eitaa logo
جامعة القرآن الکریم دزفول ٩٩
437 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
910 ویدیو
259 فایل
کانال فرهنگی جامعة القرآن الکریم و اهل بیت علیهم السلام دزفول ارتباط با ادمین١ برای تبادل نظر، انتقاد و پیشنهاد 👈 https://eitaa.com/shnabavi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠رفیق حاج قاسم شهیدی ڪه حاج قاسم همیشه او را با نامِ کوچک «حسین» صدا میزد و میگفت: «اگر دو نفر در این دنیا من را حلال کنند من میتوانم شهید و وارد بهشت شوم؛ یکی خانمم و دیگری، حسین است.» کسیکه خیلے وقت‌ها به خاطر مشغله کاری اش، قبل از اذان صبح دم در خانه حاج قاسم منتظر مے‌ایستاد.. حتی یک کارتن در ماشین داشت که نماز صبحش را روی آن میخواند و منتظر حاجی میماند!! موقع بازگشت هم وقتے مطمئن میشد حاج‌ قاسم داخل خانه شده است به منزل خودش برمیگشت. شهادٺ مبارڪ♡ لبخند مقـاومٺ! شهادٺ مـبارڪ♡ رفیق خوشبخٺ حاج قاسم! شهادٺ مبارڪ♡ حاج حسین عزیز!❤️ 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada 🏴 🆔 https://eitaa.com/dezfulJameatulQuran99
🌹شهید احمدے‌روشن🌹 خاطره بسیار عالی از همسر شهید ﺳﺮ ﻗﺒﺮﻱ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ.. ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﻲ ﺁﻣﺪ.. ﺭﻭﻱ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ : " شهید مصطفی احمدی روشن " ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺮﻳﺪﻡ.. ﻣﺼﻄﻔﻲ ﺍﺯﻡ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﻱ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﻭﻟﻲ ﻫﻨﻮﺯ ﻋﻘﺪ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻳﻢ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﺮﺩﻡ. ﺯﺩ ﺑﻪ ﺧﻨﺪﻩ ﻭ ﺷﻮﺧﻲ ﮔﻔﺖ "ﺑﺎﺩﻣﺠﻮﻥ ﺑﻢ ﺁﻓﺖ ﻧﺪﺍﺭﻩ.." ﻭﻟﻲ ﻳﻪ ﺑﺎﺭ ﺧﻴﻠﻲ ﺟﺪﻱ ﺍﺯﺵ ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ: "کی شهید ﻣﻲ ﺷﻲ مصطفی ؟ ﻣﻜﺚ ﻧﻜﺮﺩ، ﮔﻔﺖ : "ﺳﻲ ﺳﺎﻟﮕﻲ".. ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﻲ ﺑﺎﺭﻳﺪ ، ﺷﺒﻲ ﻛﻪ ﺧﺎﻛﺶ ﻣﻲ ﻛﺮﺩﻳﻢ.. ✅سخن شهید🌹 خداوندا ؛ ما را حسینے آفریدے، مارا حسینے زنده بدار؛ ما را به حق حسین بن علے و مادر و پدرش، "حسینے به شـــــهادت برسان" 🌹🌹سالروز شهادت این شهید بزرگوار گرامی باد 🌹🌹 ➖➖➖➖➖ 📥ورُودبِه معبر ‌شُّہَدٰاء👇 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃 🆔 https://eitaa.com/dezfulJameatulQuran99
🔰امروز جمعه ۲۲ بهمن ۱۳۶۱ پنج روز است که در هستیم. آب و غذا و مهمات نداریم. شمار بچه های بسیار کم است و بسیاری شهید و یا زخمی شدند. باقی از هم از عطش فراوان توانی برایشان نمانده است. امیدواری دادن های ابراهیم بهترین رزق این چند روز برای بچه ها بود.. ابراهیم می گفت : اگر همگی هم شهید شویم تنها نیستیم، مطمئن باشید مادرمان سلام الله علیها می آید و به ما سر می زند. در همین حال رزمنده ای فریاد زد : مادر بخدا قسم اگر گردان کمیل در مدینه بود هرگز نمی گذاشتند به تو سیلی بزنند. نوای مادر مادر در کانال طنین انداز شده بود...😭 کماندو های عراقی به کانال رسیدند و شروع کردند به بچه های باقی مانده کمیل و حنظله بچه های کمیل و حنظله همراه با راهپیمایی ۲۲ بهمن در شهرهای مختلف ایران داشتند حماسه دیگری رقم می زدند. ابراهیم باقی رزمندگان را به عقب راند و خود در برابر کماندوها مقاومت می کرد که ناگهان نوایی بلند شد : ابراهیم شهید شد...😭😭😭 ❤️ 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊 🆔 https://eitaa.com/dezfulJameatulQuran99
