┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
🍂🌸🍂🌸🍂🌸
🌸🍂
🍂
📜 #وصیت_نامه ی #مدافع_حرم #زمینه_ساز_ظهور
#شهید_حمید_مختاربند
🌺 خداوندا!
شنیده ام که در آخر الزمان در شام اتفاقاتی رخ می دهد.
همیشه در ذهنم بود که در آخر الزمان و زمان نزدیکی حضور امام مثل سال های گذشته باز هم در صف کسانی که هیچ نقشی در اصحاب امام زمان (عج) ندارند هستم، یا از کسانی که مثل زمان حضور امام خامنه ای، وقتی به شهری می رود مانند آدم های عادی باید کنار صف خیابان بایستم و از روی پیاده رو آقا را ببینم یا می شود من هم در صف یاران حداقل نزدیک آقا باشم؟
یا اینکه در زمان بعد از جنگ به فکر این بودم که فرصت و زمینه ی شهادت و در صف جهاد قرار گرفتن از دست رفت.
🌺 آن موقع جنگ که معرفت شهادت را نداشتم و حال هم که زمینه ی جهاد و شهادت وجود ندارد. هر چند که همیشه می خواندم :
🌿🌿در باغ شهادت باز باز است؛🌿🌿
💠 ولی چطور و کجا معلوم نبود، که ناگاه در کمال ناباروری در حالیکه میلیون ها نفر در آرزوی شرکت در جهاد عراق، سوریه، لبنان و جاهای دیگر بودند، به خصوص آنهایی که از صف شهدا عقب افتاده بودند، می سوختند و می ساختند؛ یکدفعه ورق برگشت و بعد از چند بار پیگیری به این و آن گفتم که اگر می شود من هم به عراق و سوریه بروم و در جهاد و در صف مدافعان حرم اهل بیت قرار گیرم و جانم را فدای حرم اهل بیت کنم.
🌿 تا اینکه از میان این هما مشتاق شرکت در جهاد، اسم بنده ی حقیر انتخاب شد. آن هم نه یک ماه و چند ماه که دیگران هستند، بلکه حداقل یک سال!
خدایا چطور تو را شکر کنم؟
مرا با لطف و کرم خودت انتخاب کردی، توفیق شرکت در جهاد دادی، توفیق شرکت در جنگی دادی که طرف مقابل آن گردان هایی هستند به نام یزید، معاویه، شمربن ذی الجوشن و گردان عایشه؛ و این طرف شیعیان پاک باخته و جان بر کف و عاشق
🌺 خدایا زمانی که عمرم رو به پایان است و 59 سال سن دارم و دوران جوانی خود را گذرانده و بچه ها را سر و سامان داده ام؛ به من توفیق شرکت در جهاد داده ای که اگر باز لطفت شامل حال من شود، در این راه جانم را فدای حرم بیبی زینب کبری و دردانه ى اباعبدالله، بیبی رقیه خانم کنم و از این ماموریت برنگردم الا با شهادت، واقعا ممنونم.
🌺 خدایا فقط مى توانم بگویم دوستت دارم با این همه نعمت.
الحمدالله عدد امواج البحور، الحمدالله عدد لمح العيون، الحمدالله من اليوم الى يوم ينفخ في الصور.
🌹 امام علی (ع) می فرماید :
🌿 ان الله کتب القتل علی قوم و الموت علی آخرین کل آتیه منیته علی ما کتب الله له فطوبی للمجاهدين فی سبیله و المقتولین علی طاعته.
🌿 خداوند برای گروهی شهادت را مقدر کرده و برای گروهی دیگر مرگ را، و هر گروه تقدیری دارد که به سمتش می رود و از آن گریزی نیست. پس خوشا به حال مجاهدان و شهدای راه خدا.
😭 خدایا یعنی ممکن است این بنده ضعیف و روسیاه هم در صف مجاهدان به حساب آید و این ماموریت را نردبان اوج او تا رسیدن به خودت قرار دهی؟
خدایا می دانم و اقرار می کنم که لیاقت آن را ندارم اما چشمم به لطف و کرم توست.
خدایا اقرار می کنم نه لایقم نه قابل.
