eitaa logo
بسیج طلاب مازندران
1.2هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
3.6هزار ویدیو
482 فایل
🔰کانال سازمان بسیج اساتید ،طلاب و روحانیون 🔰محتوای تحلیلی 🔰سخنرانی 🔰مناسبتی 🔰سبک زندگی 🔰سیره شهدا 🔰بیان احکام و احادیث 🔰خبرهای مربوط به بسیج طلاب حوزه های علمیه و روحانیت 💠ارتباط با ادمین جهت انتقاد وپیشنهاد ✅ https://eitaa.com/Mohyedin14
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴در اوج آماده‌باش ارتش صهیونیستی؛ پهپاد حزب‌الله وارد فلسطین اشغالی شد 🔹روزنامه «الاخبار» نوشت، در روز دوم رزمایش «گلوله کُشنده» رژیم صهیونیستی در ماه اکتبر، یکی از اهداف، «جلوگیری از ورود پهپادها» بود. 🔹در همین حین و در اوج آماده‌باش صهیونیست‌ها، پهپاد شناسایی حزب‌الله توانست از فراز منطقه «الجلیل» وارد فلسطین اشغالی شود و پس از تصویربرداری و بدون اینکه رادارها آن را شناسایی کنند، به آشیانه خود در لبنان بازگردد. 🔹الاخبار اطلاع یافته شبکه «المنار» فردا شب، گوشه‌ای از فیلمی را که این پهپاد ضبط کرده است، پخش خواهد کرد.
📝ظریف و گرای تحریف 👤 کبری آسوپار 🔻انکار خطایی که کرده‌ایم، خود خطایی دیگر است؛ گرچه در عالم سیاست، بسیاری اوقات این انکار را با توجه به مختصات شرایطی که در آن بیان می‌شود، می‌توان عقب نشینی و یا نوعی جبران اشتباه دانست. اما نسبت دادن خطایی که خود کرده‌ایم به منتقدان و مخالفان سیاسی، بی آنکه دلیلی برای آن داشته باشیم، نه رنگ عقب نشینی دارد و نه مقدمه جبران است، بلکه عین بی اخلاقی‌ست. 🔻محمدجواد ظریف در گفتگویی با یک سایت خبری مدعی شده که «بعضی دوستان می‌روند و به امریکا گرا می‌دهند که با ما بهتر می‌توانید کار کنید. ما که سکوت می‌کنیم، دلیل نمی‌شود متوجه این گراها نیستیم. من کسی را متهم نمی‌کنم، ولی می‌دانم و خبرش را بهم می‌دهند که گفته‌اند این‌ها در قدرت نمی‌مانند و قدرت این‌ها چند روزه است.» 🔻سخنان ظریف البته اتهام زنی کلی و ادعایی بی سند است، گرچه که با عبارت «من کسی را متهم نمی‌کنم» بخواهد به آن رنگ اخلاق بزند. از قضا اگر فردی خاص را متهم می‌کرد، اخلاقی‌تر بود تا آنکه یک عبارت کلی «بعضی دوستان» را بکار ببرد و انگشت اتهام را به سمت همه ببرد. البته آن وقت کار او سخت می‌شد و صدای همان فرد خاص بلند می‌شد و دیگر ظریف نمی‌توانست همین طور راحت از بار مسئولیت ادعایش، شانه خالی کند. 🔻با این همه، بیایید فرض کنیم ظریف راست می‌گوید و کسانی از مخالفان او به آمریکا گرا داده‌اند؛ در این صورت، مخالفان ظریف تازه شده‌اند مثل خود ظریف. ظریف گرچه در ادامه ادعایی که طرح کرده، می‌گوید که: «اینجاست که فکر می‌کنم سیاست خارجی نیاز دارد که منسجم باشد، اینجاست که فکر می‌کنم ما با خارجی که طرفیم، یک نفر واحد باید تلقی شویم. شخصا وقتی به خارج از کشور می‌روم، همان اندازه که از همکارانم دفاع می‌کنم، از کسانی که علیه من حتی اتهام می‌زنند نیز دفاع می‌کنم.» اما به