نقل شده که وی چند روز قبل از #شهادت در پاسخ پافشاری های بیش از حد دوستانش جهت عزیمت به مراسم حج گفته بود: «تا عید قربان خودم را به شما می رسانم.»
سرلشکر خلبان #شهیدعباس بابایی در هنگام شهادت ۳۷ سال داشت، او اسوه ای بود که از کودکی تا واپسین لحظات عمر گرانقدرش همواره با #فداکاری و #ایثار زندگی کرد و سرانجام نیز در روز عید قربان، به آروزی بزرگ خود که مقام #شهادت بود نائل گردید و نام پرآوازه اش در تاریخ پرافتخار ایران جاودانه شد.😢
#شادی_روح_شهیدبزرگوارعباس_بابایی_صلوات🌺🌺
دین بین
#دست_نوشته_شهیدپلارک
امام صادق علیه السلام میفرماید:
"چنانکه اعضایت را پاک می کنی، قلبت را بانور تقوا ویقین پاک گردان."
بعضی وقتها متوجه میشوم که چقدر از قافله عقب ماندم. نه! اصلا توی قافله نیستم. یا بهتر بگویم راهم نمیدهند.
جای هرکسی که نیست.لیاقت می خواهد که جزو قافله باشی، چه رسد به اینکه #شهید شویم.
❣خدایا!به ما گوشه ای از آن شناختی که شهیدان به تو داشتند، به فضل وکرمت عطا بفرما.
❣خدایا!توگفتی که دعا کنید، من هم میدانم که لیاقت ندارم، ولی به امید ، به تو وصل شدم، ناامیدم نفرما.🌸
🌹شادی روح شهید بزرگوار صلوات🌹
✨#خاطرات_طنز_دفاع مقدس✨😂
❣بیشترشون چهارده،پونزده ساله بودند وراننده لودروبلدوزر،بهشون میگفتند:
#سنگرسازان_بی_سنگر، معروف بودن به
#جغله های_جهاد.
انگار،#جبهه خونه خاله شون بود.😄
نه از ترکش میترسیدند،نه از تیر
اما ازخدا خیلی حساب میبردند.
خدا رحمتشون کنه،بیشترشون #شهید شدند.
مثل فرماندشون#محمدعلی قیصری
اجر نماز شبشون باخداولبخند بازیهای ساده وطنزشون مال شما...😊👇
دین بین
#طنز_دفاع_مقدس❣
😂اکبر کاراته پُکید😂
#اکبر کاراته پاشو کرد توی یه کفش که هرگروهی که مسابقه رو باخت، کولی بده. همه گفتند نه. گفت: چرا، باید کولی بده. گفتند: باشه. بازی شروع شد و همهمهای بهپا شد، اما از بخت بد اکبر کاراته گروهش مسابقه رو باختند. حالا باید کولی میدادند و بچهها رو تا دم #سنگر فرماندهی میبردند و میاومدند. هرکس سوار گردن کسی شد تا رسید به اکبر کاراته. آقای رادی شد قسمت او. آقای رادی صد و بیست کیلو بود😳. #اکبر گفت: آقا، من میترکم! و خواست فرار کنه. رادی یقهاش را گرفت و گفت: خودت خواستی. و سوارش شد. #اکبر هرچه زور زد نتوانست بلند شود. بچهها کمکش کردند. صورتش سرخ شده بود و داشت منفجر میشد. خودشو بهزور جلو برد و رفت طرف کانال آب. رادی جیغ زد و خواست چیزی بگوید که اکبر رفت و با سر افتاد توی باتلاقای کنار آب. #اکبر افتاد و رادی هم افتاد روش. اکبر داشت خفه میشد که احمدی داد زد: آهای، اکبر پُکید، خفه شد، کمکش کنید! و بعد دویدند و رادی رو از روی اکبر بلند کردند، اما اکبر هنوز هم دراز به دراز افتاده بود توی باتلاقا.
😄اکبر کاراته پُکید😄
#مجموعه کتب اکبرکاراته، موسسه مطاف عشق
#دوران_طلایی
#نوجوانی_شهیدمسعودکریمی_مجد
❣زیر سایه درخت مشغول بازی بودیم
یکی ازبچه ها،چشمش به سیب سرخی 🍎افتاد که توی جوی آب افتاده بود وداشت میگذشت.
دست کردسیب🍎رو برداشت وبین بچه ها تقسیم کرد.
مسعود سهمش را نگرفت وگفت:"چون نمیدونم صاحبش راضی هست یا نه، نمیخورم"❣
(زنگ عبور،ص111)
🌷مؤسسه فرهنگی روایت سیره شهدا🌷
🌸پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمودند:
هرکس چهل روز حلال بخورد،خدای تعالی دل او را روشن میکندوچشمه های حکمت را،از دل او بر زبانش جاری میسازد.🌸
(خلاصه معراج السعاده،ص86)