eitaa logo
💚در مسیر امام زمان(عج)💚
3.5هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
3.4هزار ویدیو
20 فایل
کانالی در جهت تقوا و بصیرت هر مومن زیر نظر حجت الاسلام پوربافرانی مسئول تبادل و تبلیغات ارزان @gujkop کانال نظرات https://eitaa.com/nazaratenoor
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹تلاوت صفحه قرآن کریم 🙏 تلاوت روزانه قرآن رو جدی بگیریم💚 🌷 هدیه تلاوت تقدیم به روح شهید مدافع حرم 🌷 @dmnoor
💚در مسیر امام زمان(عج)💚
🔴گفتگو با همسر و مادر شهید مدافع حرم میثم نجفی... ❣زندگی شیرین تر از عسل 🌻🍃اعتقاد میثم این بود که اگر ایمان قوی باشد، همه چیز درست میشود. سرزنده و شاداب بود. خانه شادبی اش را از وجود میثم وام میگرفت. خیلی شوخ طبع بود و سر به سر همه میگذاشت. خیلی شلوغ بود و همیشه در منزل شعر و آواز میخواند. یادم هست یکبار که میخواستم نماز بخوانم، گفتم: «چقدر سر و صدا میکنی! کمی آرام باش ». با خنده گفت: «زهره! روزی بیاید آنقدر خانه ساکت باشد که بگویی ای کاش سر و صداهای میثم بود. » 🌹🍃دغدغه میثم میثم اهل ظاهرسازی نبود. تنها دغدغه اش بی عدالتی بود. و هر وقت ریاکاری و یا بی عدالتی میدید خیلی ناراحت میشد و حرص میخورد. 🌺🍃 زمزمه های رفتن، اولین اعزام از همان جلسه اول خواستگاری گفته بود که به جهاد علاقه دارد و اگر هر جا درگیری باشد برای دفاع از اسلام می رود. سال 93 اولین بار که داوطلبانه برای دفاع از حرم به عراق رفته بود، به کسی نگفت کجا میخواهد برود. شب آخر ماه صفر بود با مادر تماس گرفت و گفت: «مامان، من را حلال کن، میخواهم همین اطراف به ماموریت بروم » در جواب گریه مادر گفت: «مامان چرا گریه میکنی؟ ای کاش اصلا نگفته بودم .» بعد از صحبت میثم مادر گفت: «هر کجا هستی زیر سایه آقا امام زمان(عج) باشی و خدا پشت و پناهت باشد، میثم من از تو خیلی راضی هستم و خوبی های تو را به حضرت زهرا(س)و ائمه اطهار سپردم که ان شاءالله عوض خیر به تو بدهند، تو برای من بهترین هستی و کاری نکردی که تو را حلال نکنم، تو باید من را حلال کنی که نتوانستم مادر خوبی برایت باشم.» اگر مدافعان نروند دشمنان می آیند درباره جهاد و دفاع از حرم خیلی با عشق و شجاعت حرف میزد. پدر به میثم گفت: « خود مردم سوریه هستند، چرا داوطلبان از ایران برای دفاع میروند؟ » درجواب میثم گفت: «پدرجان، اگر مدافعان حرم نروند،دشمنان کم کم جلو می آیند، همانطور که عراق راگرفتند و همین بلایی که سر مردم سوریه آمده است، سر ما هم می آید. ما باید از حرم حضرت زینب(س)دفاع کنیم .» 