نظر می‌رسد مستنداتی را که اثبات می‌کند او چگونه در مواجه با خارجی‌ها، سخن از منافع جناحی گفت و یا چطور توییتی زد که انتخابات ایران را به مذاکرات آژانس گره بزند، فراموش کرده است! یادآوری برخی مواضع و اقدامات ظریف، اول برای خود او و بعد برای افکار عمومی مفید خواهد بود: 🔻اول، مهر ماه ۹۳، محمدجواد ظریف در پاسخ به هاله اسفندیاری در شورای روابط خارجی آمریکا می‌گوید که «اگر غربی‌ها قدر فرصت ایجاد شده را ندانند و با دولت آقای روحانی توافق نکنند، مردم ۱۶ ماه بعد در انتخابات مجلس پاسخ آنها را با رای دادن به جریانات غرب ستیز خواهند داد.» ظریف گرچه مدعی شد سخنانش به درستی ترجمه نشده‌اند، اما انتشار فیلم سخنانش نشان داد که چنین جملاتی را گفته است. جالب آنکه ظریف در پاسخ به سئوالی دیگر، اشاره می‌کند که در سال ۲۰۰۵ به دلیل کارشکنی‌های صورت گرفته در مذاکرات، مردم به رئیس جمهوری متفاوت (احمدی نژاد) رای دادند و در واقع به ما پاداش دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد! 🔻دوم، ظریف گرچه می‌خواهد موضع نادرستش در شورای روابط خارجی را با بهانه ترجمه نادرست توجیه کند، اما او پیش‌تر و پس از مذاکرات وین نیز در توییتی همین نکته را نوشته بود: «بازگشت از وین پس از مباحثات سخت. توافق شدنی است. نیاز است که توهمات کنار گذاشته شود. نباید مانند سال ۲۰۰۵ فرصت از دست برود.» ۲۰۰۵ سالی بود که اصلاح‌طلبان انتخابات ریاست‌جمهوری را پس از آنکه ۸ سال دولت اصلاحات بر سر کار بود، باختند و روندی که در مذاکرات سعدآباد آغاز کرده بودند، به پایان رسید. لذا گزافه نیست که بگوییم ظریف برای پیش‌برد مذاکرات خارجی همواره چشم به داخل داشته و برای بردن انتخابات داخلی، چشم امید به عملکرد مناسب خارجی. 🔻سوم، انتشار ویدئویی از گفتگوی غیررسمی ظریف و محمد البرادعی، رئیس وقت آژانس انرژی اتمی که به شکلی غیررسمی نشسته و صحبت می‌کردند، نشان داد که ظریف چگونه در تعامل با خارجی‌ها پیگیر منافع جناحی داخلی‌ست. این سخنان او با البرادعی‌ست: «بسیاری از کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری (۱۳۸۴) از شکست مذاکرات ما سود می‌برند. آنها موفقیتی در این گفت‌وگوها نمی‌بینند، از طرفی آدم‌های پرنفوذی هم هستند. اعتبار اروپایی‌ها و مذاکره‌کنندگان ایرانی هر دو در ایران از دست رفته است. این تنها مشکل اعتماد به آنها نبود؛ این مشکل اعتماد به جبهه ما هم بود. اعتماد به نوع اعتبار ما در خانه.» 🔻ظریف در گفتگوی اخیرش می‌خواهد تحریف کند؛ می‌خواهد آنچه را که خود انجام داده، به «برخی» نسبت دهد که معلوم نیست کیستند و کجا گرایی به دشمن داده‌اند. هر چه ادعای او در گرا دادن مخالفانش به آمریکا بی سند است، اما صحبت ما در گرا دادن ظریف به بیگانگان مستند است. هنوز آن گرا دادن‌ها فراموش نشده، باب تحریف باز کرده‌اند. اما مستندات موجود است و اینترنت، حافظه مردم نیست که فراموش کند، فقط یک جستجوی ساده لازم دارد.
