eitaa logo
دیده‌بان‌هوشیار
1.1هزار دنبال‌کننده
39.8هزار عکس
16.8هزار ویدیو
214 فایل
لباس رزم بپوشید #ظهور نزدیک است #اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج https://eitaa.com/didebaanehoshyar ارتباط با ادمین @sarbaaze0 پذیرش تبلیغات @dideban_tabligh22
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘﷽⚘ 🖇امـام‌خـامنه‌ای : آنچہ ڪہ مهـم است حفظ راه شهـداست؛ یعنے پاسـدارے از خـون شهـدا. این وظیفہ اول ماست. در قـبال شهـدا همہ هم موظّفیم. نہ این ڪہ بعضے وظیفہ دارند وبعضی نه.... زینت‌ شهرهای‌ما‌ ست ، دلهایمان را هم بیارائیم با
بدم الشهداء اللهم عجل لولیک الفرج
(رحمةالله‌علیه): برنامه اسلام از عصر وحی تا کنون بر توام با بوده است. قتال در و در راه در راس برنامه های است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ایران متعلق به همه است ✍✍✍ بازهم ایام جناب حسن آقا آیا واقعا به این حرفتان اعتقاد دارید؟؟؟ یک جنوب شهری برای گرفتن تومان وام چه مراحلی را طی میکند و یک برای گرفتن تومان چه مراحلی را ؟؟؟!!! یک با چه زندگی میکند و با چه حقوقی ؟؟؟ یک در چه ای زندگی میکند و شما ها ، ولنجکی ها در چه خانه ای ؟؟!!!! بعد از گذشت شش سال از خبر ، هنوز مردم سیستان در صفهای طویل ، ساعتها در سرما میلرزند ، اما چطور ؟؟؟؟!!! ، یکی یکی برای تأمین شهید می شوند ، سیداحمد ، آقازاده خودتان برای خدمت به کشور چه رنجی را متحمل شده است ؟؟؟!!! چرا برای ترغیب بانکی برای برگرداندن اموال بیت المال سخنی با آنان نمی گوئید؟؟؟!!! چرا برای حمایت از قوه قضائیه در راستای مبارزه با زالوصفتان قلم فرسائی نمی کنید؟؟؟؟!!!!! چرا سخنی در بی کفایتی و نجومی بودن نمی گوئید ؟؟؟!!! آیا واقعا شما هستید ، همان آقایی که معتقد بود یک تار موی نشینان به ارجحیت دارد ؟؟؟!!! همان آقائی که علمدار مبارزه با آمریکا بود ؟؟؟!!! همان آقایی که میفرمود : اگر به من بگویید بهتر از اینست که بگوئید ؟؟؟!!! حسن آقا ، حرمت را به رضایت نفروشید @didebanehoshyar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌺 صدا زد: « مامان! مامان! چادرت کجاست؟». 🌈 دم در بود. آن قدر عجله داشت که این پا و آن پا میکرد. 🥀 گفتم:« واسه چی می‌خوای؟». 🌻 گفت:« بگو! بعداً بهت می‌گم.». 🍃 گفتم:« طبقه بالا.». 🌻 پله‌ها را دو تا یکی رفت بالا و سریع از در خانه زد بیرون. 🌷 وقتی برگشت تعریف کرد: « خانمی از روی موتور خورده بود زمین همه‌ موهاش پیدا بود. چادر رو انداختم روی سرش. بالاخره کوچه و خیابون پر از مردای نامحرمه.». 📗 فرهنگنامه شهدای سمنان، ج1