💢بمباران های عاشقانه!
عشق واقعی هالیوودی نیست!
تو هالیوود همه چی سریع،بزرگ،گرون و پر سر و صداست، ولی تو دنیای واقعی عشق با شناخت تدریجی به وجود میاد و نیازی به کارهای عجیب و پز دادن نداره.
بمباران عاشقانه وقتی اتفاق میفته که طرف شما تو رابطه، شما رو توی هدیه،حرفهای عاشقانه،سورپریزهای پشت سر هم و تعریف و تمجیدهای افراطی غرق میکنه و با این کارها،قصد کنترل شما رو داره.
فرض کنین یه ماهه با یه نفر اشنا شدین و همه چی خوبه،فقط اون همش میخواد که شما با تلفن یا حضوری باهاش وقت بگذرونین و شما امتحان یا یه پروژه کاری دارین.
اون ازتون میخواد که جمعه با هم برین کوه ولی شما نمی خواین و مودبانه میگین نه چند ساعت بعد،توی محل کارتون و جلوی چشم همه یه سبد گل رز سفید میارن با یه کارت که روش نوشته:«هر گل رز برای هر روزی که تورو شناختم عشق زندگی من».
خیلی قشنگه نه؟حالا وقتی که زنگ میزنین برای تشکر و اون ازتون میخواد جمعه برین بیرون گفتن «نه» خیلی خیلی سخت میشه.
همه هدف بمباران عاشقانه که معمولا از طرف خودشیفتهها انجام میشه اینه که شما حس کنین یه چیزی بهشون بدهکارین و نتیجهاش به دست آوردن شما و کنترل نهاییتونه.
یکی دیگه از نشونه های بمباران عاشقانه،ابراز علاقه سریعه.
کسی که تو یه هفته یا حتی یه ماه میگه دوست دارم،تو تنها عشق زندگی منی،نباشی من میمیرم و… اگر طرف شما همه توجه شما رو از همون ابتدا میخواد و توقع داره که کار، درس، خانواده و دوستهاتون رو به خاطرش بزارین کنار این بزرگترین علامت خطره.
آدمی که مرتب زنگ میزنه و پیام میده،با کادو و حرفهای عاشقانه توو رو در بایستی مجبورتون میکنه برنامههای دیگهتون رو کنسل کنین و فقط با اون باشین احتمالا خودشیفته است و در مقابل با ادم خودشیفته،یه کار باید کرد: فرار
حالا شاید فکر کنین خوب ایرادش چیه؟اینکه یکی این همه بهت توجه کنه،حرفهای قشنگ بزنه و بهت کادو بده مشکلش چیه؟
مشکل اینه که موقتیه تا وقتی شما رو به دست بیاره،در حقیقت مثل مواد مخدره و شما حالا معتاد شدین و بعد اعتیاد رفتارش عوض میشه و میشه خود واقعیش.
ممکنه ادم خشنی باشه،ممکنه کنترل گر یا حتی اهل خیانت باشه و چون شما معتاد به اون عاشقانههای اول هستین و امیدوارین برگرده به اون روزها،همه چی رو تحمل میکنین.فکر میکنین تقصیر شماست وگرنه اون همون ادم عاشقه ولی در حقیقت چیزی که الان هست خود واقعیشه و نه چیزی که اولش بوده.
(البته این مطلب رو جایی یادداشت کرده بودم ولی منبعش رو پیدا نکردم).
#ققنوس_آتشین
#خویگانی
🌐 @diba_313
─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─
💢بدن نمایی در دانشگاه علوم تحقیقات!
وقتی خبر این واقعه پیچید به عنوان کسی که سالهاست در این دانشگاه تدریس میکنم، حساس شدم و سعی کردم تا جایی که ممکن است نسبت به بازنشر آن سکوت کنم، ولی چه کنم که دنیای بی رحم مجازی مجال پوشاندن نمی دهد و چون پرده برون افتاد، «نقل کفر، کفر نیست!». اینترنشنال فریاد برآورد که «اعتراض به حجاب اجباری» بود و دانشگاه قسم و قرآن که «بیمار روانی» بود!
از دو منظر به این پدیده می توان نگریست؛ اول از منظر فاعل (انجام دهنده) و دوم از منظر سایر (تماشاگران)!
از منظر فاعل، باید گفت که فرد مرتکب «بدن نمایی»، یا عورت نمایی شد، چه اعتراض به سیاست باشد و چه اعتراض به رویدادهای زندگی، « اختلال» است. اصلیترین ویژگی اختلال بدن نمایی، عریان شدن در جایی است که میتواند منجر به ترحم شود. رفتاری که در اکثر کشورها جرم محسوب میشود، مگر بیمارگونه بودن آن به صورت اکید اثبات شود. در همه جای دنیا اگر بازیکن فوتبال لباس خود را درآورد مصداق بدن نمایی محسوب می شود و کارت زرد دریافت می کند.
