.
ایران نکند به راه ایمان تردید
از حملۀ گرگها نخواهد ترسید
فردا سههزار حاجقاسم روید
از خون همین سه دانشآموز شهید
#محمدتقی_عارفیان، ۱۴۰۱/۰۸/۰۶
#یا_حسین
#ما_ملت_شهادتیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهیدان_شاهچراغ_شیراز
@dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴اتمام حجت سپاه با اغتشاشگران...!
⚠️ ما به جوانانمان آن عده قلیل که گول خوردهاند باز هم میگوییم شرارت را کنار بگذارید، امروز روز پایان اغتشاشات است دیگر به خیابان نیایید.....
#ما_ملت_امام_حسینیم
#پایان_اغتشاشات
@dghjkb
🍁🍁
آه از اون شب تلخ....
ساعت یک و بیست...
چشم وا کردم و دیدم....
حاج قاسم دیگه نیست......🍂
#حاج_قاسم
#ما_ملت_امام_حسینیم
@dghjkb
.
▪️ألَا وَصَلَّى اللَّهُ عَلَى الْبَاكِينَ عَلَى الْحُسَيْن
ای اهل عزا، عزای آن شاه رسید
صد شکر که زندهایم و این ماه رسید
ای گریهکنان، بهار اشک آمده است
ای سینهزنان، محرّم از راه رسید
#محمدتقی_عارفیان
#یا_حسین
#ما_ملت_شهادتیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
@dghjkb
.
▪️صلَّی اللهُ عَلیکَ یا سَیدَنَا العَطشان
بانگ شادی و هلهله برخاست
چون به میدان نشست گرد و غبار
غرق خون بود هستی زینب
زخمهای تنش هزارهزار
سوی مقتل دوید مویهکنان
تا خودش را سپر کند زینب
اندکی دیر گر رسد باید
خاک ماتم به سر کند زینب
غرق در خون نفسنفس میزد
حضرت عشق بیکس و تنها
رمقی چون نداشت با چشمش
از خودش دور کرد خواهر را
پسازآن شمر سوی مقتل رفت
رفت تا کار را تمام کند
کار او که تمام بود! خدا
رحم بر خواهر امام کند
میبرید از حسین سر ظالم
نبرید از حسین دل زینب
به سر و سینه میزد و میکرد
خاکها را به اشکْ گِل زینب
مویه میکرد زینب و برخاست
نالۀ "یا بُنَیَّ" از گودال
در زمین و در آسمان پیچید
نالۀ مادری پریشانحال
ناله میکرد و پیش چشم ترش
سر برید از حسین شمر لعین
با سر از قتلگاه بیرون رفت
پیکر شاه ماند روی زمین
تشنه بود و سرش جدا کردند
پیش چشمان مادرش، ای وای!
نکند دشمن ازسرِ کینه
بکند قصد پیکرش، ای وای!
پسازآن ده حرامی ملعون
سوی آن شاه سرجدا رفتند
اسبها را که نعل تازه زدند
سوی فرزند مصطفی رفتند
پسازآن شد سری به نیزه بلند
نالۀ اهلبیت افزون شد
پیرهنْ کهنه هم از او بردند
دل سنگ از مصیبتش خون شد
▪️▪️▪️؛
بوسه بر رگ نداشت سابقهای
زینب این بوسه از کجا آموخت؟
چونکه لب بر رگ حسین گذاشت
دل دشمن به حال زینب سوخت...
#محمدتقی_عارفیان
#یا_حسین
#ما_ملت_شهادتیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
@dghjkb
.
▪️آجَرَکَ الله یا بَقیّةَ الله
آقا مرا به چادر خاکی آن زنی
که مثل مادر تو زمین میخورد ببخش
ما را به آن عفیف که در راه دین تو
از یک لئیم سیلی کین میخورد ببخش
#محمدتقی_عارفیان
#یا_حسین
#ما_ملت_شهادتیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#حجاب
@dghjkb
.