💐🍃احساس مسئولیت از روزی که متوجه شد میخواهد پدر شود احساس مسئولیتش بیشتر شد. برای اینکه از لحاظ مالی همه چیز را برای آمدن فرزند مهیا کند رفت سر کار و شغل دوم پیدا کرد. به دلیل نبودن میثم در خانه تا شب خانه پدرم بودم وقتی به میثم گفتم: «آقا میثم! در خانه بمان. من دوست ندارم مرد خانه دیر برگردد. » میثم پاسخ داد: «بالاخره باید روزی برسد که نبودن ها را تحمل کنی. » دوست نداشت خانه بماند و یا به خاطر بحث مالی دستش را جلوی کسی دراز کند. میگفت: «بچه روزی میخواهد. باید به فکر آینده او باشم. » 🌷🍃عشق به فرزند یا شهادت؟ خیلی مشتاق بود بچه به دنیا بیاید و او را ببیند و همیشه میگفت: «پس این بچه کی به دنیا می آید؟ » خیلی دوست داشت دخترش را ببیند ولی عشقش به حضرت زینب(س)بیشتر بود. اگر بیشتر نبود اول صبر میکرد بچه اش به دنیا می آمد و بعد میرفت. اما دیگرهیچ چیز نمیتوانست جلوی او را بگیرد. 🌸🍃خبر شهادت از زبان مادر میثم قبل از شهادت، مجروح شده و به کما رفته بود ولی همه غیر از من، اطلاع داشتند. به مجالس روضه که میرفتم، برای مدافعان حرمی که سوریه بودند دعا میکردم. یکی از همان روزهایی که بعدا فهمیدم میثم در کما بوده، وقتی روضه حضرت زهرا(س)خوانده شد، به شدت منقلب شده، خانم را صدا زدم و از حال رفتم. به خدا میگفتم که چرا من بی تاب هستم؟ یکی دو روز بعد از اربعین بود که چون امام جماعت مسجد به کربلا رفته بود، نماز را در خانه خواندم. نماز مغرب که تمام شد، یک لحظه احساس کردم تمام جانم از پاهایم خارج و زانوهایم شل شد. نتوانستم نماز عشاء را بخوانم. پیش خودم گفتم خدایا من چرا اینطور شده ام، حالم که خوب بود. نمیدانستم که پسرم شهید شده است. همان طور نشسته بودم تا جانی تازه پیدا کرده و نمازم را ادامه دهم که تلفن خانه به صدا درآمد. همسرم گوشی را برداشت و متوجه شدم برادر عروسم بود و میخواستند به منزل ما بیایند. پیش خودم گفتم وقتی میثم و زهره نیستند چه کاری دارند، حتما چون مریض بوده ام، برای ملاقات میخواهند بیایند. خیلی طول نکشید که یک روحانی با مادر، پدر و برادر عروسم به منزل ما آمدند. روحانی را که دیدم، فکر کردم چون میثم سوریه است برای احوالپرسی آمده اند. میخواستم پذیرایی کنم که روحانی گفت: «ما چند دقیقه با شما کار داریم و رفع زحمت می کنیم و راضی به زحمت شما نیستیم .» حاج آقا شروع به صحبت کرد و از من پرسید: «میثم چه جور بچه ای بوده و شما از او راضی هستید؟ » گفتم: «ما از میثم خیلی راضی هستیم، میتوانید حتی از دوستان و همسایه ها درباره اخلاق او بپرسید، چون به قدری خوب است که من نمیتوانم تعریف کنم. ✨ادامه دارد.... 🌷 @dmnoor