🌸 پدر و مادر عزیزم، همسر عزیزم، خواهران و برادرانم، فرزندان، عروس ها و دامادهایم، اگر خداوند لیاقت ورود به این باغ را به من داد، یعنی اینکه رفته ام بهترین جای باغ جا گرفته ام تا شما برسید.
🌿 البته مراقب باشید راه را اشتباه نروید، گم نشوید، راه باغ مشخص است! آدرس را همیشه در گوش ما تکرار کرده اند. منتظرتان هستم. اگر خدا نخواسته گاهی وقت ها منحرف شدید، به من ندایی بدهید، ان شاءالله می آیم، راه را نشانتان میدهم. (اگر صاحب باغ اجازه دادند.
🍂
🌸🍂
🍂🌸🍂🌸🍂🌸
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌿@didehban313🌿
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🕊نحوه شهادت #شهید_مسعود_امیدیان
بعد از اعزام و تقسمبندی برای عملیات نصر ۸ در ارتفاعات گرده رش آماده شدیم و از این بیان شهید بنا بر تقسیمبندی میبایست به عنوان نیروی پشتیبانی در پشت خط میماند و ایشان در صورت نیاز بعداً اعزام به خط اول میشد و چون خبر به مسعود میرسد او بیقرار میشود و از شدت ناراحتی به خودش میپیچد و دوست داشت همراه گردان به خط اول در عملیات شرکت کند در آن لحظات حرکات شهید توجه همه را به خود جلب کرده بود.
👤او از فرمانده گردان و دیگر مسئولان گردان درخواست نمود که او را به همراه خود نیز ببرند به هر طریقی که شد موفق شد همراه گردان اعزام شود.
📆در تاریخ بیستم آبانماه سال ۶۶ نیمه شب به منطقه جنگی و بعد از حرکت از رودخانه و درههای پیچ در پیچ به مقر اصلی رسیدیم و برای عملیات در دل شب آماده شدیم.
👥من و مسعود بهدلیل متفاوت بودن جایگاه نتوانستیم در آن شب با هم باشیم حدود ساعت سه شب بود که به میدان مین دشمن رسیدیم.
👌در حالیکه معبر مین باز شده بود اما نمیدانم چگونه بچههای گردان گرفتار مین شدند و با برخورد با مین در لحظات اولیه چند نفری از بچههای گردان زخمی شدند از جمله فرمانده گردان آقای بوالفتح و با خبردار شدن دشمن نزدیک بود در دام دشمن گرفتار شویم؛ برای اینکه ما را در سراشیبی تپههای خود گرفتار کنند، اما معجزه الهی و همت بچهها باعث شد که با هدف قرار دادن انبوهی از خمپاره از طرف دشمن خودمان را برای پاتک دشمن آمادهتر کنیم زیرا میدانستیم آتش دشمن احتمالاً پاتک بسیار زیاد است.
😔در همین لحظات بود که ترکش یکیاز خمپارهها به قلب کوچک و نازنین دوستمان اصابت و او را برای پرواز ملکوتی آماده نمود....
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
سالروز شهادت : ۶۶.۰۸.۳۰
🌿🌺🌿🌺🌿
@didehban313
✧❁﷽❁✧
فرازی از #وصیت_نامه شهیدسید مجتبی علمدار :
حزب اللهی ها، بچه مسلمونها نگذارید تاریخ مظلومیت شیعه تکرار شود پشتیبان #ولایت_فقیه باشید.
ﯾﮑﯽ ﺩﻭﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﺩ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ 5 ﺳﺎﻝ ﺍﻟﯽ 5 ﺳﺎﻝ ﻭ ﻧﯿﻢ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﺑﻌﺪ ﻣﯽ ﺭﻭﻡ ﮐﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎً ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ ﻫﻢ ﺷﺪ.
