eitaa logo
دین بین
14.2هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
13 فایل
😁هدف ما گفتن موضوعات سنگین با قالب سبکه 🎞 تولید کلیپهای اینوری برای اونوری‌ها 🥴 ✍️ نویسنده و کارگردان: سید علی سجادی‌فر 🎞️ بازیگر: امید غفاری پیج ویراستی مون: https://virasty.com/dinbin
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 هابیل گله دار بود و برای قربانی ، بهترین گوسفندی که در گله داشت انتخاب کرد و در محل قربانی قرار داد . قابیل کشاورز بود و از محصولات زراعی خود ، مقداری کم ، آنهم از نوع نا مرغوب آن ، به جایگاه تعیین شده آورد . 🌱 در آن روزگار ، نشانه قبول شدن قربانی بندگان ، پیدایش جرقه ای از نوع آتش و سوزانیدن قربانی بود . 🌿 دو برادر هدایای خود را در محل معین قرار دادند و در نقطه ای دورتر به انتظار نشستند . انتظار آنها زیاد بطول نیانجامید که شعله نمایان شد و قربانی هابیل را در خود فرو برد ولی هدیه قابیل همانگونه دست نخورده باقی ماند . 🍃 قابیل که انتظار چنین پیشامدی را نداشت با اخم فراوان ، جایگاه را ترک گفت ولی شعله سوزان حسد ، بیش از پیش در درونش زبانه کشید . 💠 روزی به هابیل گفت : من نمی گذارم تو زنده بمانی و مقامی که باید بمن برسد تو اشغال کنی . من تو را خواهم کشت و به این وضع خاتمه خواهم داد . هابیل با نهایت وقار و آرامش زبان به نصیحت او گشود و گفت برادر جان ، تو اشتباه میکنی ، 🌹 کشتن من مشکل تو را حل نمی کند . قبول نشدن قربانی تو دلیل دیگری دارد و آن این است که خداوند بزرگ ، فقط قربانی و عبادت بندگان با تقوا را قبول می کند و تو تقوا نداری . من زنده باشم یا نباشم چیزی تغییر نمی کند . 🌸 علاوه بر این ، خونریزی و آدم کشی گناهی است بزرگ که اگر مرتکب شوی بر سیه روزی و بدبختی تو خواهد افزود و من هرگز برای کشتن تو ، اقدام نخواهم کرد . ادامه داستان در قسمت بعد .... ________________________ 📚 : سوره مائده آیه 28 تا 30 دوره کامل قصه های قرآن نوشته محمد صحفی ┏━━━🍃═♥️━━━┓ @parvaztakhodaa ┗━━━♥️═🍃━━━┛