دوباره پرسید: «الان که رفته سوریه، چه حالی دارید، ناراحت نیستید؟ » گفتم: «میثم که یکی است، اگر ده تا دیگر هم داشتم، دوست داشتم در راه دین و اسلام برود و فدای حضرت زینب(س)باشد » حاج آقا گفت: «حاج خانم، ما همان را که میخواستیم از شما بشنویم، شنیدیم، شهادت میثم مبارک باشد. » همان لحظه دلم کنده شد و گفتم: «میثم جان، مامان جان، شهادتت مبارک، شیرم حلالت، به آرزویت رسیدی » و سجده شکر کردم. پسرم خسته دنیا بود و به آرامش کامل رسید. 🌹🍃تولد دردانه میثم از زبان همسر حلما 17 روز بعد از شهادت پدرش به دنیا آمد. میثم قبل از شهادتش یک روز از سوریه زنگ زد و با هم صحبت کردیم. من اواخر دوره بارداری ام بود و روزهای سختی را میگذراندم. به او گفتم: «خسته شدم. زودتر بیا خانه » گفت: «زهره جان! سپردمتان به حضرت زینب(س)و از خانم خواسته ام به شما سر بزند. وقتی حلما میخواست به دنیا بیاید فقط از حضرت زینب(س) کمک خواستم. فقط ائمه و حضرت زهرا(س)را صدا میزدم. این ها بودند که به من آرامش دادند. 🌺🍃توصیه های میثم میگفت: «دوست دارم معلومات بچه من بالا باشد. ما مسلمان ها وقتی به دنیا می آییم، امام حسین(ع)را راحت و همین جوری قبول داریم ولی در دوره جدید بچه ها مفاهیم را اینطور قبول نمیکنند و باید با دلیل برایشان توضیح دهیم. دوست دارم با علت و دلیل به فرزندم بگویم خدا و امام حسین(ع)چگونه اند. دوست دارم کتابخوان شود و کتابخوانش میکنم و از این طریق به او یاد میدهم که خدا را بشناسد. دوست ندارم زیاد تلویزیون نگاه کند. گاهی هم به شوخی به من میگفت: «زهره اگر بچه ما تلویزیونی شود، من ازت راضی نیستم.» 🌹🍃شهادت «میثم نجفی» مدافع حرم حضرت زینب(س)که در شهر حلب سوریه مجروح شده بود، پس از چند روز کما در 13 آذر 93 به شهادت رسید. دوست دارم معلومات بچه من بالا باشد. ما مسلمانها وقتی به دنیا می آییم، امام حسین(ع)را راحت و همین جوری قبول داریم ولی در دوره جدید بچه ها مفاهیم را اینطور قبول نمیکنند و باید با دلیل برایشان توضیح دهیم. دوست دارم با علت و دلیل به فرزندم بگویم خدا و امام حسین(ع)چگونه اند. خانه شهید میثم نجفی یک خانه کوچک و با صفا و صمیمی در قرچک است که طبقه بالای منزل پدری شهید قرار گرفته. خانه‌ای که این روزها به رنگ تنها یادگار شهید مدافع حرم، یعنی حلمای 40 روزه است.گریه‌های او، لباس‌های کودکانه‌اش و اتاقی که پدر فرصت نکرد قبل از شهادت چیدمان آن را ببیند تمام فضای خانه را پرکرده و عکس‌های رنگارنگ شهید در جای جای خانه و حتی در میان وسایل حلما، خوش می‌درخشد. زهره نجفی متولد 1368 است و یک سال از شهید میثم نجفی کوچکتر است. حلما تنها فرزند اوست که 17 روز بعد از شهادت پدر متولد شد. شاید انتظار رود در گفته‌هایش بی‌قراری کند از اینکه حلما باید عمری با یاد پدری در قامت کلمات مادر زندگی کند. اما او محکم و آرام؛ صبورانه از مردی می‌گوید که تکاور بود. کسی که دفاع از حرم اهل بیت(ع) و مردم مظلوم، هدف اصلی زندگی‌اش را تشکیل می‌داد تا جایی که دیگر هیچ چیز نمی‌توانست جلوی او را بگیرد. عاشقانه‌هایش از میثم نجفی آنقدر ملموس و واقعی است که با روایت‌هایش همراه شوی و در اشک و لبخندش سهیم باشی. اهل شعار دادن نیست. همان که اتفاق افتاده