👌ﺩﻓﻌﺔ ﺁﺧﺮﯼ ﮐﻪ ﻣﺮﯾﺾ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ، ﺍﺗﻔﺎﻗﺎً ﺍﺯ ﺩﻋﺎﯼ ﺗﻮﺳﻞ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﺑﻮﺩ. ﺩﯾﺪﻡ ﺣﺎﻝ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺩﺍﺭﺩ. ﺍﻭ ﮐﻪ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺷﻮﺧﯽ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩ ﺁﻥ ﺷﺐ ﺷﻨﮕﻮﻝ ﺑﻮﺩ. ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩﻡ، ﮔﻔﺘﻢ : ﺁﻗﺎ ! ﺍﻣﺸﺐ ﺷﻨﮕﻮﻟﯽ؟ ! ﭼﻪ ﺧﺒﺮ ﺍﺳﺖ؟ ﮔﻔﺖ : ﺧﻮﺩﻡ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﻭﻟﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺩﺍﺭﻡ.
ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﺯﺩ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺖ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺮﻭﺩ. ﻣﯽ ﮔﻔﺖ : ﺁﻗﺎ ﺍﻣﻀﺎﺀ ﮐﺮﺩ. ﺁﻗﺎ ﺍﻣﻀﺎﺀ ﮐﺮﺩ. ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻣﯽ ﺭﻭﯾﻢ.
ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺻﺒﺢ، ﺩﯾﺪﻡ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﺐ ﺩﺍﺭﺩ. ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﻣﺮﺧﺼﯽ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ ﮐﻪ ﺍﻭ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﮑﺮﺩ. ﮔﻔﺖ : ﺗﻮ ﺑﺮﻭ ، ﺩﻭﺳﺘﻢ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﻭ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ.
👤ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ : « ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﺮﻭﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺑﺮﻭﻡ ﺣﻤﺎﻡ. ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻏﺴﻞ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﮑﻨﻢ. ﺁﻗﺎ ﺁﻣﺪ ﻭ ﭘﺮﻭﻧﺪﻩ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺍﻣﻀﺎﺀ ﮐﺮﺩ. ﮔﻔﺖ : ﺗﻮ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﯿﺎﯾﯽ. ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺲ ﺍﺳﺖ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﺎﻧﺪﻥ. ﻣﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﺭﻓﺘﻨﯽ ﻫﺴﺘﻢ.»
☘️ﻏﺴﻞ #ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ. ﻫﻢ ﺍﺗﺎﻗﯿﻬﺎﯾﺶ ﺩﺭﺑﺎﺭﺓ ﻧﺤﻮه ﺷﻬﺎﺩﺗﺶ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻟﺤﻈﻪ ﺍﺫﺍﻥ ﮐﻪ ﺷﺪ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻫﻔﺘﻪ ﺑﯿﻬﻮﺷﯽ ﮐﺎﻣﻞ، ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺷﻬﺎﺩﺗﯿﻦ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ ﻭ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪ...
به روایت همسر #جانباز #دفاع_مقدس #زمینه_ساز_ظهور #شهید_سید_مجتبی_علمدار
🌿🌺🌿🌺🌿
@didehban313
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
🎓دکتر کموزن بود، ولی انرژی زیادی داشت.
😅به شوخی میگفتم دکتر مثل مورچه است و میتواند پنج برابر وزن خودش را بلند کند. اگر میخواستیم جایی را تجهیز کنیم، طوری همکاری میکرد که اگر کسی او را میدید تصور میکرد نیروی خدماتی است.
💠در راهاندازی کارگاهها و تجهیزشان مشارکت میکرد. میرفت بازار، وسیلهای را که مورد نیاز بود میخرید.
👌وقتی پروژه به ایشان ربط داشت، همه کارهای اجرایی و مالی را خودش انجام میداد. اگر وارد امور مالی هم میشد، درست و حسابی کار میکرد.
✍ #راوی : همکار شهید
#شهید_مجید_شهریاری
🍃🌼 #زمینه_ساز_ظهور
✊ #شهید_هسته_ای
سالروز شهادت : ۸۹.۰۹.۰۸
yjc.ir
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌿@didehban313🌿
🍃❤️
مسئول مخابرات لشگر ۱۹ فجر استان فارس
متولد = نوبندگان فسا
شهادت = ۲۵ دی ۱۳۶۵
شلمچه / عملیات کربلای پنج
مزار = گلزار شهدای دارالرحمه شیراز
بخشی از #وصیت_نامه شهید :
خداوندا اگر در این جهان لیاقت زیارت آقایم حضرت امام حسین {علیه السلام} نصیبم نگردید؛ از درگاه بی نیازت، توفیق زیارت و شفاعت از آن وجود مقدس را در جهان باقی مسئلت می نمایم.
