eitaa logo
دین بین
13.9هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
13 فایل
😁هدف ما گفتن موضوعات سنگین با قالب سبکه 🎞 تولید کلیپهای اینوری برای اونوری‌ها 🥴 ✍️ نویسنده و کارگردان: سید علی سجادی‌فر 🎞️ بازیگر: امید غفاری ارتباط با ما: 👇 @ali_sajjadi پیج ویراستی مون: https://virasty.com/dinbin
مشاهده در ایتا
دانلود
حالش خیلی عجیب بود فهمیدم با بقیه فرق میکنه گفت : یه سوال دارم که خیلی جوابش برام مهمه گفتم :چشم، اگه جوابشو بدونم، خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم گفت: دارم میمیرم گفتم: یعنی چی؟ گفت: یعنی دارم میمیرم دیگه گفتم: دکتر دیگه ای، خارج از کشور؟ گفت: نه همه اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاری نمیشه کرد. گفتم: خدا کریمه، انشالله که بهت سلامتی میده  با تعجب نگاه کرد و گفت: یعنی اگه من بمیرم، خدا کریم نیست؟ فهمیدم آدم فهمیده ایه و نمیشه گول مالید سرش گفتم: راست میگی، حالا سوالت چیه؟ گفت: من از وقتی فهمیدم دارم میمیرم خیلی ناراحت شدم از خونه بیرون نمیومدم، کارم شده بود تو اتاق موندن و غصه خوردن، تا اینکه یه روز به خودم گفتم تا کی منتظر مرگ باشم، خلاصه یه روز صبح از خونه زدم بیرون مثل همه شروع به کار کردم، اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و انگار این حال منو کسی نداشت، خیلی مهربون شدم، دیگه رفتارای غلط مردم خیلی اذیتم نمیکرد با خودم میگفتم بذار دلشون خوش باشه که سر من کلاه گذاشتن، آخه من رفتنی ام و اونا انگار نه سرتونو درد نیارم من کار میکردم اما حرص نداشتم بین مردم بودم اما بهشون ظلم نمیکردم و دوستشون داشتم ماشین عروس که میدیدم از ته دل شاد میشدم و دعا میکردم گدا که میدیدم از ته دل غصه میخوردم و بدون اینکه حساب کتاب کنم کمک میکردم مثل پیر مردا برا همه جوونا آرزوی خوشبختی میکردم الغرض اینکه این ماجرا منو آدم خوبی کرد و ناز و خوردنی شدم حالا سوالم اینه که من به خاطر مرگ خوب شدم و آیا خدا این خوب شدن و قبول میکنه؟ گفتم: بله، اونجور که یادگرفتم و به نظرم میرسه آدما تا دم رفتن خوب شدنشون واسه خدا عزیزه آرام آرام خدا حافظی کرد و تشکر داشت میرفت گفتم: راستی نگفتی چقدر وقت داری؟ گفت: معلوم نیست بین یک روز تا چند هزار روز!!! یه چرتکه انداختم دیدم منم تقریبا همین قدرا وقت دارم. با تعجب گفتم: مگه بیماریت چیه؟ گفت: بیمار نیستم! هم کفرم داشت در میومد وهم ازتعجب داشتم شاخ دار میشدم گفتم: پس چی؟ گفت: فهمیدم مردنیم، رفتم دکتر گفتم: میتونید کاری کنید که نمیرم گفتن: نه گفتم: خارج چی؟ و باز گفتند : نه! خلاصه ما رفتنی هستیم کی ش فرقی داره مگه؟ باز خندید و رفت و دل منو با خودش برد..... 🌷‌-----*~*💓*~*-----🌷 💞👇 ┏━━━🍃═❤️━━━┓  @sangarsazanbisangar ┗━━━❤️═🍃━━━┛
