بهتر کن
🍂فکر دلواپسی قلب من مضطر کن
🍃این شب جمعه اگر مقصد تو کرببلاست
🍂نزد ارباب دعایی به من نوکر کن
⚘امشب زیارت عاشورا به نیابت از
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شب_جمعه_است_هوایت_نکنم_میمیرم
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
@yadat_bashad
خدای من
میگویند هر روز رزق بندگانت را تقسیم میکنی
میشود رزق من امروز رفاقتی باشد از جنس شهیدان💖
#شهید_حمید_محمد_رضایی
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
@yadat_bashad
اگر #شهید نباشد؛
خورشید طلوع نمیکند
و زمستان سپری نمیشود.
اگر شهید نباشد؛
چشمههای اشک میخشکد،
قلبها سنگ میشود
و دیگر نمیشکند.
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
@yadat_bashad
⚘ڪاش میشد؛ زمانه برمیگشت...
⚘آن مسافر؛ به خانه برمیگشت...
⚘نـور میشد و صبـح میتابیـد!
⚘مـاه میشد ! شبـانه برمیگشت!
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
@yadat_bashad
روے دیوار هر ڪوچهاے
ڪه نگاه مےڪنے
عڪس یه #شهید رو زدن
اماچند نفراز آدماے این شهر
دلشون رو زدن←به نام #شهدا...
یاعلے(ع)ڪه بگـویـی خوشـان دستت رامیـگیرند♥️
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
@yadat_bashad
🔻 #حرف_دل
كل شيء يتجمد في الشتاء إلا العطر والحنين والذكريات وبعض الأمنيات..
🔅 همه چیز در زمستان یخ میزند؛ مگر عطر، اشتیاق، خاطرهها، برخی آرزوها و یادتان
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
@yadat_bashad