●خبردار شد که دوستش نیازمند پول هست ، رفت و تموم پس‌انداز هفت ساله‌ی خودش رو بخشید بهش ، بی منت... ☝️شبیه شهدا رفتار کنیم ؛ سخت نیست... ●حاج حسين رزمنده‌ ها را عاشقانه دوست داشت و گاه اين عشق را جور‌ی نشان می‌داد كه انسان حيران می‌شد. یک شب تانک ‌ها را آماده كرده بوديم و منتظر دستـور حرکت بوديم. من نشسته بودم كنار برجک و حواسم به پیرامونمان بود و تحرکاتی كه گاه بچه‌ها داشتند. یک وقت ديدم یک نفر بين تانک ‌ها راه می‌رود و با سرنشینان، گفت و گوهای كوتاه می‌كند. ●کنجکاو شدم ببينم كيست !! مرد توی تاريكی چرخيد و چرخيد تا سرانجام رسيد كنار تانكی كه مـن نشسته بودم رويش. همين كه خواستم از جايم تكان بخورم، دو دستی به پوتينم چسبيد و پايم را بوسيد! گفت: به خدا سپردمتون!! تا صدایش را شنيدم، نفسم بريد گفتم: حاج حسين گفت: هيس؛ صدات در نياد ! و رفت سراغ تانک بعدی..... 📎فرماندهٔ دلاور لشگر ۱۴ امام حسین(ع) 🌷 ●ولادت : ۱۳۳۶/۶/۱ اصفهان ●شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۸ شلمچه ، عملیات کربلای۵ iD ➠ @sangarshohada🕊🕊 🆔 https://eitaa.com/dezfulJameatulQuran99
📎شهید ترور اهواز ✨حسین فقط سه روز آخر هفته را در دزفول بود و همین فرصت کافی بود برای پوشیدن لباس خادمی هیئت محبان اباالفضل العباس علیه السلام. در جمع رفقای هیئتی حسین لقب "سردار" داشت.👌 همیشه می‌گفت: «من یک روز شهید می‌شوم.»🕊 عاشق روضه سه ساله امام حسین(علیه السلام) بود،وصیت کرده بود اگر شهید شدم سر مزارم روضه حضرت رقیه(سلام الله علیها) بخوانید.💔 چند وقتی پیگیر اعزام به سوریه شد؛ اما شرایط جوری نشد که بتواند مدافع حرم شود.😞 🌹 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺
💌همسر شهید جواد جهانی نقل می‌کنند: من در تلفنم، نام همسرم را با عنوان "شهیــــد زنــــده" ذخیره کرده بودم؛ یک روز اتفاقی آن را دید و درباره علتش سوال کرد!🤔 به ایشان گفتم: آنقدر جوانمردی و اخلاق در شما می‌بینم و عشق شهادت داری که برای من شهید زنده‌ای❤️ قبل از رفتنش برای آخرین بار صدایم زد و گفت: شماره‌اش را بگیرم☎️ وقتی این کار را کردم،دیدم شماره مرا با عنوان "شریک جهادم و مسافر بهشت " ذخیره کرده بود🤍 گفت: از اول زندگی شریک هم بوده‌ایم و تا آخر خواهیم بود و فکر نکنی دوری از شما برایم آسان است اما من با ارزش‌ترین دارایی‌ام را به خدا می‌سپارم و می‌روم آنقدر مرا با خانواده شهدا انس داده بود که آمادگی پذیرفتن شهادت ایشان را داشتم💚 شام غریبان امام حسین علیه‌السلام بود که در خیمه محله‌مان شمع روشن کردیم🕯 ایشان به من گفت دعا کنم تا بی‌بی زینب قبولش کند🙏 من هم وقتی شمع روشن می‌کردم، دعا کردم اگر قسمت همسرم شهادت بود، من نیز به شهدا خدمت کنم و منزلم را بیت‌الشهدا قرار دهم✨