این دنیا پلی است جهت گذشتن و چه سعادتی از شهادت بالاتر که انسان با شناخت کامل از راهش تداوم بخش راه سالار شهیدان حضرت امام حسین {علیه السلام} باشد
خداوند متعال فرموده است :
{وَالَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا
و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند قطعاً به راههای خود، هدایتشان خواهیم کرد}
و مزد جهاد در راه خداوند متعال شهادت در راهش است. مطمئن باشید که رفتن از این دنیا رفتن از #زندان است و در آن جهان است که انسان از بند تمایلات و هواهای نفسانی راحت است و در پیشگاه خداوند متعال روزی می خورد.
#امیدوارم خداوند متعال شما را اجر جزیل و صبر جمیل عنایت فرماید و عاقبت شما را ختم به خیر گرداند.
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌷سلام و صلوات نثار امام و شهدا و هدیه به روح مطهر و ملکوتی عارف گمنام شهید علیرضا هاشمی نژاد
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#شهید_علیرضا_هاشمی_نژاد
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌿@didehban313🌿
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
نامه ی #مدافع_حرم #زمینه_ساز_ظهور #شهید_محمودرضا_بیضایی به همسر معززش
بسم الله الرحمن الرحیم
باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان بدنیا آمدهایم و #شیعه هم بدنیا آمدهایم که مؤثر در تحقق ظهور مولا باشیم و این همراه با تحمل مشکلات، مصائب، سختیها، غربتها و دوریهاست و جز با فدا شدن محقق نمیشود حقیقتاً.
نمیخواهم حرفهای آرمانگرایانه بزنم و یا غیر واقعی صحبت بکنم؛ نه!
حقیقتاً در مسیر تحقق وعده بزرگ الهی قرار گرفتهایم؛ هم من، هم تو. بحمدالله؛ خدا را باید بخاطر این شرایط و این توفیق بزرگ شاکر باشیم.
الان که این نامه را برایت مینویسم، #شب_قدر است و شب شهادت حیدر کرار (علیه السلام) و در فضای ملکوتی بینالحرمین صبر و مصیبت و تحمل مشکلات و سختیها، بینالحرمین دو مظلومه، دو شهیده، یکی خانم زینب کبری (روحی لهالفدا) و دیگری بنتالحسین، خانم رقیه (سلامالله علیها) هستم و به یادتم.
😭نمیدانی بارگاه ملکوتی سه ساله امام حسین (ع) الان هم چقدر غریب است؛ در محل یهودیها، در مجاورت کاخ ملعون معاویه و در محاصره وهابیهای وحشی و آدمکش.
چه بگویم از اوضاع اینجا؛ تاریخ دوباره تکرار شده و این بار ابناء ابوسفیان و آل سفیان بار دیگر آلالله را محاصره کردهاند؛ هم مرقد مطهر خانم زینب کبری (س) و هم مرقد مطهر دردانه اهل بیت (ع)، رقیه (سلام الله علیهما). ولی این بار تن به اسارت آلالله نخواهیم داد چرا که به قول امام (ره) مردم ما از مردم زمان رسول الله بهترند.
واضحتر بگویم؛ نبرد شام، مطلع تحقق وعده آخرالزمانی ظهور است و من و تو دقیقاً در نقطهای ایستادهایم که با لطف خداوند و ائمه اطهار نقشی بر گردنمان نهاده شده است و باید با هم به سرانجام برسانیمش تا بار دیگر شاهد مظلومیت و غربت فرزندان زهرای مرضیه (سلام الله علیها) نباشیم؛ اگر بدانی صبرت چقدر در این زمان #حساس در حفظ و صیانت از حریم آلالله قیمت دارد، لحظه به لحظه آنرا قدر میشماری.
