eitaa logo
دلنوشته‌ای از دلی تنگ برای شهدا
714 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
42 فایل
در هر زمان از شبانه روز که دلتان تنگ شد دلنوشته خود را برای ما بفرستید @amz_15
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 سفیانی: سفياني مردي سرخ‌رنگ، بور، چشم آبي، پيشاني پهن و چهار شانه است و صورتي خشن دارد و اثر آبله بر صورتش مشهود است. نقطه سفيدي در چشمش هست که هر که او را ببيند گمان مي‌کند که کور است؛ در حالي‌که اين‌طور نيست و او خبيث‌ترين مردم است که هيچ‌گاه خدا را نپرستيده است. از نوادگان عثمان و نام پدرش عينيه و يا عنبسه مي‌باشد سفياني به قدري بد ‌دل و شکاک و سنگدل است که همسر خودش را که مادر فرزندانش است، زنده به گور مي‌کند؛ براي اين‌که مي‌ترسد جاي او را لو بدهد. او قبل از خروج با اظهار زهد و بي‌اعتنايي به دنيا و پوشيدن لباس‌هاي کهنه و مندرس و نان و نمک خوردن و بذل اموال فراوان، دل‌هاي افراد جاهل و اراذل و اوباش و هم‌چنين گروهي از علماي ساده‌لوح را نيز به خود جذب کرده، بدين‌ وسيله طرفداراني پيدا مي‌کند و از طرفي در اين زمان سرزمين شام هم ميدان تاخت و تاز چندين لشکر با يکديگر هست که معروف‌ترين اين لشکرها، لشکر اصهب و ابقع است و لشکرهاي ديگر احتمالا حاکمان مناطق مختلف شام و مردمان آن سرزمين هستند. در اين هرج و مرج است که سفياني در ماه رجب از وادي يابس خروج مي‌کند و آن سرزميني خشک و بي‌آب و علف است و تقريباً در حوالي مرز سوريه و اردن قرار دارد. شعار او «يا رب يا رب يا رب ثم النار» است از نشانه‌هاي خروج او خسف در سمت غربي مسجد دمشق و زلزله و خسف در روستايي در جنوب دمشق به نام جابيه است پس از خروج تا چندين ماه مشغول مبارزه و درگيري براي از بين بردن نيروهاي مختلف در شام است که همان کافران هستند و در اين زمان به شيعيان کاري ندارد سپس کافران آن‌قدر هم‌ديگر را مي‌کشند تا اينکه سرانجام سفياني بر همه آنها غلبه مي‌کند و حکومت پنج شهر از شام (فلسطين، اردن، دمشق، قنسرين و حمص) را به دست مي‌گيرد و در اثر جنگ بين اين سه دسته، شام به ويرانه مبدل خواهد شد . سفياني يک لشکر به سوي عراق و لشکر ديگري به سوي حجاز مي‌فرستد. لشکري که به سوي عراق مي‌رود، در قرقيسيا با لشکري از کافران روبه‌رو مي‌شود و جنگ بزرگي بين اين دو گروه ستمگر در مي‌گيرد که به قولي صد هزار و به قولي ديگر شصت هزار کشته بر جاي مي‌گذارد. اين حادثه پديده‌اي را به وجود مي‌آورد که تا آن هنگام چنين رخدادي براي زمينيان و آسمانيان بوجود نيامده و تا زماني‌که آسمان و زمين هست، چنين اتفاقي نخواهد افتاد. کسي از آسمان طلوع مي‌کند و صدا مي‌زند: اي پرندگان آسمان و اي درندگان زمين ! بشتابيد و خود را از گوشت ستمگران سير کنيد. *به نقل از: مرکز ملی پاسخگويي به سوالات ديني @dghjkb
سفياني پس از تثبيت حکومتش شروع به دشمني و کينه‌ورزي نسبت به شيعيان کرده و فجايع وحشت‌زا و مرگ‌باري را به وجود مي‌آورد؛ به‌گونه‌اي که امام صادق (عليه‌السلام) در اين زمينه مي‌فرمايد: «منادا او ندا مي‌دهد که هر کس سر يک تن از شيعيان را بياورد، هزار درهم پاداش اوست و در اين هنگام، همسايه به همسايه حمله برده و مي‌گويد اين شخص از شيعيان است پس گردن او را مي‌زند و هزار درهم جايزه مي‌گيرد» سپس عراق را وحشت فراوان فرا مي‌گيرد و پس از آن وارد زوراء - که همان بغداد است – مي‌شوند و دست به کشتار وسيعي مي‌زنند. امام حعفر صادق (عليه‌السلام) در اين رابطه مي‌فرمايند: تا سه روز همه چيز را مباح اعلام مي‌کند و شصت هزار نفر را مي‌کشد و خانه‌هايشان را ويران مي‌کنند و بعد از آن، تا هجده روز اموال آنان را بين خود تقسيم مي‌کنند سپس به طرف کوفه و نجف مي‌روند و هزاران دختر باکره را به اسارت مي‌گيرند؛ ولي پيش از آنکه بلايي سرشان بياورند، سپاه يماني و خراساني همانند دو ناجي سر مي‌رسند و اسيران را از چنگ آنان خلاص کرده و آنها را به قتل مي‌رسانند؛ به طوري که حتي يک نفر از آنها هم زنده نمي‌ماند؛ اما لشکري که به سوي حجاز مي‌رود، وقتي که به مدينه مي‌رسد تا سه شبانه‌روز در مدينه قتل و غارت انجام مي‌دهند به قدري فجايع وحشتناک در آن‌جا به وجود مي‌آورند که ناگفتني است و بنابر بعضي از نقل‌ها از فاجعه حره سنگين‌تر است . پس از آن به سوي مکه مي‌روند تا به مبارزه با حضرت مهدي بپردازند. وقتي به سرزمين بيداء که در ميان مکه و مدينه قرار دارد مي‌رسند، زمين آنها را با تمام ابزار و ادوات به امر خدا به کام خود فرو مي‌برد و فرو رفتن آن‌ها سريع و بي‌صدا اتفاق مي‌افتد و از آن لشکر فقط دو نفر باقي مي‌مانند که صورت‌هايشان به پشت برگشته تا نشانه‌اي از عذاب الهي باشند و اين دو نفر به نام‌هاي بشير و نذير بوده که بشير اين خبر را به امام زمان مي‌رساند و نذير هم به سفياني و سپس لشکريان سفياني و لشکريان حضرت ولي عصر (عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف) در کنار درياچه طبريه به يک‌ديگر مي‌رسند و جنگ سختي بين طرفين در مي‌گيرد و تمام لشکريان سفياني نابود مي‌شوند و فقط خودش باقي مي‌ماند که حضرت او را نيز در کنار درياچه طبريه زير درختي گردن مي‌زند و جهاني را از شر فتنه‌اش آسوده مي‌کند. بدين ترتيب قضيه سفياني تمام مي‌شود. *نقل از؛ سامانه مرکز ملي پاسخگويي به سوالات ديني @dghjkb