برادرش میگفت بعد از شهادتش به محل کارش رفتم و روی کمدی که وسایل شخصی محمودرضا بود این جمله از حضرت آقا رو با فونت درشت تایپ کرده و چسبانده بود «در جمهوری اسلامی هرجا که قرار گرفتهاید، همان جا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است»
#شهید_محمود_رضا_بیضائی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"شهدایی
«📃🌾»
رفیق شهیدم؛
اگر کـــسی در خواستی میکــرد و
در عین حال توان انجام دادنــش
را داشت دریغ نمیکرد و کـــــارش
را راه میانداخت 🤝
خــــیلی هم اهل شـــوخی بود😄
یک زمان هایی آن قـــدر شـــــوخی
میکـرد که آدم خسته میشد🤒
از عـــقب مـــاشین مــــیپرید جــلو
و از جــــــــلو مـــــیپرید عــــقب🏃♂
پــــــــــــسر پـــــــــر تـــــــــحرک و پـــــــر
جــــــــــــنب و جـــــــــــوشی بــــود🤗
در اعتکاف ها و شب جــمعه ها
که با هم برای دعـــای کـــمیل به
مــــــهدیه شـــهر میرفتیم، از ته
دل گریـــــــــه مــــــیکرد و اشـــــــک
میریخت، تعجب مـیکردم😳
کــــــــه ایـــن هــــــمه گــــــــریه را از
کـــــجا مـــــیآورد🤔🥲!»
#شهیدمدافعحرمبابکنوری🦋
شهدایی
5.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•⊰﷽⊱•
سلام داداش بابک🥹🥹😭
"بَـــــرای خُــــــدآ بـٰــــآشِــــــــیـم تـٰـــا
نـٰازِمـٰان رآ فَـقَــط او بِــکِشَــد😌
وَ هــــمَـآنـٰا نـــاز کِـــشیدَن خُـــــدا
مَعنایَــش شَھآدَت اَسـت♥️!"
❥#ابراهیمبابکنوید_دلها
شهدایی
~♡~
مادر شهید:
چند بار وقـــتی تــصاویر جنایتهای داعش را
در تلویزیون پـخش میکردند، نوید رو به من
میکرد و میگفت من هم دوست دارم بروم
ســــوریه. مامان راضی باش. مـــن مـــیگفتم
چطور دلم رضایت بدهد به رفتنت 💔 ؟
میگفت اگر ما نرویم پای اجنبی به کشور ما
مـــــیرسد. به نامــوس ما رحــــم نمیکند.🥷
دوباره حــــرف اعـزام به سوریه را مطرح کرد و
دوباره دنــبال رضــــایت گرفتن از من بود.🙏
من گفتم اگر رضایت نـــدهم چه ؟ گفتم نوید
جان، ما از سهم خـــــودمان شهید دادیم، هم
عمویت شهید است، هم داییات، خانواده ما
دیـــگر طاقت از دست دادن یک جوان دیگر را
ندارد.🥺😢
نــوید خــــندید و گـــــفت نـــــه مامان. این ســـهم مادرانتان است. آنها سهم خودشان را دادهاند.
گفتم خــب من هم خــــواهر شهیدم دیگر 🤗
گفـــت نه تو باید ســــــهم خــــودت را بدهی😉
بالاخره آن قدر اصـــــــرار کرد که مــــــن رضــــایت
دادم✋🌸
#شهید_نوید_صفری❤️
شهدایی
معرفی مختصری از شهید مدافع حــرم نویدصفری و ویژگیهای این شهید بزرگوار
#معرفی
#شهیدنویدصفری
شهدایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی لطف کردید
دست شما درد نکنه
من قابل نداشتم
که شما محبت بکنید 🥲💔
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شهید_جمهور #رئیسی #سید_شهیدان_خدمت
شهدایی
تا محرم . . .
نگرانم !
نگرانم نکند خواب بمانم؛
نکند بغض من از شدت غم
نه ببارد ..
نه بکاهد ..
نکنداشك نریزم؟
نکند کرب و بلا را ندهی ..
حضرت ارباب؟
نکند باز بمانم؟
نکند باز نخوانم ك
اهل حرم
میروعلمدار نیامد؟
نکند پای پیاده حرم
باز بماند به دلم حسرت و آهش ..
نگرانم ..
نگرانم نکند دیر شود جای بمانم...!💔:)
شهدایی
-اگـهمیبینی رفیقت داره:
بهراهڪجمیرهبایدراهنـماشبشی
و راهنمایی کنی
بهعنـوانرفیقشمسئولےوگرنه...
