#ســــه_خاطـــــره 🌹🍃
💢سنم كم بود، گذاشتندم بيسيمچي؛ بيسيمچي ناصر كاظمي كه فرماندهي تيپ بود.
چند روزي از عمليات گذشته بود و من درست و حسابي نخوابيده بودم. رسيديم به تپهاي كه بچههاي خودمان آنجا بودند. كاظمي داشت با آنها احوالپرسي ميكرد كه من همانجا ايستاده تكيه دادم به ديوار و خوابم برد.
وقتي بيدار شدم، ديدم پنج دقيقه بيشتر نخوابيدهام، ولي آنجا كلي تغيير كرده بود. يكي از بچهها آمد و گفت: «برو نمازهاي قضايت را بخوان.» اول منظورش را نفهميدم؛ بعد حاليام كرد كه بيست و چهار ساعت است خوابيدهام. توي تمام اين مدت خودش بيسيم را برداشته بود و حرف ميزد.
❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃
💢وسايل نيروهايم را چك ميكردم. ديدم يكي از بچهها با خودش كتاب برداشته؛ كتاب دبيرستان. گفتم «اين چيه؟» گفت: «اگر يه وقت اسير شديم، ميخوام از درس عقب نيفتم.» كلي خنديدم.
❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃
💢عادت داشتند با هم بروند منطقه؛ بچههاي يك روستا بودند. فرماندهشان كه يك سپاهي بود از اهالي همان روستا، شهيد شد. همهشان پكر بودند. ميگفتند شرمشان ميشود بدون حسن برگردند روستايشان.
همان شب بچهها را براي مأموريت ديگري فرستادند خط. هيچ كدامشان برنگشتند. ديگر شرمندهي اهالي روستايشان نميشدند.
🌷-----*~*💓*~*-----🌷
#شهداعاشقترند💞👇
┏━━━🍃═❤️━━━┓
@sangarsazanbisangar
┗━━━❤️═🍃━━━┛
❣ #سلام_امام_زمانم
السَّلامُ عَلَيْكَ يا داعِيَ اللهِ وَرَبّانِيَ آياتِهِ..
سلام بر تو ای مولایی که دل های گمکرده راه را به سوی خدا می خوانی...
و راهیافتگان را در مسیر خدایی شدن، #می_پرورانی...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
🌷🌷-----*~*💓*~*-----🌷
#شهداعاشقترند💞👇
┏━━━🍃═❤️━━━┓
@sangarsazanbisangar
┗━━━❤️═🍃━━━┛
ختم پنج صلوات برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف و سلامتی رهبر عزیزمون و سلامتی خودتون و خانواده هاتون و حل شدن مشکلات .
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
التماس دعا .
🌷-----*~*💓*~*-----🌷
#شهداعاشقترند💞👇
┏━━━🍃═❤️━━━┓
@sangarsazanbisangar
┗━━━❤️═🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نخستین مکالمۀ تلفنی شهید لشگری با همسرش بعد از ١٨ سال اسارت🌸🍃
🌷🌷-----*~*💓*~*-----🌷
#شهداعاشقترند💞👇
┏━━━🍃═❤️━━━┓
@sangarsazanbisangar
┗━━━❤️═🍃━━━┛
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
اِلهی
یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
یا عالیُ بِحَقِّ علی
یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان
🌷🌷-----*~*💓*~*-----🌷
#شهداعاشقترند💞👇
┏━━━🍃═❤️━━━┓
@sangarsazanbisangar
┗━━━❤️═🍃━━━┛
#سلام_امام_مهربان_زمانم ❣
شيعه غريب مانده
و ظلم، گَردِ سياهش را پهناورتر از هميشه بر زمين گسترانيده...
کاش این ظلمها آخرین نوید آمدنت باشد
آقا جانم🌷
دوری تو خسارت ما را زیاد کرد
راضی نشو که بیشتر از این ضرر کنیم
#اللهم_عجّل_لولیڪ_الفرج
🌷🌷-----*~*💓*~*-----🌷
#شهداعاشقترند💞👇
┏━━━🍃═❤️━━━┓
@sangarsazanbisangar
┗━━━❤️═🍃━━━┛
May 11
ختم پنج صلوات برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف و سلامتی رهبر عزیزمون و سلامتی خودتون و خانواده هاتون و حل شدن مشکلات .
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
التماس دعا .