معرکه شام میدان عجیبی است. بقول امام خامنهای: «بحران سوریه الان مقابله جبهه کفر و استکبار با تمام قوا، در برابر جبهه مقاومت و اسلام حقیقی است.» در واقع جنگ بین حق و باطل و این خاکریز نباید فرو بریزد؛ نباید.
👌خط مقدم نبرد بین حق (جبهه مقاومت) و باطل در شام است؛ تمام دنیا جمع شدهاند؛ تمام استکبار، کفار، صهیونیستها، مدعیان اسلام آمریکایی، وهابیون آدمکش بیشرف، همه و همه جبهه واحدی تشکیل دادهاند و هدفشان شکست اسلام حقیقی و عاشورایی و هدفشان شکست نهضت زمینهسازان ظهور است و بس.
و در این فضای فتنه آلود، متأسفانه بسیاری از مسلمین ناآگاه و افراطی نیز همراه شدهاند تا این عَلَم و این نهضت زمینهساز را به شکست بکشانند که اگر این اتفاق بیفتد سالها و شاید صدها سال دیگر باید شیعه #خون_دل بخورد تا تحقق وعده الهی را نزدیک ببیند.
شام نقطه شروع حرکت ابناء ابوسفیان ملعون است و این خاکریز نباید فرو بریزد؛ این حرکت خطرناک و این تفکر آدمکش ارهابی، پر و بال گرفته و حمام خون بین شیعیان و سایر مسلمین راه میاندازد و هیچ حرمتی از حرمین شریفین زینب کبری سلام الله علیها و خانم رقیه سلام الله علیها (حفظ نخواهد کرد) که هیچ، حرمت عتبات مقدسه کربلا، نجف، سامرا، کاظمین و… را هم خواهد شکست.
جبهه جدیدی که از تفکر اسلام آمریکایی، صهیونیسم و ارهاب از کشورهای مختلف از جمله افغانستان، پاکستان، آمریکا، اروپا، یمن، ترکیه، عربستان، قطر، آذربایجان، امارات، کویت، لیبی، فلسطین، مصر، اردن و… به نام جهاد فی سبیل الله تشکیل شده است، هدف نهاییاش فقط و فقط جلوگیری از نهضت زمینهسازان ظهور و در نهایت مقابله با تحقق وعده الهی ظهور میباشد و هیچ ابایی هم از کشتن و سر بریدن زنان و کودکان بیگناه شیعه ندارد، کما اینکه این اتفاق را الان به وفور میتوان مشاهده کرد و من دیدهام.
مسئولیت سنگینی بر دوشمان گذاشته شده است و اگر نتوانیم از پسش برآییم، شرمنده و خجل باید به حضور خداوند و نبیاش و ولیاش برسیم چرا که مقصریم.
کل یوم عاشورا و کل ارض #کربلا و بقول #شهید_سید_مرتضی_آوینی این یعنی اینکه همه ما شب انتخابی خواهیم داشت که به صف عاشورائیان بپیوندیم و یا از معرکه جهاد بگریزیم و در خون ولی خدا شریک باشیم. اِن شاءالله در پناه حق و تا (تحقق) وعده الهی و یاری دولت ایشان خواهیم جنگید.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجراً عظیماً
ان شاءالله
سالروز ولادت شهید...
۱۸ آذر ۶۰ - از شهدای تبریز
✍Defapress
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌿@didehban313🌿
کاظم عبدالامیر شکنجهگر اسرای ایرانی، بهویژه آقای ابوترابی بود.
مادرش خواب حضرت زینب(س) را میبیند، حضرت نسبت به کارهای او در اردوگاه شکایت میکند!
کاظم متحول میشود و از اسرا طلب حلالیت میکند.
حتی بعد از مدتها نمیتواند دوری آقای ابوترابی را تحمل کند و به ایران میآید...
کاظم قصه ما، در سوریه به شهادت میرسد.
متن کامل: yun.ir/fr7
#مدافع_حرم
#زمینه_ساز_ظهور
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌿@didehban313🌿
♻️#شهید_علیرضا_مشجری اولین شهید #مدافع_حرم است. جوانی که در بیست و چهارمین روز از تابستان ۱۳۶۷ در تهران متولد شد. در سال ۱۳۹۱ ازدواج کرد و ثمره این ازدواج فرزندی است که هنگام شهادت پدر ۱۴ ماه بیشتر نداشت.