عوامل روانشناختی (استرس، اضطراب، افسردگی، نگرانی و وضعیت روحی نامناسب)، عوامل فیزیولوژیکی (اختلال هورمونی، مشکلات عصبی و عروقی، دیابت، اختلالات تیروئید)، عوامل اجتماعی و فرهنگی( محدودیت ها و قوانین اجتماعی) و فرهنگ جنسی یک جامعه می تواند پیشران این نوع رفتار باشد.
اگر به رویکردهای روانشناسی مراجعه کنیم تحلیل های مختلف وجود دارد، مثلاً فروید علاوه بر عامل خودشیفتگی، محرومیتهای جنسی و رشک آلت مردی را باعث پیدایش اختلال نمایشگری میدانست، به همین علت است که «لوئی» دانشمند فرانسوی عقیده دارد که اگر درب فاحشه خانههای پاریس بسته شود، در هر کوچه و خیابان شهر پاریس نمونههای شگفتانگیزی از اشخاص نمایشگر خودنمایی خواهند کرد.
رویکرد رفتار گرایی، بدن نمایی را محصول یادگیری در کودکی و تربیت اشتباه میداند؛ یعنی زمانی که فرد هنگام نشان دادن خودش تحریک جنسی شده و ناراحتی و رفتار تند دیگران (والدین) از این رفتار، موجب برانگیختگی او شدهاست.
رویکرد زیستی آسیب مغزی، به ویژه آسیبهای قطعهٔ گیجگاهی، را با بدن نمایی مرتبط دانستهاند.
اینکه چرا این فرد تصمیم گرفت که در دانشگاه بدن نمایی کند، نیازمند مصاحبه تشخیصی است که فعلا دست ما کوتاه است.
👈اما از منظر دوم، واکنش سایر افراد قابل بررسی است، که در یک کلمه خلاصه می شود، «بی تفاوتی» و یا نهایتا «فیلمبرداری و نشر»!
در بازی پایانی کبدی بانوان بازی های آسیایی اینچئون بین تیم های ایران و هند، در صحنه ای بازیکنان هندی با یورش به سمت بازیکن ایران برای گرفتن یا خارج کردن او از بازی اقدام به کشیدن مقنعه او می کنند که این کار باعث افتادن مقنعه اواز سرش می شود.
داور کره ای این بازی، در حرکتی ستودنی کت خود را از تن در می آورد و روی سر بازیکن ایرانی می اندازد تا حجاب او از بین نرفته باشد. بازیکنان هندی هم در همان لحظات اوج حساسیت بازی به بانوی کبدی باز ایران کمک می کنند تا با سر کردن مقنعه خود سریع تر به بازی بازگردد.
اما چرا در این صحنه، همگان «بی تفاوتی» را انتخاب کرده اند؟ سوالی است که در این مجال نمی گنجد!
#خویگانی
#ققنوس_آتشین
🌐 @diba_313
─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─
💢 امان از افراط و تفریط !
خانمی در جلسه مشاوره می گفت: کاش شوهرم یک صدم داداشش محبت داشت. داداش ایشان در مهمانیها آنقدر قربان صدقه خانمش میرود که همگان انگشت حیرت به دهان میگیرند، دست خانمش را میبوسد، بغلش میکند، میبوستش، از گل نازکتر به او نمیگوید... ولی این آقا، دریغ از یک رفتار و گفتار محبت آمیز. سر سفره که من برایش جا باز میکنم، بیاعتنا فاصله میگیرد و به گوشه سفره پناه میبرد، خجالت میکشد که مرا به اسم صدا کند، حتی حاضر نیست بچه را از من بگیرد، میگوید من خجالت میکشم...!
در حقیقت این دو داداش هر کدام از یک طرف بام افتادهاند، یکی در افراط و دیگری در تفریط...
اولا هیچ آقا و خانمی حق ندارد رفتارهای عاشقانهشان را در جمع به نمایش بگذارد، به قول یکی از دوستان که نوشته بود:
«به عاشق و معشوقهای شهر بگویید دلبری برای یکدیگر را بگذارند به وقت تنهاییشان! خیابان و تاکسی و مترو جایِ دست کشیدن روی اَبرو، گذاشتن سر روی شانه و لمس شال و گیسو و آغوش نیست..! شاید یک نفر چشمانش را بست، شاید یک نفر خاطرش پَر کشید، شاید یک نفر دلش رفت، شاید یک نفر دلش خواست..!».
ثانیاً شایسته نیست هیچ آقا و خانمی در جمع نسبت به همسرش بی اعتنا باشد. مخصوصا مناسب است که آقا، خانم را با احترام صدا کند، سر سفره کنارش بنشیند، بشقاب غذا را بردارد و اول برای او غذا بریزد، بچهها را مدیریت کند. بعد از سفره خودش در جمع کردن سفره کمک کند، در طول مهمانی به خانم مراجعه کند که اگر کاری دارد که در جمع معذب است برایش انجام دهد و...
