🔻پزشکیان در پی شهادت سید حسن نصرالله: جهان فراموش نمیکند که فرمان این حمله تروریستی از نیویورک صادر شد
#ادمین
✍آقای پزشکیان به برادرانت توهین و تهمت نزن
#سید_حسن_نصرالله
✅ دیده بان رو دنبال کنید 👇
🌎🌍دیده بان
پایگاه خبری تحلیلی،اجتمایی،فرهنگی، تبلیغی
و بیشتر یاد و خاطره شهدای حرمی بنام ایران
https://eitaa.com/dideban1401
🔴 کانال دیده بان را به دوستان خود معرفی کنید🙏
📄 برگی از #خاطرات 👇
🌿 نجات جان رزمنده ها
⚪️ عملیات حلبچه بود (والفجر ۱۰ - زمستان۶۶)نیروهای عباس دلیر (اعزامی از مخابرات سپاه در قرارگاه خاتم - جنوب) درمحور مریوان مستقر شده بودند و نیروهای مخابرات شاهد غرب (باختران) نیز در محور پاوه،نوسود، بیاره...
در بالای ارتفاع شیندروی هم که مشرف به کل منطقه بود، دستگاه رادیوماکس داشتیم.در کنار ما بچه های نیروی هوایی ارتش بودند و خط HOT LINE یا FX شان از همین سایت و توسط ماکس از سایت طرف مقابل,تأمین می شد.برادران ارتش با استفاده از این تلفن راه دور با پایگاه نوژه همدان تماس داشتند و درخواست و هماهنگی پرواز را انجام می دادند. در آن روز، دستگاه، دچارخرابی شد و ارتباط ماکس قطع شد.در پی آن بود که هواپیماهای عراقی در آسمان پیدا شدند و با غرش ناگهانی،محل تجمع نیروها و تردد خودروها را بمباران نمودند وتعدادی تلفات از ما گرفتند
در اینجور مواقع،نماینده ارتش با پایگاه هوایی عقبه تماس میگرفت و هماهنگی پرواز را انجام می داد و بمحض حضور جنگنده های ما، عراقی ها بسرعت آسمان منطقه را ترک میکردند. از بد حادثه، آنروز دستگاه ما خراب شد!
راهکار،دست ترکاشوند بود! بدنبال او گشتیم،پیدایش کردیم. از او خواستیم سریع خود را به بالای سایت شیندروی برساند.او هم بدون فوت وقت با تویوتا وانت آمد.تمام امیدمان به آقا الیاس بود!
به او گفتیم،آفتاب نزده،باید دستگاه راه بیافتد.او هم سریع کار را شروع کرد؛ یونیت های دستگاه را درآورد و تمام قسمتهای آن را جزء به جزء چک نمود. این کار تا نزدیکی های صبح بطول انجامید تا بالاخره مهندس! توانست دستگاه را راه بیاندازد.آفتاب نزده, بوق سالم را تحویل نماینده نیروی هوایی دادیم.آنها هم از همان لحظه،بطور آنلاین،با پایگاه شهید نوژه تماس برقرار کردند
آنروز دیگر آسمان منطقه در چتر حمایتی جت های خودمان بود و جنگنده های عراقی جرأت عرض اندام در آسمان را نداشتند
🌗 آن "شب بیداری" عزیزمان «الیاس ترکاشوند»(اهل ملایر همدان) جواب داد و موجب نجات جان رزمنده ها در فردای آن روز شد
(راوی: #ادمین کانال
▫️▫️▫️▫️▫️▫️
از این دست خاطرات،در جبهه زیاد داشتیم. رادیوماکس در دوران جنگ، خدمات زیادی در راستای ارتباطات و مخابرات انجام داد.برادران ارتشی در بخش های زمینی، هوایی. هوانیروز و .... از چنین سیستم های ارزشمندی بی بهره بودند و نیازهای ارتباطی آنها را سپاه تأمین می کرد. بدرستی بیاد دارم بارها زنده یاد سرهنگ حسینی (معاون مخابراتی شهید صیاد شیرازی)بمسئولین مخوال سپاه مراجعه کرده و برای قرارگاه ها و یگانهای ارتش تقاضای FX می کرد. او به برادر ظهراب، ربیعی و ....میگفت: بیایید آبروی ما بخرید!!! و ارتباطات تلفن راه دورمان را تأمین نمایید... و سپاه نیز در تأمین نیازهای برادران ارتشی دریغ نمی کرد. در آن زمان، فقر شدید ارتباطی بود .... و FX اِف ایکس، حکم کیمیا را داشت!