روزمحشـرپاٺگـیره💔!
اگهسڪوتڪنی وکمکشنڪنی؛
همیـنآدمڪه دارهخطامیـره...🖤
روزحسـابرسےمیادجلو تومیگیره!
میگه:توڪه میدونستےمندارم،
اشٺباهمیڪنمچــرابهـمگوشزدنڪردی؟!
چرادستمـونگرفتی؟
چرا گذاشتی به راه کج برم
در حالیکه میتونستی کمکم کنی ؟؟!👩🦯
و...💔🥀
#شاید_تلنگر
شهدایی
شَھـٰادَتیَعنۍ:
مُتِفـٰاۅِتبِہپـٰایـٰانبِرسیم
ۅَگَرنَہمَرگپـٰایـٰانِهَمِہ
قِصِہهـٰاست…!
••♥️🌿•• #شهیـدانهـ ›
شهیدانه
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#كى_میتونه_به_شهدا_جواب_پس_بده....؟!!
🌷ایام مهر ماه بود و شروع ترم دانشگاه. پيرمرد و پيرزن، دخترِ تنها پسر شهيدشون و به شهری غریب آوردند. یک هفته موندند و بالاخره ﺩﺧﺘﺮ شهيد تنها ماند!! گفت: روز اول که تنها شدم، خیلی گریه کردم و غربت شهر منو احاطه کرد. ترس هم کمی همراهم بود. شب که شد با خودم میگفتم: اگه بابام بود.... و با هق هق گریه خوابیدم.... تو خواب دیدم یه جوون با لباس رزمندگی اومد ايستاد پيشم و بهم گفت: توی این شهر مهمان ما شهدايى، هیچ غصه نخور. اگه بابات اینجا پیشت نیست من هستم. گفتم: شما؟ گفت: محمدابراهیم موسی پسندی. صبح که شد پُرس و جو كردم و فهميدم کیه.
🌷بعد از شروع کلاسها.... یکی از اساتيد كه دید من محجبهام و ولايى، خیلی بهم گیر داد و حرفهاى سیاسی رو خطاب به من میزد و با من به شدت بحث میکرد. تا اينكه در يكى از جلسات برگشت گفت: خانم فلانی دیگه حق نداری بیای سر اين کلاس. رفتم بیرون درحالیکه فقط گریه میکردم، توی دلم با بابام حرف میزدم و اشك میریختم.... دوباره شب دیدمش. همون شهید اومد بهم گفت: فردا برو سرِ كلاس بشین و كارى نداشته باش و به استادتون بگو: اگه ما و نسل بسیجی نبود؛ تو اينقدر راحت و آسوده نمیتونستی؛ حتی زندگی کنی!! از اين به بعد اگه خودتو اصلاح نکنی به شهدا بايد جواب پس بدی....!!!
🌷صبح رفتم سر كلاس. بچههای کلاس بهم گفتند: تو را به خدا خودت برو بيرون. این استاد از شماها و.... بدش میاد. استاد اومد يه نگاهی به کلاس و من انداخت. بعد روى تابلوی کلاس نوشت: ما هر چه آبرو و اعتبار و آسايش و امنيت داریم از شهدا داریم. و بعد سر كلاس رسماً از من معذرت خواهی کرد. از من پرسید: شما با شهيد محمدابراهیم موسی پسندی نسبتی دارید؟ من در جواب گفتم : بله.... ظاهراً عين خواب من رو استاد هم دیده بود. بعد از اون هم دیگه اون استاد با قبل فرق کرده بود....!!
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز محمدابراهیم موسی پسندی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
شهدایی
•°🌻°•
خاطره شهید:
بـه صـورت خـودجـوش و داوطـلـبـانـه و
در راستای كمك به روستاهای محروم
عراق برای 2 ماه به این كشور رفت اما
این ماموریت فقط 10 روز طول كشید
شهید منوچهر سعیدی در دهمـین روز
از آخرین ماه بـهـار در حـمـله انـتـحـاری
عـوامل تـكـفـیـری تروریستی داعش به
درجـه رفـیع شـهـادت نـائـل آمـد..(:🕊
۱۴صلوات سهم شما هدیه به شهید🍃'
#سـالـروز_شـهـادت🌹
#شهید_منوچهر_سعیدی🌱
شهدایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🌷••
✍ای شـهـیـد...
کـهـ بـرقـلـه هـای عـــشـــقنـشـسـتـه ای
مـی شـود در دعـاهـایت یـادمان کنی...🥲
#شهیدبابکنوری🌱
#برادرشهیدم🙂
شهدایی