را بدون توصیف دیگری نقل می‌کند. شاید برای همین است که روایت‌های عاشقانه‌اش به دل می‌نشیند. بعضی از سوالات را که از او می‌پرسم عمیقا به فکر فرو می‌رود و بعد از چند لحظه سکوت جواب می‌دهد تا اینکه می‌گوید: «همیشه آقا میثم با من شوخی می‌کرد و می‌گفت: "وقتی شهید شوم و برای مصاحبه پیش تو آمدند چه چیزی می‌خواهی بگویی؟" واقعا به بعضی از این سوالات فکر نکرده بودم.» ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ 🌷 @dmnoor 💝 درمسیرنور و شهدا 💝 🌷🌿✨🌷🌿✨🌷🌿
دعای بسیار پر فضیلت و عظیم‌‌الشأن مخصوص شب جمعه متن دعای شب جمعه یا سَلامُ‌الْمؤمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزیزُ الْجَبّارُ الْمُتَکَبّرُ الطّاهِرُ الْمُطَهَّرُ الْقادِرُ الْمُقْتَدِرُ یا مَنْ یُنادَی مِنْ کلَّ فَجًّ عَمیقٍ بِألْسِنَهٍ شَتّی وَ لُغاتٍ مُخْتَلفهٍ وَ حَوائِجَ أخْری یا مَنْ لا یَشْغَلُهُ شَأنٍ، أنْتَ الّذی لا تُغَیَّرُکَ الأزْمِنَهُ وَ لا تُحیطُ بِکَ الْأمْکِنَهُ وَ لا تأخُذُکَ نَوْمٌ وَ لا سِنَهٌ یَسَّرْلی مِنْ أمْری ما أخافُ عُسْرَهُ وَ فَرَّجْ لی مَنْ أمْری ما أخافُ کَرْبَهُ وَ سَهَّلْ لی مِنْ أمْریی ما أخافُ حُزْنَهُ سُبْحانَکَ لا إلهَ ألاّ أنْتَ أنّی کُنْتُ مِنَ‌الظّالِمینَ عَمِلْتُ سُوءً وَ ظَلَمْتُ نَفْسی فَاغْفِرْلی، إنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنوبَ إلا أنْتَ وَ اَلْحَمْدُللهِ رَبَّ‌ الْعالمین وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ إلاّ بِالله الْعَلیّ الْعظیم وَ صَلَّ الله عَلی نَبِیَّه مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً. 🌹 @dmnoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*༅✿✿⃟💜⃟⃟✿༅❥﷽❥✿༅⃟⃟💜⃟⃟✿༅* *🌹امام زمان عزیزم* *روزے دیگر را با ذڪر﷽* *و سپس با نام شما* *شروع مے ڪنم* *امروز،بے نظیرترین* *روز زندگے ام خواهد بود* *سلام بر تو* *اے سرچشمہ زندگانے* *بہ‌رسم‌ ادب‌ همیشگـے یہ سلام‌ بدیم‌ خدمت‌ مولامون :)❤️🖐🏻* *◈◉السَّلامُ‌عَلَيْكَ‌یا‌بقِیَّةَ اللهُ فی اَرضِه* *اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللهُ فی اَرضِه* *اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحُجَّةِ الثّانی عشر* *اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نورُ اللهِ فی ظُلُماتِ الْاَرضِ* *اَلسّلامُ عَلَیْکَ‌یا مَولایَ یاصاحِبَ‌الزَّمان* *اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا فارسُالْحِجازا* *اَلسَّلامُ‌عَلَیْکَ یاخَلیفَةَ* *الرَّحمَنُ‌ویاشَریکَ‌الْقُران* *وَیااِمامَ الْاُنسِ‌وَالْجان :)💚🖇* *•┈•✾●༅✿༅❥یاعلی❥༅✿༅●✾•┈•* *ﷺ❀°اللًهُمً صِلً عَلَی مُحَمًد و آل مُحَمًد وَ عَجًلُ فَرَجَهُمُ❀* *-عجل- لولیک -الفرج ❀°* 💚 @dmnoor