🌿علیرضا از همان ابتدا به همسر خود گفت، «عاقبت راهی که برگزیده، شهادت است.»
☺️او که پرورش یافته مکتب حسینی بود، دانش آموخته دانشگاه امام حسین (ع) نیز شد.
👌اگر چه در سوریه به دنبال #شهادت میگشت؛ اما روزی او انگار جای دیگری قرار داشت. او باید در بیست و سومین روز از خرداد ۱۳۹۳ که همزمان با نیمه شعبان بود، نزدیک به بینالحرمین به فیض شهادت نائل میآمد و دو روز بعد پیکر مطهرش در قطعه ۲۶ گلزار شهدای بهشت زهرا (س) برای همیشه آرام میگرفت...
#زمینه_ساز_ظهور
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌿@didehban313🌿
♻️ فرازی از #وصیت_نامه
🌿 همه من را حلال کنید. من 17 روز #روزه قضا دارم و مدرسه (آقای انصاری) از من (2250) تومان میخواهد.
هر چه در اتاق من است برای طلاب الجزایری و تونسی است. (بالاشتراک)
فقط رادیو سونی کامپیوتری است که باید به برادر اکبر ثقفیان اهل زنجان (که از طلاب ایرانی مدرسه حجتیه میباشد) داده شود.
خداحافظ
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#شهید_کمال_کورسل (#شهید_ژروم_ایمانوئل_کورسل)
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌿@didehban313🌿
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
دشمن باید بداند و این تجربه را کسب کرده باشد که هر توطئهای را که علیه انقلاب طرحریزی کند، امت بیدار و آگاه با پیروی از رهبر عزیز، آن را خنثی خواهد کرد.
آینده جنگ هم کاملاً روشن است که پیروزی نصیب رزمندگان اسلام خواهد شد و هیچگاه ما نخواهیم گذاشت که خون شهیدانمان هدر رود. اگر امروز به انقلاب ما خدشه وارد شود بدانید که به مسلمانهای جهانخدشه وارد شده است
و اگر به انقلاب ما رونق داده شود آنها پیروز شدهاند.
🍎فرازی از #وصیت_نامه
فرمانده #دفاع_مقدس #زمینه_ساز_ظهور #شهید_محمود_کاوه
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
♻️ فراموش نمی کنم یک بار زمستان بسیار سردی بود با هم در حال بازگشت به خانه بودیم. پیرمردی مشغول گدایی بود و از سرما می لرزید. [شاهرخ] فورا کاپشن گران قیمت خودش رو در آورد و به مرد فقیر داد. بعد هم دسته ای اسکناس از جیبش به آن مرد داد و حرکت کرد.
😍پیرمرد که از خوشحالی نمی دانست چه بگوید، مرتب می گفت :
🌿جَوون خدا عاقبت بخیرت کنه....
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#شهید_شاهرخ_ضرغام
.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌿@didehban313🌿
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
✍بخشی از #وصیت_نامه ی #شهید_یعقوب_آذرآبادی_حق
#پدر عزیز و زحمتکشم! از دور به دستهایتان #بوسه میزنم و افتخار میکنم که پدری مثل شما دارم زیرا با تلاش و کار کردن خود بهترین مجاهدتها را در راه خدا میکنی.
پدرم این را بدان؛ تویی که با عزمی راسخ برای امرار معاش فرزندانت به بیرون گام میگذاری و از صبح تا شب #تلاش میکنی، مثل آن مجاهدی هستی که در میدان نبرد پیش روی دشمن شمشیر میزند و #جهاد میکند.
#مادر عزیزم! افتخار میکنم که در راه اسلام صبری #زینب گونه دارید. خدا اجرتان بدهد که در راه اسلام صبورید. خدا را شکر میکنم که پدر و مادری عطایم فرموده که نه تنها مانع رفتن من به جبهه نمیشوند، بلکه خودشان #قرآن بالای سر فرزندانشان میگیرند و آنها را راهی جبهه ها میکنند. خدا با هاجر و ابراهیم محشورتان کند و با فاطمه(س) و حسین(ع) همنشین گرداند.
