#نکات و #پیام هایی از هر جزء قرآن کریم
✅ روز نوزدهم جزء #نوزدهم
قسمت اول
جزء نوزدهم شامل ادامه سوره فرقان، سوره شعرا و ۵۵ آیه نخست سوره نمل است.
✅ افسوس از #همراهان_نامناسب که مرا از یاد خدا دور کردند
وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلیَ یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنیِ اتخََّذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا(۲۷)یَاوَیْلَتا لَیْتَنِی لَمْ أَتخَِّذْ فُلَانًا خَلِیلًا(۲۸)لَّقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِی(۲۹- فرقان)
روزی که ظالم دست خود را از روی حسرت به دندان میگزد و میگوید: ای کاش همراه با فرستاده او برای خود، راه باریکهای به سوی هدایت دست و پا میکردم. ای وای، کاش من فلانی را [که سبب بدبختی من شد] به دوستی نمیگرفتم؛ چون او مرا از یاد خدا بعد از انکه بسراغم آمد گمراه کرد.
✅ #بتی که پرستش آن بین ما رواج دارد
أَ رَءَیْتَ مَنِ اتخََّذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ (فرقان- ۴۳)
آیا دیدی کسی را که معبود خود را #هوای_نفس خویش برگزیده؟
«هوی» به معنای میل نفس به سوی خواستههای خودش است؛ بدون اینکه آن تمایلات را با عقل خود سنجیده و هماهنگ کرده باشد و مراد از «معبود گرفتن هوای نفس»؛ اطاعت و پیروی کردن آن است؛ بدون اینکه توجهی به دستورات خداوند متعال داشته باشد.
آیه شریفه درباره کسانی سخن میگوید که در کنار آن خدای یکتا، خدای دیگری هم دارند که برخی اوقات و یا همیشه از دستورات او پیروی میکنند. آن خدای دیگر یا بت نتراشیدهای که پیروان زیادی هم دارد همان بت نفس ماست. هر جا که فرمان یا همان خواست دل با حکمی از احکام الهی در ستیز شد همان جا میتوان فهمید که ما خداپرستیم یا مطیع بت نفسیم. اگر دستور دین را بی محلی کردیم و در پی برآوردن خواهش دل برآمدیم شک نکنیم که بت پرستیدهایم؛ نشان به آن نشان که در دل یا به زبان میگوییم: «چون دلم میخواهد» نه «چون خدا میخواهد».
✅ فواید #نزول_تدریجی قرآن
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا {۳۲}
و كسانى كه كافر شدند گفتند چرا قرآن يكجا بر او نازل نشده است اين گونه [ما آن را به تدريج نازل كرديم] تا قلبت را به وسيله آن استوار گردانيم و آن را با هماهنگی پشت سرهم ردیف کردیم. {۳۲}
-در پاسخ به ايرادي كه كافران بر عدم نزول يكجاي قران مي گرفتند، خداوند به پيامبر ميفرمايد ما با اين كار (نزول تدريجي) قلب ترا تثبيت مي كنيم. سپس در آيه 33 نحوه تثبيت را توضيح ميدهد كه هر موقع كافران ، بهانه ها و اتهامات و مطالب جديدي در مخالفت با پيامبر و قران بيان مي كنند يا شبهاتي آميخته از حق و باطل در افكار عمومي ترويج مي كنند، خداوند با نزول ايهاي پاسخ انها را بحق و با بهترين توضيح ميدهد و همين باعث تقويت روحيه پيامبر و مسلمين و متقابلا تضعيف كفار ميشود و همين امر هم موجب ناراحتي انها از نزول تدريجي و غير يكجاي قران شده است.
#ماه_رمضان
#بهار_قرآن
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
.
اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین…
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی…
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم…
.
.
دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود…
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا…
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم…
.
.
به سومین کوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی…
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم…
.
.
به چهارمین کوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه…
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم…
.
.
به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران…
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار…
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار…
از حال معنوی ام…
گذشتم…
.
.
ششمین کوچه و شهید عباس بابایی…
هیبت خاصی داشت…
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل…
کم آوردم…
گذشتم…
.
.
هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی…
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم…
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم…
.
.
هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند…
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند…
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب…
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان…
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت…
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود…
.
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم…
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد…
#تمام
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت…
#شهدا
گاهی،نگاهی
#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم😭🥀💔
🥀🥀🥀🥀🥀
#کلاماستاد
#محبت
#خودسازی
اگر میخواهید برای امام زمانتان دلسوزی کنید، اگر محبتی در قلبتان هست و میخواهید امام زمانتان را یاری کنید، راه صحیحش این است که در قدم اول، خودت را بساز و تزکیه کن. خواستههای نفس، اجتماع، عرف، خانواده و فامیل ما چه میگوید را کنار بگذارید. ببینید خدا چه می فرماید، فقط خواست امام زمانت را در زندگی پیاده کن.
محبت، یک سلاح کاری است. با محبت به امام زمان ارواحنافداه خوب میتوانید با خواستههای دلتان بجنگید و آنها را کنار بگذارید. با سلاح محبت میتوانید در جای جای زندگیتان بر #هوای_نفس غلبه کنید.
مثلا در منزل اختلاف پیش میآید، هوای نفست میگوید داد بزن تو حاکم و فرمانروای خانه هستی!!!
میگویی من به امام زمان ارواحنافداه محبت دارم. آقا نمیپسندند من این عمل را انجام بدهم.
امام زمانم نمیخواهد که من داد بزنم، فحاشی و غیبت کنم. اینها را ترک میکنم.
این شما را به امام نزدیک کرده است.
میگویی: به محبت امام، این گناه را ترک میکنم. این لغزش را کنار میگذارم و نمیلغزم. این اشتباه را انجام نمیدهم.💪
💠استاد زعفری زاده
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج
#