eitaa logo
دلنوشته‌ای از دلی تنگ برای شهدا
705 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
42 فایل
در هر زمان از شبانه روز که دلتان تنگ شد دلنوشته خود را برای ما بفرستید @amz_15
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴باز این چه شورش است که در اربعین توست..... @dghjkb
🌱شهیدی که پیکرش گذرگاه سیصد رزمنده شد! گمنامی او به گونه ای دیگر بود. او در غربت عجیبی به شهادت رسید. پیکرهای شهدای عملیّات والفجر9 به شهرستان بجستان آمد. تمامی شهدا توسّط خانواده هایشان تشییع و تدفین شد. امّا هنوز یک شهید مانده! کسی برای تحویل پیکر او اقدام نکرده! او از بجستان در خراسان جنوبی اعزام شده، امّا هیچ آدرس یا نشانی ندارد. غربت و گمنامی او خیلی عجیب است. یعنی خانواده او کجا هستند!؟ تلاش ها ادامه داشت تا اینکه بچّه های بسیج بجستان او را شناسایی کردند. نام او رجب غلامیِ افغانی، از اتباع افغانستان بود. او در زیر این آسمان هیچکس را نداشت.خانواده اش را درجنگ افغانستان از دست داده بود. تنها کسی که او را بهتر از بقیّه می شناخت یک شاطر نانوا در یکی از محلّه های شهر بود. ایشان می گفت: رجب چند سال قبل به ایران آمد. در نانوایی من کار می کرد. شبها همانجا می خوابید. او از شیعیان بسیار معتقد بود. نماز اوّل وقت او هیچگاه ترک نمی شد. بعد هم با بچّه های بسیج و مسجد آشنا شد. رجب یک سال بعد از شروع کار، خمس همان پول ناچیزی که جمع کرده بود را پرداخت کرد! بچّه های بسیج می گفتند: یک موتور داشت، مدّتی بعد آن را فروخت. پول آن را به امام جمعه داد. برای کمک به جبهه ها! امام فرموده بود: جبهه رفتن واجب کفایی است. او هم مقلّد امام بود. می گفت: اسلام مرز نمی شناسد. امام ولّی ماست. برای همین هر چه داشت فروخت و برای کمک به جبهه ها پرداخت کرد. بعد هم راهی جبهه شد. در عملیّات والفجر9 هم به شهادت رسیده بود. تمام پیراهن او پاره و زخمی بود. گلوله ای هم به صورت او اصابت کرده بود. امام جمعه برای مردم، این شهید غریب را معرّفی کرد. بعد از نماز جمعه تمام مردم جمع شدند. پیکر رجب را آوردند. تشییع باشکوهی برگزار شد. شاید برای هیچ شهیدی این گونه نشده بود. در ابتدای گلستان شهدا، پیکر شهید به خاک سپرده شد. حال و روز مردم خیلی عجیب بود. همه اشک می ریختند. گویی برادر خود را از دست داده اند. در پایان مراسم، یکی از همرزمان شهید، در مورد نحوه شهادت رجب صحبت کرد و گفت: عملیّات والفجر9 بر روی ارتفاعات کردستان در حال انجام بود. محمود کاوه فرمانده ی لشگر ویژه شهدا با حضور در منطقه عملیّاتی، کار را در خطوط مقدّم نبرد پیگیری می کرد. یکی از گردان ها به سوی پاسگاه عراقی ها حرکت کرد. آنها باید با عبور از موانع، از دو طرف به پاسگاه حمله می کردند. مرحله بعدی این عملیّات با حضور این گردان آغاز می شد. برادر کاوه منتظر نتیجه حمله گردان بود. لحظاتی بعد خبر رسید که گردان در پشت سیم های خاردار حلقوی گیر افتاده. نمی دانم علّت چه بود!؟ یا سیم خاردار متّصل به مین بود. یا اینکه وسایل باز کردن مسیر وجود نداشت. از مکالمات پشت بی سیم معلوم بود که برادر کاوه اصرار داشت هر چه زودتر کار آغاز شود. لحظاتی بعد با حمله گردان، مرحله بعدی عملیّات آغاز شد. با تصرّف پاسگاه پیشروی بچّه ها شروع شد. عملیّات به بیشتر اهداف خود رسید. قبل از روشن شدن هوا، برادر کاوه به کنار بچّه های گردان آمد. ایشان از بچّه ها و حماسه ای که آفریدند تشکّر کرد. امّا فرمانده گردان گفت: حماسه اصلی را یک جوان بسیجی انجام داد! بعد ادامه داد: همه ما در پشت موانع گیر افتاده بودیم. واقعاً نمی دانستیم چه کنیم. در همین حین یک جوان به روی سیم های خاردار خوابید! بعد هم گفت: همه از روی من عبور کنید! بیش از سیصد نفر از روی بدن او عبور کردند! خارهای سیم در بدن جوان فرو رفته بود. در زیر نور منوّر کاملاً مشخص بود. قطرات خون از بدن او جاری شده بود. وقتی همه نیروها از روی بدن او عبور کردند، عملیّات با موفّقیّت آغاز شد. در همان لحظات، جوان را از روی موانع بلند کردیم. همینطور که خون از تمام بدن او جاری بود، دستانش را به سوی آسمان بلند کرد. می گفت: خدایا! تحمّل ندارم. شهادت را نصیبم کن. در همان لحظه، گلوله ای بر چهره نورانی او نشست! با پایان عملیّات، برادر کاوه بر بالین این شهید قهرمان حاضر شد. برای او دعا کرد. چند جمله ای هم در وصف او صحبت نمود. بعد هم پیکر او را به همراه دیگر شهدا به عقب منتقل کردیم. جوان حماسه ساز این عملیّات که بر روی سیمها خوابید همین رجب غلامی است. سالها از آن ماجرا گذشته. رجب دیگر در این شهر غریب نیست. او به اندازه یک شهر فامیل دارد. وقتی مردم قدرشناس، وارد گلستان شهدای بجستان می شوند، ابتدا به سراغ مزار رجب می روند، بعد به سراغ دیگر شهدا. پایگاه بسیج مسجد جامع بجستان نیز به نام شهید رجب غلامی نامگذاری شد. منبع: کتاب شهید گمنام(گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی) *گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» @dghjkb
. 💢 آیت الله حائری شیرازی (ره) نقل می‌کرد : 🔹 برای خرید نان در نانوایی سنگکی ایستاده بودم. نوبتم که شد، یکی دیگر آمد و نانوا هم به او زودتر داد. 🔸 من به او اعتراض کردم، اعتراض محترمانه‌ای هم کردم، اما یک جواب سربالا و تندی به من داد. دلم از او رنجید. 🔹 نان نگرفتم و از مغازه بیرون آمدم. در راه که می‌آمدم، دلم از دست او آتش گرفته بود. 🔸 در همین آشفتگی می‌خواستم نفرینی به او کنم. یک دفعه سرم را بلند کردم و چشمم افتاد به گنبد طلایی حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها. 🔹 گفتم نانوا از شیعیان حضرت است. من اگر نفرین کنم، از چشم این‌ها می‌افتد. اهل بیت خوششان می‌آید که من دعایش کنم. دعایش کردم و گفتم: «خدایا این آدم را صالح کن». 🔸 وقتی دعا کردم، آتشی که در دلم بود خنک شد. خدا را شکر کردم. بعد دیدم هر وقت کسی اذیتم می‌کند، اگر دعایش کنم دلم خنک می‌شود. 🔹 به شما هم توصیه می‌کنم هر وقت کسی اذیتتان کرد، به او دعا کنید. اینها شیعه هستند. چقدر «یا حسین» «یا علی» می‌گویند. به تمام کسانی که به شما ظلم کردند دعا کنید؛ فقط به خاطر اینکه شیعه هستند. 🔸 مثل مادری که به بچه‌اش دعا می‌کند و از حقش می‌گذرد. وقتی شما از این طرف بخشیدی و سختگیری نکردی، دل دیگران به شما نرم می‌شود و آنها هم برای شما طلب مغفرت می‌کنند؛ دل به دل راه دارد. 🔹 حق دارانِ شما هم از شما صرف نظر می‌کنند. وقتی حق داران صرف نظر کردند راهت باز می‌شود. ره @dghjkb
