eitaa logo
🇵🇸دِمـــاٰءُالشُــــهَداءْ🇮🇷
375 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
5.2هزار ویدیو
188 فایل
┈┈•✾🌿🌸🌿✾•┈┈ شروع ختم چله ی بیست و پنجم ١٤٠٣/١٠/٠٦ سوره ی فتح و ١٠٠ مرتبه ذکر استغفار ┈┈•✾🌿🌸🌿✾•┈┈ ارتباط با ادمین @Admin2shohada @Admin1shohada لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/2138898635C899906335d
مشاهده در ایتا
دانلود
8.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
|💔... شهـدا چہ مے گویند؟ آنها مے گویند،ما در زمان خود مَـردانہ رفتیـم حالا نوبت شماست.! مبـادا با حرفتـان یا قدمتـان،ڪارے ڪنید ڪہ زحمت ماهـدر برود
🔴حضرت حمزه سیدالشهدا الگویی برای تمام تاریخ در اوج فشارها ایمان آورد و اعلان کرد در قضیه شهادت ایشان در جنگ اُحُد...رهبری میفرمایند «انّ الّذین تولّوا منکم یوم التقی الجمعان انّما استزلّهم الشّیطان ببعض ما کسبوا. حاصل ترجمه این است: آن کسانی که شما دیدید روز جنگ احد آنجور به دشمن پشت کردند و فاجعه درست کردند و موجب شهادت حمزه‌ی سیدالشهداء و بزرگانی از اصحاب شدند -انّما استزلّهم الشّیطان ببعض ما کسبوا- لغزش آنها را شیطان از ناحیه‌ی آنچه که قبلها انجام داده بودند، زمینه‌سازی کرد؛ یعنی گناهانشان.»  ۱۳۸۹/۰۵/۳۱
ابوالفضل با همسرش و دوتا بچه‌های کوچولوش تو حلب زندگی میکرد، وقتی به خانمش گفتن ابوالفضل شهید شده 🔹️همسرش کمی ناراحت شد ولی بی تابی نکرد و مشغول جمع کردن وسایلش شد تا آماده شوند و برگردن تهران 🔹️همسرش میگفت : ابوالفضل دو شب قبل شهادت خواب حبیب(حاج قاسم) رو میبینه که با ماشین اومده دنبالش بهش گفته آماده شو بریم. شهید ابوالفضل سرلک شادی روحش صلوات 🌹 💔 اَللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌اَلِوِلَیِکَ ٱلِفَرَجِ ⚘️ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌
🌱کلاس سوم یا چهارم ابتدایی بود که از من درخواست پول کرد. گفتم: باید از بابا پول تو جیبی بگیری. بعد متوجه شدم یکی از همکلاسی هایش موقع بازی فوتبال، عینکش می شکند و از آن جایی که وضع مالی خانواده اش طوری نبود که برای او عینک بخرند، چند روزی را بدون عینک به مدرسه رفته و نمی توانسته تخته را ببیند. این پول را می خواست تا برای او عینک بخرد. 🌷
رفاقت هایتان را خط بہ خط ڪلمہ بہ ڪلمہ مرور میڪنیم شاید فهمیدیم رفاقت تان بهانہ شهادت بود یا شهادت بهانہ رفاقت
بسیجی بایـــــد مثل رهبـــــرش خوشتیپ باشہ😎
آخرين نماز شهید آیت الله مدرس مدرّس رحمت الله علیه ● نگاهش را دوخته به جايي و خاموش است. اِنگار كه در آن دَمِ واپسين، سراسر زندگي‌اش را مرور مي‌كند، تا دورترين خاطره‌هايش را و حتي ضربه‌ي تركه‌اي را كه در شش سالگي به بازويش خورد و او را به نزد پدر بزرگ، به قمشه و بعد به اصفهان كشاند. ● جانِ خسته‌اش انگار ، زخم تمام ضربه‌هايي را كه در سراسر عمر خورده به ياد مي‌آورد با اين حال در چهره‌اش طراوت و شادابي خاصي موج مي‌زند زيرا به خوبي مي‌داند آخرين ضربه كه براي هميشه او را به ديار دوست مي‌فرستد در حال فرود آمدن است. ● صداي اذان، را به خدا و ديگران را به خود باز مي‌گرداند. جهانسوزي(شخصي كه براي قتل مدرس آمده بود) به تندي قوري را كه از روي سماور برداشته و در استكاني چاي مي‌ريزد و استكان را به خَلَج(همكارش) مي‌دهد. خَلَج نيز گَرد پاكتي كوچك را در آن خالي