#خاطرات و #زندگی نامه شهید مدافع حرم #قاسم {مهدی} #غریب
#انشاء_دوران_دبستان
#راوی_همکلاسی
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
❇️،دوره راهنمایی هر وقت #زنگ انشا می شد همه انشاء مینوشتند.
معلم می گفت: انشاء درمورد اینکه در آینده دوست دارید چه کاره بشوید.
هرجلسه یکی از بچه ها یه شغلی رو انتخاب می کرد.
یکی می گفت: می خواد معلم بشه.
یکی می گفت: می خواد راننده بشه.
یکی می گفت: می خواد دکتر بشه.
یکی می گفت: می خواد...
🌷🕊 #نوبت #قاسم که می شد ؛ می گفت: اگه بزرگ شدم و درسم تموم بشه می خوام #خلبان بشم و بعدش #شهید بشم.
🍂بچه ها می گفتن: #قاسم جنگ خیلی وقته تموم شده دیگه خبری از جنگ و شهادت نیست.!!
💫🌺 ولی بازم #قاسم تکرار می کرد و می گفت: آرزو دارم وقتی درسام تموم بشه دوست دارم #خلبان بشم و بعدش شهیدبشم.
⏺ واقعیت داره میگن #سرنوشت آدما روی #پیشانی نوشته میشه!!
واقعا که #خداوند #شهدا رو انتخاب می کنه تا مثلا یه روزی یکی #مثل شهید #قاسم بزرگ شه و به عنوان #نخبه نظامی انتخاب بشه و بعدش یه روزی بشه همونی که در دوران کودکی آرزو داشت؛ همین هم شد.
🌷 قاسم بزرگ شد.
🌷خلبان شد
🥀🥀 و عاشق این بود که #چشمانش مانند #قمر بنی هاشم #شکافته بشه و #قلبش مانند قلب مبارک #سیدالشهدا تیر بخوره.
🌹 #قاسم یکی از چشمانش را از دست داد.
💔 بدنش مانند بدن #حضرت سقا پر از ترکش؛
🇮🇷 قاسم شد سرهنگ پاسدار؛
💔قاسم شد جانباز سرافراز؛
🌴 قاسم شد ذاکر اهل بیت "علیهم السلام"؛
🏴قاسم شد شهید مدافع حرم
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌿@didehban313🌿