🌷برای به خون نشستن دوبارۀ شاهچراغ
میپرد آرتین هنوز از خواب
باز هم خواب جنگ میبیند
میپرد بیقرار و آشفته
خواب تیر و تفنگ میبیند
خواب میبیند آسمان خونی است
نشده وحشتش تمام هنوز
غرق خون گوشۀ حرم مانده
تن بابا و آرشام هنوز
باز تیری نشست بر دستش
باز جنگی بهپاست در سر او
پر کشیدند پیش چشم ترش
پدر و مادر و برادر او...
گرچه سالی نرفته است هنوز
حرمت این حرم دوباره شکست
در دل آرتین غمدیده
آتشی از صفیر تیر نشست
دست آلودۀ حرامیها
باز آتش فکند در این باغ
در محرّم، حرم به سوگ نشست
خون شده چشم و قلب شاهچراغ
با شهادت اگرچه خو کردیم
مقصد ما اگرچه عاشوراست
باید آماده و مراقب بود
راحت و خواب در نبرد، خطاست
#محمدتقی_عارفیان، ۱۴۰۲/۰۵/۲۳
#یا_حسین
#ما_ملت_شهادتیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
@dghjkb
🏴 ألَا وَصَلَّى اللَّهُ عَلَى الْبَاكينَ عَلَى الْحُسَيْن
ای اهل عزا، عزای آن شاه رسید
صد شکر که زندهایم و این ماه رسید
ای گریهکنان، بهار اشک آمده است
ای سینهزنان، محرّم از راه رسید
#محمدتقی_عارفیان
#یا_حسین
#ما_ملت_شهادتیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
@dghjkb
🏴 فصل عزیز عزا
باز آمده محرمت از راه یا حسین
پیچیده باز بوی غمت هرکجا حسین
باز این چه شورش است که در جان ما بهپاست
باز این چه ماتم است و چه شور و نوا حسین
خورشید در غروب غریبی به خون نشست
آمد دوباره فصل عزیز عزا حسین
دلها دوباره پر شده از آه سینهسوز
عالم دوباره پر شده از ذکر یاحسین
"با عقل آب عشق به یک جو نمیرود"
عشق است اینکه کرده عزایت بهپا حسین
والشّمس والضّحی، که تویی حجّت خدا
ای وصفی از کرامت تو "هَلْ أتی" حسین
بیچاره آن کسی که خراب غم تو نیست
خوشبخت آنکه شد به غمت مبتلا حسین
"حبّ الحسین" در دل شیعه است از ازل
با خشتهای مهر تو دل شد بنا حسین
از ابتدای صبح ازل اشکبار تو
تا انتهای شام ابد انبیا حسین
"إنْ کُنْتَ باکیًا"، همهدم "فَابْكِ لِلْحُسَيْن"
این روضه را برای تو خوانده رضا، حسین
ای درد جسم و روح مرا روضهات دوا
ای محفل عزای تو دارالشفا حسین
فرقی نمیکند که چه باشند، نوکرند
در دستگاه شور تو شاه و گدا حسین
دیگر نمیخورد غم و دنیا نمیخرد
هرکس که شد به مهر و غمت آشنا حسین
در منجلاب عادت دنیا شدیم غرق
ای کشتی نجات غریقان بیا حسین
دنیا نظاره کرد خروش قیامتت
هر اربعین، مسیر نجف ــ کربلا حسین
حق تو بود و مهریۀ مادر تو بود
بستند آنچه بر حَرمت اشقیا حسین
خواهد بگیرد از دل ما روضۀ تو را
دستی که کرده است سرت را جدا حسین
سوگند بر غمت به دو عالم نمیدهیم
یک ذره از محبت و مهر تو را حسین
از لطف خود به حق علیاکبرت بکن
ما را برای دورۀ رجعت سوا حسین
"هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق"
ما زندهایم تا به ابد با تو یا حسین
#محمدتقی_عارفیان
#یا_حسین
#ما_ملت_شهادتیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
@dghjkb
🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَا الْفَضْلِ الْعَبّاس
▪️ ماه بهخونافتاده
تا عکسی از رخسار ماه افتاد در آب
رفت از جلال و هیبتش آیینه از تاب
برداشت آب و بر لب آورد و فرو ریخت
در حسرت یک بوسهاش خون شد دل آب
پیچید در پایش که دست از او نشوید
شد آب هم پابند آن گیسوی پُرتاب
بگذاشت پا در علقمه دریای غیرت
بگذشت تشنه از کنار آبْ مهتاب
او تشنه رفت و تا قیامت آبِ ناکام
در دل گرفته عکس آن دردانه را قاب
ساقی بهسوی تشنگان میرفت سرمست
تا که به میخانه رساند بادۀ ناب
مشکی پر از امید را بر دوش میبرد
آن شاه خوبان، شیر هَیجا، شمع احباب
بارانی از تیر آمد اما او سپر شد
میرفت در موج خطر بی ترس گرداب
کی از هجوم شبپره ترسد عقابی؟
پولاد کی میلرزد از غوغای سیماب؟
هرگز نلرزد پشت کوه از لشکر کاه
دریا نخواهد شد اسیر چنگ مرداب
از تیرها با جانش استقبال میکرد
تا که بَرد آبی سوی گلهای بیتاب
انداختند از پیکرش دست و نلرزید
تنها امیدش را به دندان کرد قلاب
آن مشک را چون طفل در آغوش میبرد
سقا صدف شد، مشکْ مرواریدِ خوشاب
تا که رساند قطرۀ آبی به اصغر
شاید شود آن غنچۀ پژمرده شاداب
در چشم او تصویری از لبهای تشنه
در گوش او بانگ «عمو بشتاب، بشتاب»
پا تا سرش خون بود و فکر خیمهها بود
تا تشنهکامان را کند از آبْ سیراب
دشت تنش شد بیشهای از تیر دشمن
خون دل او میچکید از چشم نُشّاب
شد تیرها بال و پرش، در اوج میرفت
تا آنکه شد تیری بهسوی مشک پرتاب
هم آب مشک و هم امیدش بر زمین ریخت
شد جام ساقی خالی از آن دُرّ نایاب
دیگر نه شوق راندن و نه پای رفتن
درمانده و نومید شد ماه جهانتاب
با هم یکی شد آب مشک و اشک عباس
از مشک سقا بر زمین میریخت خوناب
شد بوسهگاه تیرها آن ماه خونین
یک تیر هم زد بوسه بر آن چشم جذاب
مرغ دلش یکباره پر زد تا مدینه
چون روضههای فاطمیه دارد آداب
از روضههای فاطمه میمرد اباالفضل
هر بار حرفی مجتبی میزد از این باب
میسوخت عمری از غم زهرا و حیدر
شد بیقرارِ مادر آن محبوب احباب
ناگاه دستی آمد و شقالقمر کرد
افتاد با صورت به خاک آن ماه محراب
دستش جدا فرقش دوتا چشمش پر از خون
در راه وصل دوست شد آماده اسباب
ناگه پسر خواندش صدایی مهرپرور
او دید مادر را به بیداری، نه در خواب
آمد به ساحل کشتی پهلوگرفته
از داغ دلبندش کشید آه جگرتاب
پیچید بوی عطر یاس و سیب در دشت
از خیمهها میآمد آوای "عمو، آب"
شد بار اول که صدا میزد: برادر
ماه بهخونافتاده را خورشید دریاب...