🔹مامور سی‌آی‌ای: آیت‌الله مصباح بزرگترین دشمن ماست! 🔹صحبت های رائول مارک گرشت مأمور سابق در مورد آیت الله مصباح یزدی: 🔹بگذارید راحتتان کنم، تنها مانع ما برای ایجاد دموکراسی ( )، ایران آیت الله ست، فقط آیت الله مصباح یزدی! 🔹او تنها کسی است که دموکراسی آمریکایی را به چالش کشیده است. 🔸برای سلامتی آیت الله مصباح دعا کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیه آیت الله ناصری اصفهانی برای شفای علامه مصباح یزدی: شب جمعه نماز امام زمان (عج) را بخوانید ، سپس حدیث شریف کسا را زمزمه نمائید و حاجتتان را از حضرت زهرا (س) و امام زمان (عج) طلب نمایید. (امشب، همه با هم جهت شفای حضرت علامه به این توصیه ، عمل خواهیم نمود) "لطفا اطلاع رسانی فرمایید" "سازمان تبلیغات اسلامی مازندران "
⭕️داستان ڪوتاہ پند آموز⭕️ 💭 مرد بیسوادے قرآن میخواند ولے معنے قرآن را نمے فهـمید. روزے پسرش از او پرسید: چہ فایدہ اے دارد قرآن میخوانی، بدون اینڪہ معنے آن را بفهـمی؟ پدر گفت: پسرم! سبدے بگیر و از آب دریا پرڪن و برایم بیاور. پسر گفت: غیر ممڪن است ڪہ آب در سبد باقے بماند. پدر گفت: امتحان ڪن پسرم. 💭 پسر سبدے ڪہ در آن زغال میگذاشتند گرفت و بہ طرف دریا رفت. سبد را زیر آب زد و بہ سرعت بهـ طرف پدرش دوید ولے هـمہ آبهـا از سبد ریخت و هـیچ آبے در سبد باقے نماند. پس بہ پدرش گفت؛ ڪہ هـیچ فایدہ اے ندارد. پدرش گفت: دوبارہ امتحان ڪن پسرم. پسر دوبارہ امتحان ڪرد ولے موفق نشد ڪہ آب را براے پدر بیاورد. براے بار سوم و چهـارم هـم امتحان ڪرد تا اینڪہ خستہ شد و بہ پدرش گفت؛ ڪہ غیر ممڪن است...! 💭 پدر با لبخند بہ پسرش گفت: سبد قبلا چطور بود؟ پسرڪ متوجہ شد سبد ڪہ از باقیماندہ هـاے زغال، ڪثیف و سیاہ بود، الان ڪاملاً پاڪ و تمیز شدہ است. پدر گفت: این حداقل ڪارے است ڪہ قرآن براے قلبت انجام میدهـد. ٭٭دنیا و ڪارهـاے آن، قلبت را از سیاهـے هـا و ڪثافتهـا پرمیڪند؛ خواندن قرآن هـمچون دریا سینہ ات را پاڪ میڪند، حتے اگر معنے آنرا ندانی...!!٭٭
9.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کجاهستن مسؤلین که ببینن و یاد بیارن
🔴 ماجرای نماز بدون وضوی امام جماعت (حتما بخونید! ارزش خوندن داره👌). نام نویسنده به لحاظ حساسیت های سیاسی را حذف می نمایم تا اصل ماجرا از دست نرود. دکتر... در یادداشتی نوشت: حدود 20 سال پیش منزل ما خیابان 17 شهریور بود و ما برای نماز خواندن و مراسم عزاداری و جشن های مذهبی به مسجدی که نزدیک منزل مان بود می رفتیم. پیش نماز مسجد حاج آقایی بود بنام شیخ هادی که امور مسجد را انجام میداد و معتمد محل بود. یک روز من برای خواندن نماز مغرب و عشاء راهی مسجد شدم و برای گرفتن وضو به طبقه پائین که وضوخانه در آنجا واقع بود رفتم. منتظر خالی شدن دستشویی بودم که در این حين، در یکی از دستشویی‌ها باز شد و شیخ هادی از آن بیرون آمد با هم سلام و علیک کردیم و شیخ بدون این که وضو بگیرد. دستشویی را ترک کرد. من که بسیار تعجب کرده بودم به دنبال شیخ راهی شدم که ببینم کجا وضو می‌گیرد و با کمال شگفتی دیدم شیخ هادی بدون گرفتن وضو وارد محراب شد و یک سره بعد از خواندن اذان و اقامه نماز را شروع کرد و مردم هم به شیخ اقتداء کردند. من که کاملا گیج شده بودم سریعا به حاج علی که سال های زیادی با هم همسایه بودیم، گفتم حاجی شیخ هادی وضو ندارد خودم دیدم از دستشویی اومد بیرون ولی وضو نگرفت. حاج علی که به من اعتماد کامل داشت با تعجب گفت خیلی خوب فرادا می خوانم. این ماجرا بین متدینین پیچید، من و دوستانم برای رضای خدا، همه را از وضو نداشتن شیخ هادی آگاه کردیم و مامومین کم کم از دور شیخ متفرّق شدند تا جائی که بعد از چند روز خانواده او هم فهمیدند. زن شیخ قهر کرد و به خانه پدرش رفت ، بچه های شیخ هم برای این آبروریزی، پدر را ترک کردند. دیگر همه جا صحبت از مشکوک بودن شیخ هادی بود آیا اصلا مسلمان است ؟ آیا جاسوس است ؟ و آیا شیخ بعد از مدتی محله ما را ترک کرد و دیگر خبری از او نبود؛ بعد از دوسال از این ماجرا، من به اتفاق همسرم به عمره مشرف شدیم در مکه بخاطر آب و هوای آلوده بیمار شدم. بعد از بازگشت به پزشک مراجعه کردم و دکتر پس از معاینه مقداری قرص و آمپول برایم تجویز کرد. روز بعد وقتی می خواستم برای نماز به مسجد بروم تصمیم گرفتم قبل از آن به درمانگاه بروم و آمپول بزنم، پس از تزریق به مسجد رفتم و چون هنوز وقت اذان نشده بود وارد دستشویی شدم تا جای آمپول را آب بکشم. درحال خارج شدن از دستشویی، ناگهان به یاد شیخ هادی افتادم چشمانم سیاهی میرفت، همه چیز دور سرم شروع به چرخیدن کرد انگار دنیا را روی سرم خراب کردند. نکند آن بیچاره هم می خواسته جای آمپول را آب بکشد! نکند؟ نکند؟! دیگر نفهمیدم چه شد. به خانه برگشتم تا صبح خوابم نبرد و به شیخ هادی فکر می کردم که چگونه من نادان و دوستان و متدینین نادان تر از خودم ندانسته و با قصد قربت آبرویش را بردیم. خانواده اش را نابود کردیم ! از فردا، سراسیمه پرس و جو را شروع کردم تا شیخ هادی را پیدا کنم. به پیش حاج ابراهیم رفتم به او گفتم برای کار مهمی دنبال شیخ هادی می گردم. او گفت: شیخ دوستی در بازار حضرت عبدالعظیم داشت و گاه گاهی به دیدنش میرفت اسمش هم حاج احمد بود و به عطاری مشغول بود. پس از خداحافظی با حاج احمد یکراست به بازار شاه عبدالعظیم رفتم و سراغ عطاری حاج احمد را گرفتم. خوشبختانه توانستم از کسبه آدرسش را پیدا کنم بعد چند دقیقه جستجو پیر مردی با صفا را یافتم که پشت پیشخوان نشسته و قرآن میخواند. سلام کردم جواب سلام را با مهربانی داد و گفتم ببخشید من دنبال شیخ هادی می گردم ظاهرا از دوستان شماست، شما او را میشناسید؟ پیرمرد سری تکان داد و گفت دو سال پیش شیخ هادی در حالی که بسیار ناراحت و دل گیر بود و خیلی هم شکسته شده بود پیش من آمد، من تا آن زمان شیخ را در این حال ندیده بودم. بسیار تعجب کردم و علتش را پرسیدم. او در جواب گفت: من برای آب کشیدن جای آمپول به دستشویی رفته بودم که متدینین بدون این که از خودم بپرسند به من تهمت زدند که وضو نگرفته نماز خوانده ام، خلاصه حاج احمد آبرویم را بردند، خانواده ام را نابود کردند و آبرویی برایم در این شهر نگذاشتند و دیگر نمی توانم در این شهر بمانم، فقط شما شاهد باش که با من چه کردند. بعد از این جملات گفت: قصد دارد این شهر را ترک گفته و به عراق سفر کند که در جوار حرم امیرالمومنین ( علیه السلام ) مجاور گردد تا بقیه عمرش را سپری کند او رفت و از آن روز به بعد دیگر خبری از او ندارم. ناگهان بغضم سرباز کرد و اشک هایم جاری شد که خدای من این چه غلطی بود که من مرتکب شدم. الان حدود 20 سال است که از این ماجرا می گذرد و هر کس به نجف مشرف می شود من سراغ شیخ هادی را از او می گیرم. ولی افسوس که هیچ خبری از شیخ هادی مظلوم نیست. 🔴 ما هر روز چقدر آبروی دیگران را می بریم ؟! با یه جمله، چقدر زندگی ها را نابود می کنیم؟ مواظب قضاوت های مان باشیم‌.
ترور.doc
33.8K
🌀 🌐نسخه word ✅موضوع: از ترور آبسرد تا ترور نهادهای امنیتی ✍️سعید نادری اصل، پژوهشگر مطالعات‌امنیت و افکار‌عمومی 🔹-🔸🌹🔹-🔸 🔻دشمن به دنبال هزینه‌زایی برای نظام اسلامی 🔹سابقه درخشان دستگاه های امنیتی در مقابله با اقدام تروریست‌ها 🔸تروری پیچیده و نو 🔺تلاش رسانه ای دشمن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 کسی هول نشده‼️ 🔻 : آقای روحانی کسی هول نشده است؛ از قضا همه ما و مردم ۸ سال است منتظریم کاری کنید.