🌹🍃 ⚠️ بوی محرم می‌آمد... باید برای عزای ارباب پیراهن مشکی تهیه می‌کردم. با پیمان برای خرید پارچه به بازار رفتیم، بعد از خرید سراغ حاج حیدر خیاط قدیمی در کوچه پس کوچه‌های مولوی که خیاطی‌اش حرف نداشت رفتیم؛ به قول معروف دستش برای همه خوب بود، لباس را طوری می‌دوخت که سالها برایت عمر می‌کرد. سرش شلوغ بود، گوشه‌ای ایستادم و مشغول ور رفتن با گوشی‌ شدم و پیام کانال‌ها را چک کردم. [تو محرم به دختره می‌گم؛ میشه شمارتو داشته باشم؟ میگه: برا چی می‌خوای؟! میگم: می‌خوام در مورد اشتباهی که یزید کرده با هم صحبت کنیم.] [ چقدر چادر بهت میاد! _فدات شم، تو هم چقدر قشنگ زنجیر می‌زنی... "رابطه های شب محرم"] [نذری دادنی نیست، گرفتنیه! از روی المک گاز خودش را روی جمعیت پرتاب می‌کند!] پیام‌های کانال را برای پیمان خواندم، هر دو از خنده روده بر شدیم. جوک‌ها را به سایر دوستان ارسال کردم. صدایی خنده‌مان را قطع کرد. گویی قیچی از دست حاج حیدر روی میز افتاده بود!.. چهره‌اش در هم شد. سنگینی نگاهش را حس کردم! -چی شد حاج حیدر؟ -پسر حاج احمد! بچه هیئتی و عشق شهادت؛ به متنی که خوندی فکر کردی و خندیدی!؟ جوک برای محرم!؟ کمی تامل کن و ببین پشت این جوک‌ها چیه آخه پسر جون! هر جوکی که جوک نیست، هر خنده‌ای که حلال نیست. قیمه‌ای که شفا داده هزاران هزار آدم رو، حالا شده جوک برای تفریح و سرگرمی... نمک خورده نمکدون رو شکستیم. ماه، ماهی هست که زمین و آسمان به عزاش نشستند؛ اونوقت به جوک هاش غش غش می خندی و نشرش میدی. به حرمت شیر پاکی که خوردید، حرمت این ماه رو از بین نبرید. حرمت این ماه رو از بین نبریم... آهی کشید و به برش زدن پارچه ی روی میز ادامه داد. خنده هایمان دیگر محو شده بود. من و پیمان در سکوت سنگینی مشغول فکر شدیم آنهم با چند کلمه "عزاداری، جوک، حرمت..." ✍ 🌷‌-----*~*💓*~*-----🌷 💞👇 ┏━━━🍃═❤️━━━┓  @sangarsazanbisangar ┗━━━❤️═🍃━━━┛
🌹🍃 روزی جوانی پیش پدرش آمدو گفت:دختری رادیده ام ومیخواهم بااوازدواج کنم .من شیفته زیبایی این دختر وجادوی چشمانش شده ام . پدرباخوشحالی گفت :بگواین دخترکجاست تابرایت خواستگاری کنم وبه اتفاق رفتند تادخترراببینند اماپدربه محض دیدن دختر دلباخته اوشدوبه پسرش گفت: ببین پسرم این دخترهم ترازتونیست وتونمیتوانی اوراخوشبخت کنی اورابایدمردی مثل من که تجربه زیادی درزندگی داردسرپرستی کند تابتواندبه اوتکیه کند پسر حیرت زده جواب داد :امکان نداردپدرکسی که بااین دخترازدواج میکند من هستم نه شما..... پدروپسرباهم درگیرشدند وکارشان به اداره پلیس کشید ماجرا را به افسرپلیس تعریف کردند.افسردستورداددختررااحضارکنندتاازخوداوبپرسندکه میخواهد با کدامیک ازاین دوازدواج کندافسرپلیس بادیدن دخترشیفته جمال ومحودلربایی اوشد وگفت :این دختر مناسب شمانیست بلکه شایسته ی شخص صاحب منصبی چون من است واین بارسه نفری باهم درگیرشدند وبرای حل مشکل نزدوزیررفتند وزیربادیدن دخترگفت :اوباید باوزیری مثل من ازدواج کند .....و.....قضیه ادامه پیداکرد تا رسید با شخص امیر امیرنیز مانند بقیه گفت:این دخترفقط بامن ازدواج میکند... بحث ومشاجره بالاگرفت تااینکه دخترجلوآمدوگفت :راه حل مسئله نزدمن است .من میدوم وشما نیز پشت سرمن بدوید اولین کسی که بتواند مرابگیرد بااوازدواج خواهم کرد. .....وبلافاصله شروع به دویدن کردوپنج نفری :پدر؛ پسر؛ افسرپلیس ؛ وزیر وامیر بدنبال او......... ناگهان ...