🌷-----*~*💓*~*-----🌷
#شهداعاشقترند💞👇
┏━━━🍃═❤️━━━┓
@sangarsazanbisangar
┗━━━❤️═🍃━━━┛
آرامش آسمان شب
سهم قلبتان❣ باشد
و نور ستاره ها💫
روشنى ِ بى خاموش ِ تمام لحظه هايتان
شبتون مهتابی🌷
#شبتون_مهدوی_و_ارام🌸🍃
🌷-----*~*💓*~*-----🌷
#شهداعاشقترند💞👇
┏━━━🍃═❤️━━━┓
@sangarsazanbisangar
┗━━━❤️═🍃━━━┛
سالها بعدقهرمان فیلم کسی نیست
که شهری را از دست هیولای غول پیکر نجات دهد
به تنهاییاز عجیب ترین زندان ها فرار کند
و یا یک تنه ارتشی را حریف باشد…
سالها بعدقهرمان قصه کسی است
که “جرات” می کند
و میان “آدم ها””عاشـــ♥️ـــق” می شود…
پوریا نبیپور
🌷-----*~*💓*~*-----🌷
#شهداعاشقترند💞👇
┏━━━🍃═❤️━━━┓
@sangarsazanbisangar
┗━━━❤️═🍃━━━┛
#عاشقانه_شهدایی 💕
#همسرشهیدمهدی_هنرورباوجدان✨
سوز سردی بر صورتم می خورد.
درستــ همان جا ایستادم؛ کنار سقاخانه حرم.
آن روز جمعه مهدی هم کنارم ایستاده بود. هر دو برای زیارت به حرم امام رضا (ع) آمده بودیم.
نزدیکی های ظهر بود که بعد از زیارتــ خواستیم برگردیم خانه.
مهدی گفت: «صبر کنیم، نماز جمعه را که خواندیم، برمی گردیم …»
لرزیدم و گفتم: «آخه با این هوا؟ سرما می خوریم …»
کتش را از تن درآورد و روی زمین پهن کرد: «بشین روی لباسم تا سرما نخوری …»
خودش هم همان طور با لباس نازکی که بر تن داشتـ، کنارم روی زمین نشست
آن روز نماز جمعه را با هم خواندیم؛ درست همان جا کنار سقاخانه حرم …
🌷-----*~*💓*~*-----🌷
#شهداعاشقترند💞👇
┏━━━🍃═❤️━━━┓
@sangarsazanbisangar
┗━━━❤️═🍃━━━┛
#داستانک 🌹🍃
آیت الله اراکی فرمود:شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت.
پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟
با لبخند گفت:خیر
سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟
گفت:نه
با تعجب پرسیدم
پس راز این مقام چیست؟
جواب داد:هدیه مولایم حسین است!
گفتم چطور؟
با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم ، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد
آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت:
به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم.
محمدتقی خان امیرکبیر را ابتدا در همان کاشان دفن کردند اما چند ماه بعد، با پیگیریهای همسرش عزتالدوله، از آنجا که طبق وصیت مرحوم امیر کبیر به وصیً خود مرحوم حاج شیخ عبد الحسین تهرانی معروف به شیخ العراقین در دفن پیکرش در کربلا ، جسد را به کربلای معلی منتقل کردند تا برای همیشه در رواق شرقی حرم سیدالشهداء(ع) آرام گرفت
🌷-----*~*💓*~*-----🌷
#شهداعاشقترند💞👇
┏━━━🍃═❤️━━━┓
@sangarsazanbisangar
┗━━━❤️═🍃━━━┛
#عاشقـــــــانه_های_ناب 💕
قهر بودیم، درحال نماز خوندن بود...
نمازش که تموم شد، هنوز پشت به اون نشسته بودم...
کتاب شعرش رو برداشت و با یه لحن دلنشین شروع کرد به خوندن...
ولی من باز باهاش قهر بودم!!!!!
کتابو گذاشت کنار...بهم نگاه کرد و گفت:
"غزل تمام...نمازش تمام...دنیامات،
سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد!!!!"
باز هم بهش نگاه نکردم....!!!
اینبار پرسید: عاشقــ♥️ـــمی؟؟؟ سکوت کردم....
گفت : "عاشقــــ♥️ـــــم گر نیستی لطفی بکن نفرت بورز....
بی تفاوت بودنت هر لحظه آبم می کند..."
دوباره با لبخند پرسید: عاشقمــ♥️ــــی مگه نه؟؟؟؟؟
گفتم: نـــــــه!!!!!
گفت: "لبت نه گوید و پیداست می گوید دلت آری...
که این سان دشمنی یعنی که خیلی دوستــــ💕ـــــم داری..."
زدم زیر خنده....و روبروش نشستم....
دیگه نتونستم بهش نگم که وجودش چقد آرامش بخشه...
بهش نگاه کردم و از ته دل گفتم...
خدارو شکر که هستی....❤️🍃