🔅دعوت به تمرین دستهجمعیِ انتقام؛ در چالش با کارشناسی مادیِ مخالف انتقام🔅
🔹نه فقط قیافهی مردمی که در تشییع پیکر حاج قاسم شرکت کردند که حتی حالتِ عابرانی که اخبار سیما با آنها مصاحبه کرد، یک تصویر واضح و واحد را نشان میداد: ترکیبی از حزن همگانی و خشم دستهجمعی در یک ملت. چنین ترکیبی معمولاً وقتی ساخته میشود که شخصیت و هویتِ یک جامعه ضربه خورده باشد. جامعهای که با انقلاب اسلامی، تغییر هویت داده و نفرت از اجنبی/ظالم/مستکبر/کافر و مبارزه با آن، به بخشی اساسی در وجدان عمومیش تبدیل شده.
🔹اگر خمینی کبیر با ساقطکردن شاه، نوکر امریکا را از ایران بیرون کرد و عملاً «دو گانه شرق و غرب مادی» را به «#دوگانه_اسلام_استکبار» (ر.ک بیانیه گام دوم) تغییر داد، این بدان معناست که نظام اسلامی، مهمترین ملاک مشروعیت و هویت خود و جامعه را به ایجاد امنیتِ «سیاسی، فرهنگی، اقتصادی» برای کلمه توحید در مقابل حملاتِ «بتپرستی و جاهلیت مدرن» (دینِ دنیاپرستی) تعریف کرده. پس به حکم فطرت، وجدان مستضعفین عالم به سوی انقلاب معطوف شده و مرزهای جمهوری اسلامی عملاً تا قلوب ستمکشیدهشان تسری یافته. لذا رهبری برای حفظ و تداوم میراث امام، بخش بزرگی از قدرت امریکا در منطقه را نیز از خاورمیانه بیرون کرد و به تعبیر مکرر امریکاییها، ایران یک «نظام انقلابی» باقی ماند و به یک «بازیگر مسئولیتپذیر در دهکده جهانی» تبدیل نشد.
🔹روشن است که مهندس تداومِ این دوگانه اسلام_استکبار در مقیاس منطقه و در عرصه سیاسی و نظامی و امنیتی و بزرگترین چهرهی کف میدانِ این درگیری، کسی نبود جز #حاج_قاسم_سلیمانی که هویت امریکا در خاورمیانه را عملاً لگدکوب کرد و لذا بعد از شهادتش، ترامپ پرچم امریکا و نماد هویت ایالات متحده را توییت کرد. پس ریختهشدن خون حاجقاسم قویترین برهان عملی بر انقلابیماندنِ نظام جمهوری اسلامی و خلوص رهبری و همکارانش در تداوم چهلسالهی هویتی است که بر مبنای درگیری اسلام با کفر و استکبار تعریف شده و البته به همین دلایل، مقیاس ضربه دشمن، در سطح ضربه به هویت انقلاب است.
🔹از این منظر، تصمیم امریکا از مکر پیچیده ای ناشی میشود: بعد از شکستهای مکرر (تسلیمنشدن ایران در برابر شدیدترین تحریمها، تحقیر شدن امریکا پس از رد میانجیگری ژاپن، افتضاحِ بیپاسخگذاشتن اسقاط پهپاد، شکستِ موجسواری بر اعتراضات آبان و...) که در برآیند خود معنایی جز دست برتر ایران در جنگ ارادهها ندارد، بهترین گزینه میشود هدفگرفتنِ همان هویت ملی که حاجقاسم سالها آن را نمایندگی میکرده. اینجاست که به زعم دشمن، نظام تصمیمگیری در ایران، میان دو محذور «پاسخ متناسب با ضربه هویتی و در نتیجه احتمال بالای آغاز جنگ» و «پاسخ نامتناسب با ضربه هویتی و در نتیجه پذیرش برتری امریکا در جنگ ارادهها» گرفتار میشود.
🔹پس انتقامی که واقعا سخت نباشد، نه تنها هویت انقلابی ملی را دچار سرشکستگی خواهد کرد بلکه دست برتر در تعیین میدان و قواعد درگیری را در اختیار امریکا قرار خواهد داد. در واقع این یک موقعیت درجه یک در جهت «#تمرینِ_دستهجمعیِ_انتقام_گسترده» برای حفظ و ارتقاء هویت انقلاب است؛ چیزی که توانمندی یک جامعه دینی در انجام آن، حرکتش را در جهت «#ظهور_منتقم» با سرعتی تصاعدی بالاخواهد برد.
🔹اما نباید در این میان #بزرگترین_مانع_انتقام را به فراموشی سپرد: #محاسبات_کارشناسی_مادی که هنگام تصمیمگیری به نرخ دلار، میزان صادرات و واردات تکنولوژی و سرمایه، خطراتِ متوجه به زیرساختهای توسعه، از بینرفتنِ میلیاردها دلار و دههها تلاش در چند روز بمباران و وابستگی مردم به سبک زندگی و رفاه غربی اشاره میکنند. یعنی همان چالشی که نقش اصلی را در پذیرش قطعنامه و نوشیدن جام زهر توسط امام راحل داشت و بدلیل عدم تمرکز نخبگان بر یافتن پادزهر، همواره جمهوری اسلامی را در ایجاد امنیتِ «فرهنگی و اقتصادی» برای کلمه توحید، دچار چالش کرده و مانع تسرّی دوگانه اسلام _ استکبار از عرصه سیاسی، به عرصه فرهنگی و اقتصادی شده. اما سرپیچی از این محاسبات و قبول ریسک برای گسترش دایره انتقام و نیفتادن در دام ترامپ برای واکنش محدود و تصنعی، همان چیزی است که میتواند ما را از این مدار بسته نجات دهد و با شکستن ابهّت توصیههای کارشناسی مادی، فضا را برای نقد و تغییر و جایگزینی آنها فراهم کند.
🔷 خلاصه اینکه: تاریخ، معطل ماست تا موانع پیچیدهی خونخواهی را بشناسیم و مردِ انتقامِ گسترده شویم و آدابدانِ خونخواهیِ همهجانبه؛ که اباجعفر علیهالسلام فرمود: «به خدا قسم [گرچه] قاتلان اباعبدالله کشته شدند [اما] هنوز خونخواهی حسین انجام نشده است» (کاملالزیارات/ص63)
✍ حسینیه اندیشه
#حاج_قاسم_سلیمانی
#تمرینِ_دستهجمعیِ_انتقام_گسترده
#محاسبات_کارشناسی_مادی
✅ @HossiniehAndisheh