🚨ای یاوران #امام_زمان (عج) مبادا ذره ای به خود نگرانی راه بدهید. مبادا بگذارید #شیطان وسوسه تان کند.
پدر و مادر عزیزم شما رسولانی هستید و رسالتتان این است که به جهانیان بفهمانید اسلام فرزند و غیرفرزند نمیشناسد. اگر احتیاج شود، خون فرزندان عزیزتان برای آبیاری درخت اسلام آماده است.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌿@didehban313🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
💠موسسهای در نجف بود به نام «اسلام اصیل» که مشغول کار چاپ و تکثیر جزوات و کتاب بود. من با اینکه متولد قم بودم اما ساکن نجف شده و در این موسسه کار میکردم.
☺️اولین بار هادی ذوالفقاری را در این موسسه دیدم. پسر بسیار با ادب و شوخ و خندهرویی بود. او در موسسه کار می کرد و همان جا زندگی و استراحت میکرد. طلبه بود و در مدرسه کاشف الغطا درس میخواند.
🚗من ماشین داشتم. یک روز پنجشنبه راهی کربلا بودم که هادی گفت: داری میری کربلا؟ گفتم: آره، من هر شب جمعه با چند تا از رفیقها میریم، راستی جا داریم تو نمیخوای بیای؟
😍گفت: جدی میگی؟ من آرزو داشتم بتونم هر #شب_جمعه برم کربلا. ساعتی بعد با هم راهی شدیم. ما توی راه با رفقا میگفتیم و میخندیدیم، شوخی میکردیم، سر به سر هم میگذاشتیم اما هادی ساکت بود.
بعد اعتراض کرد و گفت: ما داریم برای زیارت کربلا می ریم. بسه، این قدر شوخی نکنید. او می گفت، اما ما گوش نمیدادیم. برای همین رویش را از ما برگرداند و بیرون جاده را نگاه می کرد.
به #کربلا که رسیدیم، ما با هم به زیارت رفتیم. اما هادی می گفت: اینجا جای زیارت دسته جمعی نیست. هر کی باید تنها بره و تو حال خودش باشه، ما هم به او محل نمیگذاشتیم و کار خودمان را میکردیم!
#طلبه_شهید
#مدافع_حرم
#زمینه_ساز_ظهور
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
✍میزان آنلاین
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌿@didehban313🌿.
♻️ گاه #مادر می شدم...
🍒کودک 3 ماهه ای داشتم که بلافاصله بعد از شیفتم برای به آغوش کشیدن و شیر دادن به او می شتافتم. در آن روزهای پرهیاهو کمتر وقت رسیدگی به او و #مادرانه هایم را داشتم.
جوان 17 ساله ای را به تازگی به بخش 3 جراحی بیمارستان فرخی، که من تازگی عهده دار مسئولیتش شده بودم، آورده بودند که یک پایش از #مچ قطع شده بود.
😔زمان تغییر شیفت من که شد، صدای #گریه هایش به گوشم رسید. کودکم فراموشم شد. به تندی به کنار تختش رفتم و مادرانه هایم را برایش نمایان کردم: «پسر نازنین چه شده است؟ چرا بیقراری؟»
🍃نگاهی به من و نگرانی چشمانم و صدای بغض دارم کرد و آرامتر از پیش با اشاره به پای قطع شده اش، گفت :
«انگشتان پایم #درد می کند».
💔😢آن لحظه بر من و دل بیقرارم چه گذشت!!
ساعت ها در کنارش نشستم و تا آرامش را به این پسر کم سن و سال شجاع میهن باز گردانم. برایش از #حضرت_علی_کبر (ع) گفتم.
👌برایش از دست های بریده #حضرت_عباس (ع) زمزمه کردم. به او گفتم، تو همه وجودت لایق بهشت است و اکنون پایت به ودیعه در #جنت است.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌿@didehban313🌿
♻️ روزی که حجت بیست گرفت...
