#داستان_گل_افتابگردان_عاشق🌻
گل آفتاب گردان🌻 رو به نور می چرخد و آدمی رو به #خدا . ما همه آفتابگردانیم.اگر آفتابگردان به خاک خیره شود و به تیرگی،دیگر آفتابگردان نیست.
آفتابگردان🌻 کاشف معدن صبح است و با سیاهی نسبت ندارد.
اینها را گل #آفتابگردان به من گفت و من تماشایش میکردم که خورشید کوچکی بود در زمین و هر گلبرگش شعلهای بود و دایرهای داغ در دلــ♥️ـــش میسوخت.
#آفتابگردان🌻 به من گفت: وقتی دهقان بذر آفتابگردان را میکارد، مطمئن است که او #خورشید را پیدا خواهد کرد.
آفتابگردان هیچ وقت چیزی را با خورشید اشتباه نمیگیرد؛ اما #انسان همه چیز را با #خدا اشتباه میگیرد.
آفتابگردان🌻 راهش را بلد است و کارش را میداند. او جز دوست داشتن آفتاب و فهمیدن خورشید، کاری ندارد.
او همه زندگیاش را وقف نور میکند، در #نور به دنیا میآید و در نور میمیرد. نور میخورد و نور میزاید.
دلخوشی #آفتابگردان🌻 تنها آفتاب است.
آفتابگردان با آفتاب آمیخته است و انسان با خدا.
بدون آفتاب، آفتابگردان🌻 میمیرد؛ بدون #خدا، انسان.
آفتابگردان گفت: روزی که #آفتابگردان به آفتاب بپیوندد، دیگر آفتابگردانی نخواهد ماند و روزی که تو به خدا برسی، دیگر «تویی» نمیماند.
و گفت من فاصلههایم را با نور پر میکنم، تو فاصلهها را چگونه پُر میکنی؟ آفتابگردان این را گفت و خاموش شد.
گفتوگوی من و #آفتابگردان ناتمام ماند.
زیرا که او در آفتـــ☀️ــــاب غرق شده بود.
جلو رفتم بوییدمش، بوی خورشید میداد.
تب داشت و عاشـــ♥️ـــق بود.
خداحافظی کردم، داشتم میرفتم که نسیمی رد شد و گفت: نام #آفتابگردان همه را به یاد آفتاب میاندازد، نام انسان آیا کسی را به یاد #خدا خواهد انداخت؟
آن وقت بود که شرمنده از خـــ♥️ـــدا رو به آفتاب گریستم
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#شهداعاشقترند💞👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@sangarsazanbisangar
┗━━━♥️═🍃━━━┛
#مهدےجان❤️
مردی شبیه آسمان از ایل #خورشید
با کوله بار نور و عرفان خواهد آمد
پای تمام چشمه ها #نرگس بکارید
نور دل چشم انتظاران خواهد آمد
تابنده ترین #خورشید،به صبح #عشق سوگند
روزی شب ما هم به پایان خواهد آمد
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج💚
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@eshgsahbzaman
┗━━━♥️═🍃━━━┛