❤️ صبحے‌ڪہ‌درآن‌ذڪرلبم‌نام‌حسین‌است اےجان‌دلم‌صبح‌من‌آن‌روزبخیراست ـ ـ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ـ ـ |↫ ❤️ @dmnoor
❣لطیفه همراه با احکام شرعی ❣ 😂 رفتم دکتر گفتم : آقای دکتر صبحها که پا میشم کمرم خیلی درد میکنه ، چیکار کنم؟ گفت : ظهرها پاشو ، نفر بعد 😂 فکر نمی‌کردم اینقدر راحت درمان بشم😁 😍😂😂 🌷🌷🌷🌹🌹🌹 🔹مقام معظم رهبری دامت برکاته : ✍️استفاده از دفترچه بیمه درمانى فقط براى کسى جایز است که شرکت بیمه نسبت به ارائه خدمات به او تعهد ‏کرده‌ ( یعنی صاحب دفترچه ) و استفاده دیگران از آن جایز نیست . ❌ ‼️اگر استفاده کرد موجب ضمان است و باید با مراجعه به شرکت بیمه هزینه را بپردازد. 🤓 طنز تلنگرانه و درس آموز👇👇👇 🌹 @dmnoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹تلاوت صفحه قرآن کریم 🙏 تلاوت روزانه قرآن رو جدی بگیریم💚 🌷 هدیه تلاوت تقدیم به روح شهید 🌷 @dmnoor
💠وصیت نامه شهید والامقام رجبعلی شعبانی💠 🌷اینجانب رجبعلی شعبانی فرزند محمد قلی وصیت نامه خود را در تاریخ ۱۳۶۳/۴/۲ در جبهه پاسگاه زید در خاک عراق شروع میکنم... 🌷 ای خدا ، ای معبود من، ای آنکه تمام سلول های بدنم بر وجود عظمتت گواهی میدهد، ای هستی بخش، ای خالق موجودات اینکه بنده حقیرت که دارم جهت نبرد با دشمنان اسلام و قرآن همچون جان برکف بر علیه کافران مبارزه میکنم امیدوارم خدای بزرگ اعمالم را بپذیرد 🌷 این حقیر آگاهانه دریافتم که اسلام عزیز و مسلمین در خطر ابرقدرتها و متجاوزان قرار گرفته اند، از تمام وابستگی های دنیوی دست کشیده و مشتاقانه و با علاقه خاصی که به اسلام و پایداری آن در جهان دارم از جان خود میگذرم و به ندای رهبر کبیر انقلاب این نائب بر حق امام زمان لبیک گفته تا بتوانم به خواست خدای بزرگ در صف یاران اباعبدالله الحسین قرار گیرم 🌷و تذکرات حقیرانه ام اینست که ما در گذشته همیشه این جمله بر سر زبان هایمان تکلم میشد که میگفتیم ای کاش ما در زمان امام حسین می بودیم و به ندای او و یارانش لبیک میگفتیم ولی باید اکنون قبول کنیم که زمان، زمان امام حسین است و تمام برنامه ها و قوانین ما بر اساس اسلام به پیش می رود تا پیروزی هایی که در طی شش سال از انقلاب و پیروزی که در جبهه ها رزمندگان پرتوان اسلام به دست می آورند همه اینها امدادهای غیبی و با یاری ولی عصر عج الله تعالی فرجه الشریف و این پیروزیها را باید در رهبری های پیامبرگونه امام عزیزمان و روحانیون مبارز دانست که پیشگامان این پیروزیها و نهضت ها بوده اند 🌷امت شهید پرور ایران هر خدمتی الان به این جامعه میکنید یاری به اسلام و امام حسین است و من حقیرانه با خلوص قلب یک جمله به عنوان یادآوری صحنه کربلا به امام حسین میگویم... 