🌺 حجت خط خوشی داشت و بسیار خوب می نوشت هر شهیدی که می آمد #حجله او را حجت تزیین می کرد و پلاکارت شهیدان را او می نوشت.
🌿قبل از شهادت برای خود نیز #پلاکارتی نوشته بود گویی می دانست که روزی به گفته خودش بیست خواهد گرفت.
وقتی از جبهه می آمد می گفتم: حجت از جبهه چه خبر می گفت: مادر خبری نیست باز نمره ام بیست نشد.
👌می گفت: روزی بیست خواهم گرفت
🌿بالاخره خداوند در عملیات کربلای 5 بیستی که شایسته حجت بود به او داد و او را به آرزوی دیرینه اش رساند.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#شهید_حجت_ایرانی_جم
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌿@didehban313🌿
🌺 سفارش به برادران و خواهران دینی
و اما ای برادران و خواهران دینی به شما سفارشی می کنم به پیروی از #ولایت_فقیه و گوش دادن و عمل بی قید و شرط به فرمایشات ایشان و احترام به پدر و مادر که خیلی به گردن ما حق دارند، خواندن #زیارت_عاشورا، من خود هر صبح و شام زیارت عاشورا را می خواندم، نتیجه آن را در زندگی دیدم.
✖️و از خدا بخواهید که به همه ما #اشک چشم و دل #مناجات عنایت کند، مخصوصا در مجالس روضه #امام_حسین (ع)
فرازی از #وصیت_نامه
#مدافع_حرم #زمینه_ساز_ظهور
#شهید_علی_شاهسنایی
سالروز شهادت : ۹۴.۱۰.۱۰
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌿@didehban313🌿🌷
💎✨💎✨🍃
#وصیت_نامه تکان دهنده ی عباس...
بسم الله الرحمن الرحیم
آخر من کجا و شهدا کجا خجالت میکشم بخواهم مثل شهدا وصیت کنم من ریزه خوار سفره ی آنان هم نیستم، شهید شهادت را به چنگ می آورد راه درازی را طی میکند تا به آن مقام می رسد اما من چه!
😔سیاهی گناه چهره ام را پوشانده و تنم را لخت و کسل کرده، حرکت جوهره ی اصلی انسان است و گناه زنجیر، من سکون را دوست ندارم. عادت به سکون بلای بزرگ پیروان حق است، سکونم مرا بیچاره کرده.
🔁در این حرکت عالم به سمت معبود حقیقی دست و پایم را اسیر خود کرده، انسان کر میشود، کور میشود، نفهم میشود، گنگ میشود و باز هم زندگی میکند. بعد از مدتی مست میشود و عادت میکند به مستی و وای به حالمان اگر در مستی خوش بگذرانیم و درد نداشته باشیم. درد را، انسانِ بی هوش نمیکشد، انسان خواب نمیفهمد، درد را، انسان با هوش و بیدار میفهمد.
💔راستی! دردهایم کو؟ چرا من بیخیال شده ام؟ نکند بی هوشم؟ نکند خوابم؟ مثل آب خوردن چندین هزار مسلمان را کشتند و ما فقط آن را مخابره کردیم. قلب چند نفرمان به درد آمد؟ چند شب خواب از چشمانمان گریخت؟ آیا مست زندگی نیستیم؟
💎خدایا تو هوشیارمان کن، تو مرا بیدار کن، صدای العطش میشنوم صدای حرم می آید گوش عالم کر است. خیام میسوزد اما دلمان آتش نمیگیرد. مرضی بالاتر از این چرا درمانی برایش جستجو نمیکنیم، روحمان از بین رفته سرگرم بازیچه دنیاییم.
الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ ما هستیم، مرده ام تو مرا دوباره حیات ببخش، خوابم تو بیدارم کن.
💎خدایا! به حرمت پای خسته ی رقیه (س) به حرمت نگاه خسته ی زینب (س) به حرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر (عج) به ما حرکت بده.
۹۵.۰۲.۰۲
#مدافع_حرم
#زمینه_ساز_ظهور
#شهید_عباس_دانشگر
✍مدافعان حرم (پروانه های دمشق)
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌿@didehban313🌿