این همه جمعیت مشغول طواف بر روی پشت بام مسجدالحرام هستند .
یعنی چهارمین طبقه از طواف
دوشنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۲
https://eitaa.com/dimzan
اسمش yucenur بود از هلند آمده بود و اصالتا ترک بود همین که مهرم را دید به انگلیسی پرسید این چیه؟ تو مسجدالحرام مهر نمیگذارم جانمازم را باز کرده بودم برای برداشتن تسبیح که مهر را ناغافل دیده بود. گفتم یه تیکه خاکه، برای این که جای سجده ام تمیز باشه. گفت چه خوب از کجا خریدی ؟😁
گفتم ایران گفت اینجا ندیدی کجا میفروشن😄
کار داشت به جاهای باریک میکشید گفتم نیاز نیست بخری بیا من مال خودم را میدهم بهت. خندید و قبول نکرد .
دوشنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۲
https://eitaa.com/dimzan
گفت مشکل دختر ها در ایران چیه؟
گفتم روسری!
گفت یعنی زن و مرد تو محیط کاری از هم جدا نیستند؟ تو دانسگاه چی؟
گفتم نه، بعد با اشاره پرسید که باید پوشیه بزنند حتما؟ که گفتم نه همان روسری هم نمادین است و گاهی بودن و نبودنش فرقی نمیکند. گفت پس این که مشکل نیست. مشکل ما در هلند این است که میخواهیم با روسری کار کنیم و نمیگذارند!
بعد از نماز مهر و طلق روسری ام را بهش دادم. از طلق هم خیلی خوشش آمده بود و هی اشاره میکرد به چروک روسری خودش و صافی مال من.
تکنولوژی اش را ندیده بود😁
خیلی تشکر کرد و دستبندش را درآورد انداخت دستم.
دوشنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۲
https://eitaa.com/dimzan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پرنده های طواف کنِ آواز خوان
دوشنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۲
https://eitaa.com/dimzan
اهل فیلیپین بودند ساکن ریاض مادر و پدرش نوبتی طواف کردند مامانشون باهاشون انگلیسی حرف میزد ولی وقتی میگفت الله اکبر ادای نماز خواندن در می اوردن
دوشنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۲
https://eitaa.com/dimzan
سر میز صبحانه به خانوم هایی که هیچ کدام را نمیشناختم گفتم همه اعمال را به سلامتی انجام دادید؟ حاج خانم کناری ام در لحظه زد زیر گریه.
گریه نه این که روی چشمش اشکی شود و اینها.
از آن گریه ها که اشک هایش دانه های بزرگ و سنگینند.
تعجب کردیم همه.
کلی نازش را کشیدیم تا گفت پاهام درد میکنه نمیتونم برم اعمال ، از دیشب که همه هم اتاقی هام رفتن برای اعمال تا همین الان داشتم گریه میکردم اونقدر تنهایی واسه خودم زار زدم که صدام گرفته . هرچی دلداری اش دادیم که حسرت توی دل تو از طواف اونا قیمتی تره توی کتش نرفت .
گفت ۱۵ سال انتظار کشیدم که بیام دورش بچرخم. حالا باید چشمم به دست این و اون باشه که منو ببرن اون بالا با ویلچر بچرخونن اخر خونه اشم معلوم نباشه . خیلی دلم براش سوخت بغلش کردم . عین بچه ها کلی هم تو بغل من گریه کرد
#تا_جوانیم_فکر_حج_باشیم
دوشنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۲
https://eitaa.com/dimzan
آقای حاج حسن طهرانی مقدم و یارانش هم دوازده سیزده سال پیش در روز تولد امام هادی به شهادت رسیدند .
#فاتحه_ای_صلواتی_چیزی😊
دوشنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۲
https://eitaa.com/dimzan
ماه فقط چراغکی است بالای مناره ای
وقتی خانه ،خانه تو باشد ...
سه شنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۲
https://eitaa.com/dimzan
دیشب به مناسبت تولد امام هادی یکی فلافل چرک😃 مهمونمون کرد .
سه شنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۲
https://eitaa.com/dimzan
خیلی خوشمزه بود توش سیب زمینی سرخ کرده و بادمجون سرخ کرده و سالاد کلم ریخت
سه شنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۲
https://eitaa.com/dimzan