💠 جمله کلیدی رهبر انقلاب با موضوع «دفاع مقدس»    من مشتاقم که جوان‌های ما قصه‌ی جنگ تحمیلی هشت ساله را بدانند که چه بود. این را بارها گفته‌ایم؛ افراد هم گفته‌اند و تشریح کرده‌اند؛ اما یک نگاه کلان به این هشت سال، با اطلاع از جزئیاتی که وجود داشته است، خیلی برای برنامه‌ریزی آینده‌ی جوان در روزگار ما مهم است. ۱۳۸۷/۰۸/۰۸ پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی @dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷31 شهریور؛ آغاز هفته دفاع مقدس آن روزها نام و نان بهایی نداشت و آنچه میدان دار بود، قیام بود و عروج. آن روزها ماندن بی معنا بود و مردن در بستر، ننگی بزرگ. آن روزها شهادت، شاهراهی به وسعت افق داشت. آن روزها فاصله خاک تا افلاک و کویر تا بهشت، یک میدان مین بود. خاکریزها، بوی بهشتِ مردانی را گرفته بود که سر به سر، تن به مرگ می سپردند تا مبادا وجبی از کیان دین و وطن، به دست کفتاران حریص و متجاوز بیفتد؛ چرا که دفاع مقدس، رساترین واژه در قاموس ایستادگی این ملّت قهرمان است. مردان این دیار در پی تجاوز کفتار صفتان ننگ و نفرین، در هفت شهر عشق، هشت بهار، آزادگی را پیمودند و حماسه آفریدند. هفته دفاع مقدس ۳۱ شهریور سالروز شروع جنگ تحمیلی از سوی رژیم بعث عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، به عنوان آغاز هفته دفاع مقدس نامگذاری شده است و  از ۳۱ شهریور تا 6 مهر ادامه دارد. گردآوری : بخش فرهنگ و هنر بیتوته منابع : irdc.ir hawzah.net @dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بر ما برسانید ، دوایی لطفاً از غصه مریضیم ، شفایی لطفاً در نسخه‌ی ما جای دوا بنویسید یک چای غلیظ کربلایی لطفاً 🕊صلی الله علیک یا اباعبدالله🕊 حُبُّ الحُسیـن هُویَّتُنا...        @dghjkb
◾️اربعین حسینی در زیارتی از زیارتهای امام حسین(علیه‌السّلام) که در روز اربعین خوانده میشود، جمله‌یی بسیار پُرمعنا وجود دارد و آن، این است: «و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من‌الجهالة»(۱). فلسفه‌ی فداکاری حسین‌بن‌علی(علیه‌السّلام) در این جمله گنجانده شده است. زایر به خدای متعال عرض میکند که این بنده‌ی تو - این حسین تو - خون خود را نثار کرد، تا مردم را از جهالت نجات بدهد. «وحیرةالضّلالة»؛ مردم را از سرگردانی و حیرتی که در گمراهی است، نجات بدهد. ببینید، این جمله چه‌قدر پُرمغز و دارای چه مفهوم مترقی و پیشرفته‌یی است.۱۳۶۹/۰۶/۲۱ بیانات در دیدار جمعی از فرزندان ممتاز شاهد و جانبازان مشهد و تهران و استان کردستان پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی @dghjkb
🏴🇮🇷🏴🇮🇷🏴🇮🇷🏴🇮🇷🏴🇮🇷🏴🇮🇷 🇮🇷 ۳۱شهریور ،آغاز هفته دفاع مقدس گرامی باد. @dghjkb
عارف بالله ميرزاجواد‌ آقا ملكى تبريزى(ره) : از نوافل بسيارسفارش شده، نماز شب است و توچه می‌دانی كه نماز شب چيست! كه همانا نور در ظلمت و امن از وحشت و خلوتی در برابر كثرت عالميان است. عجل لولیڪ الفرج نماز شب یادتون نره @dghjkb
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ پيامبر صلى الله عليه و آله: بلند پايه‏ ترين شما نزد خداوند متعال كسى است كه مدتهاى طولانی ترى گرسنگى بكشد و به تفكّر بپردازد و منفورترين شما نزد خداوند متعال هر آن كسى است، كه پرخواب و پرخور و پرنوش باشد. (تنبيه الخواطر، ج1، ص 100 - منتخب ميزان الحكمة، ص 448) صلی‌الله‌علیه‌وآله @dghjkb
ای پادشه خوبان داد از غم تنهايی دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآيی دائم گل اين بستان شاداب نمی ماند درياب ضعيفان را در وقت توانايی ✨الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج @dghjkb