eitaa logo
#ققنوس_آتشین «🚩»
406 دنبال‌کننده
321 عکس
1.1هزار ویدیو
3 فایل
فرصت توسط بسیاری از مردم از دست می‌رود، زیرا فرصت در لباس کار است.
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 در برابر تنها راه مقابله است. ریشه فتنه و آشوب‌ها؛ از بین رفتنِ ایمان و اصول در بین مردم است. نباید در میدانِ جنگ شناختی و منفعلانه عمل کرد، بایست اثربخش و کارا فعالیت کنیم. ⭕ تنها سلاح و سرمایه‌ی اغتشاشگران، ایجادِ جریان‌های‌احساسی و آشوب است. دشمن با می‌خواهد منطقِ نظام اسلامیِ ایران را پاکسازی و بایکوت کند! باید با راهبردِ غلبه‌ی زمان‌شناسانه و هوشمندانه وارد میدان شد تا دچارِ نگاه، محاسبات و تصمیم‌گیری‌ها غلط نشویم. 🔹️ما را در نرم‌افزار ایتا دنبال کنید: @diba_313 🤳 ─┅═ঊঈ☘️🌼🍀 ঊঈ═┅─
💢امروز، بسیار دیر است... سیّدمرتضی آوینی در مقالۀ گرداب شیطان نوشت: «نشانه‌های بسیاری از گرایش‌های لیبرالیستی و غرب‌گرایانه در غالب مؤسسات وابسته به دولت و علی‌الخصوص در مراکز فرهنگی و هنری آن به چشم می‌خورد که چهرۀ مشوّهی از نظام جمهوری اسلامی در دیدگان نامحرم می نشاند. نگاهی جامع به کتاب‌فروشی‌ها، گالری‌های خصوصی و غیرخصوصی، موزه‌ها، تئاترها و سینما‌ها، رادیو و تلویزیون، فعالیّت‌های فرهنگی و هنری پارک‌ها، هتل‌ها و دیگر مؤسسات تحت پوشش بنیادهای دولتی و نیمه‌دولتی...، با صرف‌نظر از استثنائاتی معدود، دوستان انقلاب را سخت به اضطراب و حیرت می‌اندازد و دشمنان را به طمع. اگر فساد جنسی و غیرجنسیِ رایج در خیابان‌ها، بازارها و مؤسسات خصوصی و غیرخصوصی را نیز به آنچه گفتیم به‌علاوه کنیم، طرحی از یک توطئۀ شیطانیِ گسترده در پس پرده خواهیم دید.» 👈این تحلیل تند و تیز در زمانی نوشته شد که حتّی اصلِ وجودِ را نیز بسیاری حس نکرده بودند، اما آوینی، در طول چهار سالِ پایانیِ حیاتش پس از رحلت امام خمینی، همواره در مجلۀ سوره نسبت به این چالش، نوشت و هشدار داد. نوشته‌های او، نه‌فقط با استقبال نیروهای حاکمیّتی مواجه نگردید، بلکه موجبات راندن وی از مجلۀ سوره را فراهم کرد. حس و فهمِ آوینی از آن وضع تاریخی، درست و دقیق بود و امروز که به گذشته می‌نگریم، او را می‌ستاییم، ولی او در برابر نگاشتن این تفسیرها و تحلیل‌های صریح و انتقادی، از هر سو تهدید می‌شد. در این مقطع، تحمّل آوینی برای نیروهای حاکمیّتی، دشوار بود و آوینی می‌دانست که زمانه، با وی سازگار نیست و به لحظۀ حذف و حاشیه‌نشینی، نزدیک شده است. خوشا که اندکی پیش از این لحظه، از شهر گریخت و جام شهادت نوشید. آوینی که آن روز را این‌گونه غلیظ و تأسّف‌بار روایت می‌کند، اگر امروز بود چه می‌گفت؟! زمانۀ وی، زمانۀ غلبۀ روشنفکریِ سکولار از یک سو، و تسلّط تکنوکرات‌های