--شهیدانه🕊زیستن--
⚜وقتی رسیدیم #دزفول و وسایل مان را جابه جا کردیم، گفت :
«می روم #سوسنگرد.»
⚜گفتم :
«مادر منو نمی بری اون جلو رو ببینم⁉️»
گفت :
«اگه دلتون خواست، با ماشین های راه بیایید.
این ماشین 🚘مال بیت الماله.»
فرمانده جوان دفاع مقدس
#شهید_مهدی_زین_الدین 🌷
روحش شاد راهش مستدام به برکت ذکر صلوات
#ما_ملت_امام_حسینیم
🌷 #شهید_مهدی_زین_الدین:
"هرگاه شب جمعه شهدا را یاد کردید آنها شما را نزد اباعبدالله یاد می کنند."
#شب_جمعه و یاد شهدا با #صلوات
#شهید_مهدی_زین_الدین
#شهید_مهدی_زین_الدین:
در زمان غیبت #امام_زمان (عج) چشم و گوش تان به ولی فقیه باشد تا ببینید از آن کانون فرماندهی، چه دستوری صادر می شود!
۲۷ آبان ماه سالروز شهادت شهید مهدی زین الدین گرامی باد!
شادی روحشان صلوات!
✍محمد نصوحی
#جمعه
#امام_زمان
شب جمعه و ياد شهداء
🔸چند تا از بچه ها کنار آب جمع شده بودند. یکیشان برای #تفریح، تیراندازی💥 می کرد توی آب. #زین_الدین سر رسید و گفت: این تیرها بیت الماله. حرومش نکنین❌ جواب داد: به شما چه؟ و با دست هُلش داد.
🔸زین الدین که رفت، صادقی آمد و پرسید: چی شده⁉️ بعد گفت: میدونی #کی_رو هل دادی اخوی؟ دویده بود دنبالش برای #عذرخواهی که جوابش را داده بود «مهم نیست😊 من فقط #امر_به_معروف کردم گوش کردن و نکردنش دیگه با خودته.»
#شهید_مهدی_زین_الدین
#ازدواج_آسان... 💍
من ، آقا مهدی و خواهرش با هم رفتیم خرید . یک حلقه نهصد تومانی من خریدم ، یک انگشتر عقیق هم آقا مهدی خرید .
بعد عقد رفتیم حرم حضرت معصومه (س)، بعد هم گلزار شهدا .
آن روزها ، بهترین روزهای زندگی ام بود . دوست داشتم ازدواجم رنگی از ازدواج حضرت علی و فاطمه ام داشته باشد.
📚بابک واعظی ،
نیمه پنهان ماه ۵ ،
زين الدين به روایت همسر شهید ، ص ۱۷
#شهید_مهدی_زین_الدین... 🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 #اَلسَّلامُ_عَلَيْكَ_يا_اَباعَبْدِاللَّهِ
🌷هر گاه شهدا را در شب جمعه یاد کردید، آنها شما را نزد #ابا_عبدالله_الحسین علیه السلام یاد می کنند.
🌹 #شهید_مهدی_زین_الدین
📹👆 وداع فرزند شهید مدافع حرم با پدر (بابا جون من مواظب احمد و مامان هستم)😭
🌷 #شهید_حمید_رضا_اسداللهی