گاه می شد یک خط تلفن راه دور، بایست نیازهای چند قرارگاه و تیپ و لشگر را برآورده می ساخت
جای دارد از مبدع استفاده از چنین دستگاه های در دوران جنگ یاد کنیم --- مهندس سیدمهدی موسوی ---ترتیبی داده بودند که به ترفة الحیلی سیستم های مزبور از ژاپن خریداری شده و از همان مبادی گمرک, به مناطق جبهه ارسال شود.چ
▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️
✍ پ.ن
در تابستان سال قبل از عملیات والفجر ۱۰ ، خداوند توفیق داد سایت رله مخابراتی رادیوماکس بر فراز خطالرأس نظامی ارتفاعات مرزی ملهخور-- تَته جانمایی شد و اطاقی سیمانی توسط بلوک ایجاد شد. بار ماسه، مصالح، پلیت فلزی .... و دکل ۳ یا ۶ متری توسط قاطر و به سختی به بالای بلندی انتقال یافت. در کنارش هم موتوربرق قرار داده شد. این سایت ارتباطات تلفنی راه دور را از مایکروویو دریاچه مریوان یا سایت ارتفاع فیلهقوس(درست یادم نیست...) و آن هم از سایت وارث بانه میگرفت. در طول چند کیلومتری خطالرأس ارتفاع ملهخور، تنها یک مکان, دید مستقیم با مریوان داشت که به لطف پروردگار این نقطه با استفاده از نقشه های توپوگرافی ۱/۵۰۰۰۰ و نیز توسط دوربین، قطب نما و رسم پروفایل پیدا شد... بدینگونه بود که هنگام عملیات والفجر ۱۰ و در زمانی که کل ارتفاعات منطقه زیر پوشش برف سنگین بود، تلفن FX در این مکان حساس و مشرف به کل منطقه عملیاتی دایر شد. فرماندهان اصلی جنگ در کنار این سایت و یا حتی در خود اطاقک کوچک(درست یادم نیست) مستقر شدند و از آنجا هدایت عملیات را به عهده گرفتند. از آنجا نیز ارتباطات فرعی دیگری در منطقه برقرار شد و تا جایی که مقدور بود خط تلفن راه دور را به یگانهای مستقر در میدان نبرد رساندیم. در آن زمان که کشور دچار فقر شدید ارتباطی و تلفنی بود، انتقال خط تهران یا ... به مناطق عملیاتی، فوقالعاده اهمیت داشت(شاید به اندازه اهمت موسکهای نقطهزن فعلی) که این مهم را برادران فنی مخابرات سپاه انجام میدادندو حتی به سایر نیروها از قبیل ارتش خدمات میدادند
🍉 هندوانه خنک، زیر تیغ آفتاب!!🤔🤔
☀️ چلۀ تابستان بود
▫️جبهه نفت شهر و در بالای بلندیهای گَمَکو که سایت مخابراتی و رله رادیوماکس داشتیم، مشغول تعمیر و درست کردن دستگاه بودیم.بنظرم خطوط تلفن راه دور FX خط مقدم تیپ مسلم ابن عقیل(ع) از آنجا تغذیه میکرد
هوا بشدت گرم بود،گویا از زمین و کوه و درههای تفدیده،آتش میبارید.کولر و پنکهای هم که در بساط نبود! برای خنک کردن خود،چارهای نداشتیم جز آنکه چفیههامان را خیس کرده و روی سر و صورت و گردن خود میانداختیم.اینطور باکمی نسیم،با خنکای چفیۀ خیس،نفسی تازه میکردیم و وقتی خشک میشد،دوباره آب میزدیم
درخطوط پدافندی خانقین--نفتشهر در سنگرهای بالای گمکو،اصلا از یخچال و برق و اینجور چیزها خبری نبود.گهگاه که تدارکات برای بچههای مستقر در آنجا هندوانهای میآورد آنها برای خنک کردن آن دست به ابتکاری زده بودند
میگفتند اگر هندوانه را با چاقو بمانند سیب، پوست بکنیم و آنرا درسته روی ظرفی گذاشته و در تیغ آفتاب قرار دهیم، بتدریج حرارت خود را از دست داده وخنک میشود!
آنها بدین ترتیب،کمبود یخچال را جبران کرده بودند
▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✍پ.ن: لازم بذکرست که برای تامین برق دستگاههای مخابراتی سایت رله،از موتور برق ظاهراً 3000 هوندا یا درمواقع کمتری از موتور برق 5000 یاماها استفاده میشد،که صرفا جهت تامین برق شارژر دستگاهها بود و کشش تامین برق یخچال را نداشت
البته باتوجه به گرمای تابستان بویژه در جبهههای میانی و مناطق خوزستان،و بدلیل داغ کردن دستگاهها،لازم بود از کولرگازی استفاده شود که برق 220 ولت آن،توسط موتور برق 5K یاماها تامین میشد
#ادمین
کانال دفاع مقدس