▪️▪️▪️؛
مولا بهسوی خیمهها برگشت تنها
دیگر نه در تن تاب و نه در پاش پایاب
پشتش شکست و باغ امیدش خزان شد
بی چاره شد آن چارۀ خویشان و اصحاب
از علقمه میآمد اما بی علمدار
میآمد و از چشم او میرفت سیلاب
زینب شود کمکم مهیای اسارت
ای وای من از روضۀ خلخال و جَلباب
#محمدتقی_عارفیان
#یا_حسین
#ما_ملت_شهادتیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
@dghjkb
🏴 ــ صَلَّی اللهُ عَلیکَ یا سَیِّدَنَا العَطشان
بانگ شادی و هلهله برخاست
چون به میدان نشست گرد و غبار
غرق خون بود هستی زینب
زخمهای تنش هزارهزار
سوی مقتل دوید مویهکنان
تا خودش را سپر کند زینب
اندکی دیر اگر رسد باید
خاک ماتم به سر کند زینب
غرق در خون نفسنفس میزد
حضرت عشق بیکس و تنها
رمقی چون نداشت با چشمش
از خودش دور کرد خواهر را
پسازآن شمر سوی مقتل رفت
رفت تا کار را تمام کند
کار او که تمام بود! خدا
رحم بر خواهر امام کند
میبرید از حسین سر ظالم
نبرید از حسین دل زینب
به سر و سینه میزد و میکرد
خاکها را به اشکْ گِل زینب
مویه میکرد زینب و برخاست
نالۀ "یا بُنَیَّ" از گودال
در زمین و در آسمان پیچید
نالۀ مادری پریشانحال
ناله میکرد و پیش چشم ترش
سر برید از حسین شمر لعین
با سر از قتلگاه بیرون رفت
پیکر شاه ماند روی زمین
تشنه بود و سرش جدا کردند
پیش چشمان مادرش، ای وای!
نکند دشمن ازسرِ کینه
بکند قصد پیکرش، ای وای!
پسازآن ده حرامی ملعون
بر سر کینه و جفا ماندند
اسبها را که نعل تازه زدند
بر روی جسمش اسب تازاندند
پسازآن شد سری به نیزه بلند
نالۀ اهلبیت افزون شد
پیرهنْ کهنه هم از او بردند
دل سنگ از مصیبتش خون شد
▪️▪️▪️؛
بوسه بر رگ نداشت سابقهای
زینب این بوسه از کجا آموخت؟
چونکه لب بر رگ حسین گذاشت
دل دشمن به حال زینب سوخت...
#محمدتقی_عارفیان
#یا_حسین
#ما_ملت_شهادتیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
@dghjkb
🏴 وامُحَمَّداه، صَلّیٰ عَلَيكَ مَليكُ السَّماءِ، هٰذَا حُسَینٌ بِالعَراءِ مُرَمَّلٌ بالدِّماءِ مُقَطَّعُ الأعضَاءِ، وَاثَکلاه وَبَنَاتُكَ سَبَایَا...
بوی تو دارد این بدن، اما
نقشی از تو در آن نمیبینم!
خواندهای تو مرا کنار خودت
از تو اما نشان نمیبینم!
من صدا میزدم: حسین... حسین
تو "اُخَيَّ إلَيَّ" میگفتی
من فدای صدای محزونت
ای گل من چرا به خون خفتی؟
ای تن بیسر رها در خون
تو حسینی؟ تویی برادر من؟!
باورم نیست ای تن بیسر!
تو حسینی؟ عزیز مادر من؟!
این تویی سایۀ سر زینب
که روی خاک ماندهای بیسر؟
این تویی جان حیدر و زهرا؟
این تویی نور چشم پیغمبر؟
هرچه در پیکر تو مینگرم
اثری از حسین پیدا نیست!
زینت شانههای پیغمبر
جای تو روی خاک صحرا نیست
آتشی در دلم بهپاست حسین
پیرهنْ کهنهات کجاست حسین؟!
تن تو مانده روی خاک، ولی
سر تو روی نیزههاست حسین
دارم از غصۀ تو میمیرم
پارهپاره چرا شده بدنت؟
هرچه میگردم ای برادر نیست
جای یک بوسه در تمام تنت!
دیدم از دور میزدند تو را
این شیاطین بهقصد قرب خدا
دمبهدم بر سر تو میبارید
تیر و تیغ و سنان و سنگ و عصا
دیدمت نیمهجان و لبتشنه
من بمیرم برای غربت تو!
تکیه بر نیزهای شکسته زدی
قامتم خم شد از مصیبت تو!
من بمیرم! سر تو را بردند
کفش و انگشتر تو را بردند
اسبهایی که تازه نعل شدند
بخشی از پیکر تو را بردند
▪️▪️▪️؛
حَرَمت پر شد از حرامیها
در حرم هرچه بود غارت شد
قسمت تو شهادتی جانکاه
قسمت خواهرت اسارت شد...
#محمدتقی_عارفیان
#یا_حسین
#ما_ملت_شهادتیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
@dghjkb