هدایت شده از اخبار ویژه
#دلنوشته
ضاحیه چقدر شبیه ورزقان شده سید.
ضاحیه چقدر مهآلود شده. ضاحیه چقدر پنهانکار. همه دنبال شمایند آقای من. خبرنگارها دنبالتان میگردند. تلفنها شماره محافظان و همراهانتان را میگیرند. مردم دست به دعا برداشتهاند. علما بر سجادهها نشستهاند. در حرمها ختم صلوات گرفتهاند باز. چندساعت است که مدام کانالهای خبری را اسکرول میکنیم؛ گاه به تایید، گاه به تکذیب. شما گمشدهاید آقاسید و چشمان ما به دنبال ردی از وجود نازینتان. شب شده سید. ضاحیه تاریک است. ضاحیه شبها شیعهکش است. زنان شیعه بغض کردهاند؛ مردانی که دل خودشان هم قرص نیست، دندان میسایند که «چیزی نیست؛ ان شاءالله پیدایش میشود». ما تاب گم شدن سید دیگری را باز نداریم. از دل تاریکی بیا و مقابل دوربینها ظاهر شو و بگو هستم، اینجایم و تا آخرش باقی خواهم ماند. بیا و باز روی کاغد کوچکی «قطعا ننتصر» بنویس و پایش را امضا کن. شما چراغ دلهای زخمخورده شرقیمردمان جنگزدهاید آقای من. کجایی سید زخمخوردهها. حاجآقا هارداسان؟
#به_ویژه_ترین کانال خبری در ایتا بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/4073259207Ce587f9582c
هدایت شده از پایگاه تخصصی نقد عرفانهای کاذب
#دلنوشته
از آن روز غمبار فکرم درگیر است که چرا سنوار تنها و غریب در یک خانه ویران گیر افتاد؟
در ذهنم خیلی سناریو چیدم که شاید در حال رصد دشمن بوده، شاید در حال طراحی برای حمله و شناسایی منطقه بوده و شاید و شاید و شاید...
اما دلم آرام نمیگیرد از این شایدها....
یاد کلام شهیدی افتادم که گفت: شهادت زمان مرگ را تغییر نمی دهد فقط نوع مرگ را عوض میکند.
یعنی آن روز روز رفتن سنوار بود هر جا که ممکن بود باشد، در میان یاران یا دفتر کار یا خط مقدم یا...
اما خدا سناریوی بی نظیری برای سنوار نوشته بود.
او باید در دل دشمن، تنها، در خانه ویران فلسطینی، زخمی و ناشناس می ماند تا دشمن با ترس و یک روز پس از شهادتش به هویت او پی ببرد.
او باید ثابت می کرد سنوار به تنهایی یک لشکر بود برای هراس انداختن در دل دشمن،
سنوار خانه و سرزمین فلسطین را ترک نمی کند،
سنوار تا آخرین نفس بر سر آرمان فلسطین می ماند،
سنوار همانطور که در ۲۳ سال حبس مقاوم ماند در لحظات آخر به جای تسلیم و حفظ جان، درس مقاومت را در گوش تاریخ فریاد زد با یک چوبدست.
این چوبدست همان عصای چوبین موسی ع بود که به اژدهایی بدل شد و عظمت و هیمنه فرعون زمان، صهیونیست خونخوار را در چشم جهانیان خُرد کرد، آنروز و آن لحظه را باید دنیا میدید و در تاریخ ثبت می کرد، پس فرعون زمان خود مردم را دعوت به نظاره کرد و پهباد روزنه ای شد برای تماشای جهانیان و نظاره یک ابرقهرمان تاریخی!
سنوار موسی زمان بود که با چوبدستش فرعون را به خاک مذلت کشاند.
و راهی از میان دریای غفلت استکبار برای بیداری قلب های حق طلب گشود تا انسان ها را به ساحل نجات و روز موعود پیروزی رهنمون شود.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
✍#فاطمه_میرزاییان
@antihalghe
@antihalghe