مي‌كند. استكان را در مقابل مُدرّس مي‌گذارد و به او مي‌گويد: بخور. مُدرّس استكان را بر مي‌دارد و چاي را در چند جُرعه مي‌نوشد و با خونسردي سريعا به نماز مي‌ايستد و در پيش رويِ كساني كه داغ حسرت يك تعظيم او به دلشان مانده است، در برابر خدا به ركوع مي‌رود، رو به دوست و پشت به دشمنان زانو مي‌زند و به سجده مي‌افتد. مستوفيان با نگراني چشم دوخته است به او، مُدرّس نماز مغرب را به پايان مي‌برد اما زهر هنوز اثر نكرده است. مُدرّس هنوز بر سجاده نشسته و ذكر مي‌گويد. سه دژخيم با تعجب و وحشت به او خيره شده‌اند. در برابرش احساس ناتواني مي‌كنند. زهر را به او خورانده‌اند اما تلخي در كام و جان خودشان موج مي‌زند. مستوفيان بيش از آن تاب نمي‌آورد بلند شده و مدرس را به زمين مي‌اندازند، جهانسوزي و خلج نيز دست و پاي سيد را مي‌گيرند. مُدرّس با صداي بلند شهادتين خود را مي‌گويد. مستوفيان عمامه‌ مدرس را باز مي‌كند و آن را بر گردن او مي‌پيچد. آنگاه دو سوي عمامه را آن قدر از دو طرف مي‌كشد تا راه لب، بر كلام سرخ بسته مي‌شود. چشمانش به روي مُهر سجاده و لبانش به كلام خدا بسته مي‌شود اما جلاّدان هنوز رهايش نمي‌كنند. ● آن قدر عمامه را به دور گردنش نگه مي‌دارند تا پيكر نحيف و رنج كشيده‌اش سُست مي‌شود و ستاره بر آسمان سجاده مي‌افتد همچون ـ عليه السّلام ۱۰آذرماه سالروزشهادت آیت الله مدرس 🌹
وقتی از سفر کربلا برگشت مادر پرسیده بود: چه چیزی از امام حسین خواستی؟ مجید گفته بود: یک نگاه به گنبد حضرت ابوالفضل (ع) کردم ویک نگاه به گنبد امام حسین(ع) و گفتم: آدمم کنید. ‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌
🕊🕊 ● امروز سالروز شهادت مظلوم ترین و گمنام ترین شهید هسته ای کشورمان دکتر ‎اردشیر حسین‌پور است که در سال ۱۳۸۵ توسط عوامل موساد در خوابگاه اساتید دانشگاه شیراز با گاز سمی ترور شد. ● متاسفانه همان ابتدا سرماخوردگی و گازگرفتگی عامل فوت ایشان معرفی شده بود اما بعدها موسسه استرارفور و نشریه ساندی تایمز به نقل از منابع آگاه خود موساد را عامل این ترور اعلام کردند. ● رونن برگمن در کتاب برخیز و تو زودتر بکش؛ تاریخ سری ترورهای هدفمند اسرائیل را نوشته است، وی در این باره می‌نویسد: دلیل رسمی جان باختن وی خفگی ناشی از گاز گرفتگی اعلام شد ولی مقامات اطلاعاتی ایران به این نتیجه رسیدند که وی قربانی اقدامات اسرائیل شده است. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌
🌷طلبه بسیجی مدافع حرم
🔹تولد ۱۳ بهمن ۱۳۶۷ تهران 🔹شهادت ۲۶ بهمن ۱۳۹۳ سامراء عراق 🔹سن موقع شهادت ۲۶ سال 💠از وصیتنامه شهید ذوالفقاری: 🔷وصیتم به مردم ایران این است که قدرکشورمان رابدانند و با بصیرت پشت‌ سر ولی فقیه باشند، چون همین ولی فقیه است که باعث شده ایران ازمشکلات بیرون بیاید. 🔷از خواهران می‌خواهم که ... حجابشان را مثل حجاب حضرت زهرا (س) رعایت بکنند نه مثل حجاب‌های روز، چون این حجاب‌ها بوی حضرت زهرا(س) را نمی‌دهد.
🔹 نخبه پزشکی که شهادت را برگزید ... احمدرضا راهش و مسیرش از این دنیا جدا بود..! وصل‌ شدن به لقاء الله را ترجیح داد به رتبه‌ی اول پزشکی و با نیتِ خالص و خدایی گفت: آری «صفایی ندارد ارسطو شدن، خوشا پَر کشیدن، پرسـتو شدن» و در ۱۲ اسفند ۱۳۶۵ در کسوت یک بسیجی در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به فیض شهادت رسید...