هرپنج نفر باهم به داخل چاله عمیقی سقو ط کردند دخترازبالای گودال به آنهانگاهی کردوگفت:آیا میدانید من کیستم ؟!! من دنیا هستم !! من کسی هستم که مردم بدنبالم میدوندوبرای بدست آوردنم باهم رقابت میکنند ودرراه رسیدن به من ازدینشان غافل میشوندتازمانیکه درقبر گذاشته میشوند درحالی که هرگز به من نمیرسند 🌷‌-----*~*💓*~*-----🌷 💞👇 ┏━━━🍃═❤️━━━┓  @sangarsazanbisangar ┗━━━❤️═🍃━━━┛
#تلنگر 💠... وَعَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ 🔸️چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. و خدا مى‏ داند، و شما نمی دانید. سوره بقره/ آیه ۲۱۶ 🌷‌-----*~*💗*~*-----🌷 #شهداعاشقترند💞👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓  @sangarsazanbisangar ┗━━━♥️═🍃━━━┛
#تلنگر 💠فَإِذَا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ یُشْرِکُونَ 🔸هنگامى که سوار بر کشتى شوند، خدا را با اخلاص می خوانند (و غیر او را فراموش می کنند)؛ امّا هنگامى که خدا آنان را به خشکى رساند و نجات داد، باز مشرک می شوند! سوره عنکبوت/آیه۶۵ 🌷‌-----*~*💗*~*-----🌷 #شهداعاشقترند💞👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓  @sangarsazanbisangar ┗━━━♥️═🍃━━━┛
🔴 ❢❢شاگرد: استاد چه کار کنم که خواب امام زمان (عج)رو ببینم؟‌ ◁ استاد: شب یک غذای شور بخور،آب نخور و بخواب. شاگرد دستور استاد رو اجرا کرد و برگشت. ❢❢شاگرد: استاد دیشب دائم خواب آب میدیدم. خواب میدیدم بر لب چاهی آب مینوشم. کنار نهر آبی در حال خوردن هستم! در ساحل رودخانه ای مشغول... ◁استاد فرمود: تشنه آب بودی خواب آب دیدی.تشنه امام زمان(عج)بشو تا خواب امام زمان (عج)ببینی... 🌹🍃 🌷‌-----*~*💗*~*-----🌷 🕊♥️👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓  @parvaztakhodaa ┗━━━♥️═🍃━━━┛
🍃 ✍وقتی کاری انجام نمی شه ، شاید خیری توش هست ، صبر کن وقتی مشکل پیش بیاد ، شایدحکمتی داره وقتی تو زندگیت ، زمین بخوری حتما ًدرسی است که باید یاد بگیری وقتی بهت بدی می کنند ، شاید وقتشه که تو خوب بودن رو یادشون بدی وقتی همه ی درها به روت بسته می شه ، شاید با صبر و بردباری در دیگری به روت باز بشه و خدا بخواد پاداش بزرگی بهت بده وقتی سختی پشت سختی میاد ، حتماً وقتشه روحت متعالی بشه وقتی دلت تنگ می شه ، حتماً وقتشه با خدای خودت تنها باشی 🌷‌-----*~*💗*~*-----🌷 🕊♥️👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓  @parvaztakhodaa ┗━━━♥️═🍃━━━┛
🌹🍃 بهـلول هــارون را در حــمام دید و گفت: به من یک دینار بدهڪاری طلب خود را مــےخــواهــم. هــارون گفت: اجازه بده از حمــــام خارج شوم من‌ڪه این‌جا عـریانم و چــیزی ندارم بدهم ​بهلول گفت: در روزقیامت هم این‌چنین عریان و بی‌چیز خــواهــــے بود!! 👌پس طلب‌دنیا را تا زنده‌ای بده ڪه حمـام آخـرت گـرم اســت و دستـت‌خــالـی 🌷‌-----*~*💗*~*-----🌷 🕊♥️👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓  @parvaztakhodaa ┗━━━♥️═🍃━━━┛