🌷ای حسین جان در کربلا هر یک شهیدی که به خونش می غلطید می آمدی بر بالین آنها و بوسه برگونه اش میزدی من نیز یکی از فدائیان علی اکبر توام آنگاه که در زمین تفدیده جنوب در خون خود می غلطم آرزو دارم بیایی و دست مبارکت را بر روی قلب سوخته ام بگذاری و عطش عشق مرا نسبت به خدا و پیامبر و اهل بیت ببینی و با وصالت این عطش جانسوز را آرامش بخشی😭 🌷یک سفارش حقیرانه ام به امت همیشه در صحنه این است که ای عزیزانم جبهه های جنگ و رزمندگان را فراموش نکنید، زیرا همانطوری که امام عزیز فرمود این جنگ برای ما نعمت بوده اما یک جمله ای هم به ضد انقلابیون، محتکران، گرانفروشان و منحرفان از طریق الی الله یک لحظه به خود و دنیا فکر کنید و به عاقبت فکر کنید و از گذشته ها عبرت بگیرید آخر تاکی برای چه این همه به فکر دنیا باشید. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ 🌷 @dmnoor 💝 درمسیرنور و شهدا 💝
پدری که دخترش را ندید😔💔 شهید میثم نجفی🌹 تاریخ تولد: ۱۰ / ۲ / ۱۳۶۷ تاریخ شهادت: ۱۰ / ۹ / ۱۳۹۴ ❣مادر شهید← میثم وقتی میخواست ازدواج کند💐فقط یک موتور🏍️و 500 هزار تومان پول داشت که آن مقدار را هم، برای سفر مکه کنار گذاشته بود. 🌙او دوست داشت قبل از ازدواج، حج عمره برود. ولی زمان ازدواج، آن را برای مراسم عقد خرج کرد🎀 و خدا همه شرایط را فراهم کرد. 🍃همسرشهید← خیلی مشتاق بود بچه به دنیا بیاید🌸 و همیشه میگفت: «پس این بچه کی به دنیا میآد؟ »خیلی دوست داشت دخترش را ببیند🌸 ولی عشقش به حضرت زینب(س) بیشتر بود ❤️‍🔥حلما 17 روز بعد از شهادت پدرش به دنیا آمد 🥀میثم قبل از شهادتش یک روز از سوریه زنگ زد 📞گفتم: «خسته شدم. زودتر بیا خانه» گفت: «زهره جان! سپردمتان به حضرت زینب(س)و از خانم خواسته ام به شما سر بزند 💫وقتی حلما میخواست به دنیا بیاید فقط از ائمه و حضرت زینب(س) کمک خواستم این ها بودند که به من آرامش دادند🍃میثم دخترش را ندید🥀 و حلما هم طعم پدر را نچشید. 🥀او از نیروهای سپاه حضرت محمد رسول الله(ص) تهران بود که به جمع شهدای مدافع حرم پیوست🍀 و به علت جراحت حاصل از اصابت ترکش به سرچند روزی در کما بودو سپس در تاریخ ۱۰ آذر ماه ۹۴ به شهادت رسید*🕊️🕋 شهید میثم نجفی شادی روحش صلوات🕊🌹 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━ 🌷@dmnoor 💝 درمسیرنور و شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
╔═ೋ✿࿐ استــــــــــورے✊🏻 از "اسم تو " هم، می‌ترسند 😰‼️.. 🌻|↫‌ 🌹 @dmnoor
4_5902049577472624406.mp3
3.61M
♨️چرا غیبت عج برای ما عادی شده؟ 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. ♨️ @dmnoor
🌺بسم الله الرحمن الرحیم 🌺 اسامی برندگان مسابقه احکام ۱_ کد بتول نخعی ۲_کد امیره منصوری 😍بزرگواران برای دریافت جایزه به آیدی زیر پیام بدید😍 🆔️ @Masirnor113
روضه خانگی - امام حسین(ع) - 1682.mp3
3.96M
🎙از آب هم مضایقه کردند کوفیان... 🔻مناجات با (عج) 🔻روضه (ع) ⏱ | 04:52 👤استاد 😭 @dmnoor