شبه‌انقلابی از سوی دیگر بود، و او در این میان، مجال و امکانی نداشت و همین حد از کنشگری‌اش نیز نابهنجاری و تندروی تلقّی می‌شد. دولت و عرصۀ عمومی، به تصاحب نیروهای سکولار درآمده بود و می‌رفت که لیبرالیسم، جایگزین ایدئولوژی انقلاب شود. افسوس که انذارهای وی شنیده نشد و دولت سازندگی، به‌واسطۀ تکنوکراتیسم و عمل‌گراییِ خویش، عالَم انقلابی را رقیق کرد و واگرایی‌های بزرگ را رقم زد. آوینی رفت، اما این خط در حاکمیّت، همچنان ادامه یافت و غلظت و فزونی نیز یافت، تا به نقطۀ کنونی رسیدیم که بدیهیّات و خطوط قرمزِ روشن، انکار شده‌اند. اگر در لحظۀ آغاز، منطقِ حمل‌برصحت در پیش گرفته شود و سکوت بر فریاد ترجیح داده شود، به‌تدریج، شرایط متصلب خواهد شد و امکان و زمینۀ عمل، از میان خواهد رفت. به‌هرحال، در بر این پاشنه چرخید و شرایط، محدودتر و تنگ‌تر شدند و به امروز و اکنون رسیدیم. امروز، بسیار دیر است؛ ، کار خود را خواهد کرد و گسست‌ها و تضادها، بیشتروبیشتر خواهند شد. باید هزینۀ گزاف آن غفلت تاریخی را بپردازیم و مشاهده کنیم که چگونه تجاهل‌ها و تغافل‌ها، عینیّت‌های ناسازگاری را می‌آفرینند که دیگر علاج‌شدنی نیستند. آن چرخه‌ای که آوینی از آن سخن گفته، در همان لحظه نیز وضع بحرانی و حادّ داشته، چه رسد به امروز که در همه‌جا رسوخ کرده و در حال بلعیدن عالَم انقلابی است. ، کارساز نیست و گرهی را نمی‌گشاید. ذرّه‌ذرّه، ، خویش را پیش می‌آورد و ارزش‌ها را به عقب می‌راند و در نهایت، کار به جایی می‌رسد که انقلاب، به امر نامعقول و مزاحم و نابهنجار تبدیل می‌شود. امروز که سخن از عادی‌سازی می‌گویند، مرادشان همین عبور از ایدئولوژیِ انقلابی است. حتّی نهادهایی که باید نگهبانِ هویّت انقلابی و اصالت‌های آغازین باشند، عمل‌گرایی را انتخاب می‌کنند و دیگری‌های انقلاب را به رسمیّت می‌شناسند. این‌گونه است که از رهگذر اختلاط و هرج‌ومرجِ هویّتی، انقلاب در وضع انقباضی قرار می‌گیرد و ساختار، به معامله بر سرِ تداومِ صورت و پوستۀ خود دست می‌زند؛ یعنی در نظرش، ماندن اولویت می‌یابد؛ هرچند بدون آن هویّت نخستین. لحظۀ استحاله، آن است که ساختار احساس می‌کند که دورۀ هویّت، به سر آمده است و باید بر سرِ موجودیّت خویش، معامله کند. ازاین‌رو، منِ معنایی‌اش را می‌فرساید تا منِ نهادی‌اش، همچنان بماند. این در حالی است که نیروی معارض، از استحاله آغاز می‌کند تا به برسد. همین که ساختار، حاضر شد بر سرِ مقوّمات و درون‌مایه‌های هویّتی خویش، معامله کند، پیام ضعف و سستی را ارسال کرده و موقعیّت فروتر خویش را پذیرفته است. این انفعال، فهمیده می‌شود و جسارتِ براندازی می‌آفریند. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─