5.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️سید کریم کفاش آنقدر با (عج) مانوس و صمیمی بود که گاهی اوقات با حضرت صاحب (عج) شوخی می کرد و... 👐 🌷‌-----*~*💗*~*-----🌷 🕊♥️👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓  @parvaztakhodaa ┗━━━♥️═🍃━━━┛
💐 بیاناتِ استاد عالی: ☘ اگر خدا، در این دنیا به کسی چیزی می‌دهد ثروتی می‌دهد، آبرویی می‌دهد، مقامی می‌دهد، قدرتی می‌دهد، 🍃 نه دادن‌های خدا به این معنا است تو خیلی عزیز هستی ⚡️ و نه گرفتن‌های خدا که خدا از آدم صحّت و سلامتی را می‌گیرد و مریض می‌شود، ⚡️ راحتی را می‌گیرد و به بلا گرفتار می‌شود، ⚡️ ثروت را می‌گیرد فقیر می‌شود 🍃 نه گرفتن‌های خدا به این معنا است که خدا به شما توهین می‌کند 💥 همه امتحان است 🍃 نه دادن خدا و نه گرفتن خدا هیچ کدام نشانه‌ی این نیست که کسی عزیز است و کسی ذلیل است، همه امتحان است و البتّه امتحان سختی است. ⚡️ همیشه جلسه‌ی امتحان سخت است. 💥 خدا می‌فرماید: «فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ» ‏✨ انسان، موجود عجول و ضعیفی است، تا خدا یک چیزی به او می‌دهد و او را امتحان می‌کند، می‌گوید خدا چقدر به من احترام گذاشته است، چیزی به من داده است. 💥 «وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ» امّا اگر خداوند با گرفتن‌ها او را امتحان کند، یک چیزی از او بگیرد «فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ» رزق او را کم کند و در تنگنا قرار بدهد «فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَنِ» می‌گوید خدا به من اهانت کرد. 💥 بعد خدا می‌فرماید: «کَلاَّ» نه 🍂 نه آن فکر اوّلی درست است، نه فکر دومی، هر دو غلط است. 🍃 همه‌ی این‌ها امتحان است، ابتلا است. اگر کسی بتواند این را بپذیرد و باور کند آن وقت از این امتحان سربلند بیرون می‌آید و وقتی نعمتی را به دست آورد ذوق‌زده نمی‌شود، سرمست نمی‌شود و اگر چیزی از او گرفته شد پژمرده و مأیوس و افسرده نمی‌شود. ☘ چون می‌داند خدا با این‌ چیزها شما را بالا و پایین می‌کند و در این فراز و نشیب قرار گرفتید که ببیند بندگی شما تا کجا است آن وقت آدم خودش را گم نمی‌کند اَلّلهُمّ صَلِّ عَلَى مُحمَّــــــدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّل فَرَجَهُمْــــے 🍃☘🍃☘🍃☘🍃 ┏━━━🍃═♥️━━━┓ @parvaztakhodaa ┗━━━♥️═🍃━━━┛
1.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🍃 ازتلنگرهایی که واسمون میفرسته استفاده کنیم ✅یکی ازبهترین کلیپ های پر از تلنگرهای مخصوص برای اتفاقات لحظه ای و حساس وسرنوشت ساز زندگیمونه ┏━━━🍃═♥️━━━┓ @parvaztakhodaa ┗━━━♥️═🍃━━━┛
💡 درڪنار رژ لب 💄 در کنار خط چشم 👀 در کنار شلوار تنگ 👖 در کنار لنز 👁 دست در کنار ناخن بلند با لاک 💅 🌱ڪسی سایه‌حضرت زهرا(س)رو هم حتی نمیدید🌱 تحریف‌نشدیم ؟ 🤔 حجابی ڪه ما داریم حجاب تعریف شده نیس حجاب دلخواهه خودمونه... خودمونیش‌اینه که مذهبی هستیم ولی همه اِلمان هاۍ بی حجاب ها رو هم داریم... البته حجاب های زهرا (س) پسند هم داریما😌 🌸🌱 ┏━━━🍃═♥️━━━┓ @parvaztakhodaa ┗━━━♥️═🍃━━━┛