👈خانمها معتقدند در چند جا عیار توجه همسرشان مشخص میشود، یکی در مهمانیها که او را از یاد نبرد، دیگر در موقع برخورد با غریبهها که با افتخار بگویند؛ همسرشان هستند.
#خویگانی
#ققنوس_آتشین
🌐 @diba_313
─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─
👈بشار اسد یعنی...!
در عربی «بشار» یعنی بشارت دهنده و «اسد» یعنی شیر! ولی دیروز تاریخ چنین نوشت که صاحب این نام، می تواند نه شیر باشد و نه بشارت دهنده!
از دیروز که این واقعیت تاریخی را دنبال میکنم، نمیدانم چرا به لحظه آخر بشار بیشتر میاندیشم. لحظهای که باید سلطنت و قدرت را رها کرد، بدون چشم انداز روشن، بدون آنکه بدانی چه میشود؟!
دیروز که فیلمها رو نگاه میکردم ورود افراد به کاخ اسد جالب بود، فردی که آلبوم شخصی و خانوادگی اسد را ورق میزد! او حتی ترجیح داده که خاطراتش را با خود نبرد و آلبومش را برجای بگذارد تا فراموش کند که چه کسی بوده است!!
در این مواقع دو پدیده روانشناسی مطرح است: اول بحث جتیزون (jettison)، آن لحظه که احساس خطر میکنی، تصمیم بگیری که بروی یا تصمیم بگیری که بمانی! اگر بروم، آیا سالها حسرت نخواهم خورد که چرا نماندم و مقاومت نکردم و اینگونه داشتههایم را از دست نمیدادم؟!
اگر بمانم، مرا به دار نخواهند آویخت؟! و تاریخ مرا سرزنش نخواهد کرد که چرا جان خود و فرزندانت را نجات ندادی؟!
صلاح بر ماندن است یا رفتن! ماندن هزینه دارد و رفتن هزینهها!! همه ما در زندگی بارها این حالت را تجربه کردهایم، اما تجربه اسد به دلایل مختلف سختتر است!
بحث دوم«پدیده نفرت ناشی از زیان» است. علوم شناختی میگوید «لذت» چیزهایی که به دست میآوریم برابر با «درد» همان چیزهایی که از دست میدهیم نیست!
لذت به دست آوردن حکومت با درد از دست دادن حکومت یکسان نیست.
همیشه از دست دادنها به مراتب درد وافرتری دارد.
چقدر این آیه قرآن الهام بخش است که میگوید:
لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ(این تقدیر حق را بدانید) تا هرگز بر آنچه از دست شما رود دلتنگ نشوید و به آنچه به شما میدهد مغرور و دلشاد نگردید!
بشار رفت تا بشارت بدهد که اَلدَّهرُ يَومانِ : يَومٌ لَكَ وَ يَومٌ عَلَيكَ فَإذا كانَ لَكَ فَلا تَبطَر وَ إذا كانَ عَلَيكَ فَاصطَبِر ؛دنيا دو روز است : روزى به سود تو و روزى به زيان تو . هرگاه به سود تو بود ، سركشى نكن و وقتى به زيان تو بود، شكيبايى پيشه كن!
#خویگانی
#ققنوس_آتشین
🌐 @diba_313
─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─
👈دارم تمرین می کنم....
دارم تمرین میکنم که به فرزندم
نگویم: اصلاً برنامهریزی بلد نیستی، چرا برنامهریزی نداری، یا اگر داری چرا عمل نمیکنی(انتقال حس ضعف)!
بگویم بیا با هم جوری برنامه بریزیم که تفریح هم داشته باشی و لذت ببری(انتقال حس حامی بودن)!
نگویم چرا اینقدر وقت تلف میکنی، برو سر امتحانت! (انتقال حس اجبار)،
بگویم: عزیزم برنامه امروزت برای امتحانت چیه؟(انتقال حس مسئولیت پذیری)!
نگویم اگر وقت تلف کنی امتحانت را خراب خواهی کرد(انتقال حس اضطراب)!
بلکه بگویم: نتیجه امتحانت، نتیجه تلاشاته که میدونم از پسش بر میای(انتقال حس اعتماد به نفس)!
نگویم که تو هنوز عقب هستی، خیلی از درسهات مونده، چرا کند پیش میری(انتقال حس ناکفایتی)!
بگویم گر کاری از دستم بر میآید من در خدمتم، بیا با هم راه حلی پیدا کنیم (انتقال حس انگیزه)!
#خویگانی
#ققنوس_آتشین
🌐 @diba_313
─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─