eitaa logo
💚در مسیر امام زمان(عج)💚
3.5هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
3.1هزار ویدیو
19 فایل
کانالی در جهت تقوا و بصیرت هر مومن زیر نظر حجت الاسلام پوربافرانی مسئول تبادل و تبلیغات ارزان @gujkop کانال نظرات https://eitaa.com/nazaratenoor
مشاهده در ایتا
دانلود
💥معجزه ی شهید محمد حسین خفانی از زبان مادر💥 🦋🕊🌸🕊🦋 📝دوست دارم معجزه ای را که در زندگی برای من اتفاق افتاد تعریف کنم و آن اینکه دختر کوچکم در سن ۱۳ و چهارده سالگی مریض شد. نمی دانستیم علتش چیست. در زمان بیماری ۱۴کیلو وزن کم کرد. کلی آزمایش و نمونه گیری شد ولی نمی دانستند علت بیماری چیست. ریه هایش آب آورده بود. سرنگ های بزرگ را از پشتش رد می کردند. آن را از آب پرمی کردند و دو باره خالی می کردند. معلوم نبود دردش چیست. 🌤هیچ چیز نمی توانست بخورد؛ نه آب، نه نان و نه غذا. روز به روز ضعیف می شد و من قطع امید کرده بودم. دکتر ها می گفتند نمی توانیم تشخیص بدهیم چه بیماری دارد. بخاطر بیماری از درس عقب افتاد و خودش هم عذاب می کشید. 🌱یک سال گذشت و چون علت بیماری را نمی دانستند، نمی توانستند دارویی هم تجویز کنند. یکبار که خیلی خسته شده بودم و قطع امید کرده بودم، سر نماز صبح بغضم ترکید. این قدر گریه کردم و التماس محمد کردم که مادر تو شهیدی و پیش خدا عزیزی؛ از خدا سلامتی خواهرت را بخواه. دعا کن که حالش خوب شود. هر چیز که می خورد منتظر بودیم که بالا بیاورد و هیچ چیز در معده اش نمی ماند. هی لاغر و لاغرتر می شد و موهای سرش ریخته بود. ✨یک سال گذشت و سه شنبه بود که سر سجاده التماس کردم. خیلی حالم بد بود. از ته دل، دلشکسته گریه کردم و التماس کردم. از سر سجاده بلند شدم. روز سه شنبه، وسط روز بود. خانم همسایه که با هم خیلی صمیمی هستیم آمد و گفت دخترت خوب شد. گفتم چطور؟ گفت پسر شهیدتان به خوابم آمد. گفتم من از محمد برای شفای خواهرش کمک خواستم. گفت باورم نمی شود؛ در خواب، ما و خانواده شما کربلا نشسته بودیم. دیدم جوانی از دور می آید؛ پسر جوانی با لباس قهوه ای که مشک آبی بر دوش داشت.داشتم با خودم میگفتم این پسر خوش لباس و خوش اندام و هیکل چه کسی ست؛ که وقتی رسید، دیدم محمد است. 🌻پرسیدم محمد تویی؟ گفت آره. گفتم آب آوردی؟ یک کمی بده تا من بخورم. گفت نه؛ این آب برای شفای مریض هاست و مینا مریض است. آوردم برای او. نمی دانم این آب را در چه چیزی می ریخت، ولی سه بار به خواهرش آب داد و گفت بخور به نیت شفا.  ☀️خانم همسایه گفت: من از خواب پریدم. به من آب نداد؛ فقط به خواهرش داد. فکر کنم دخترت شفا گرفته است. بعد که به من گفت، گفتم آره امروز صبح سر سجاده به او التماس و خواهش کردم. خانم همسایه گفت: نگران نباش. دخترت خوب می شود. من هر سه شنبه دخترم را می بردم بیمارستان و شکمش را باز می کردند و نمونه برمی داشتند و می بردند آب آن را تخلیه می کردند. آن روز سه شنبه قرار بود ببرم بیمارستان و رفتیم. 🌿گفت مامان خسته شدم. داشت ناله می کرد. گفتم اشکالی نداره، صبر کن. دکتر که برد توی اتاق، اول سونوگرافی می کرد تا ببینند کجا آب آورده. که دکتر بعد سونو گفته بود: پاشو معجزه شده! هیچی دیگه نیست. خانواده ات منتظرت هستند. حتی آن خانمی که خواب دیده بود گفته بود: از امروز سه شنبه، دخترت خوب می شود. معجزه را پسرت با خودش آورد. آن روز غذایش را که به او دادم، برخلاف روزهای قبل، غذا توی دلش ماند و ساکت نشست. فردا که شد، مریضی اش خوب شد و تمام شد. ♥️این هم معجزه ای از پسرم بود؛ کسی که علی(ع) را در خواب ببیند و در رکاب او بجنگد، غیر از این انتظاری نیست! من به او افتخار می کنم؛ به او که این راه را رفت. ولی از اینکه یکی یک چیزی بنویسد که درست نباشد دلگیر می شوم. در قبال خدا و شهیدم مسئولم اگر یک کلمه پس و پیش بشود در درگاه خدا بازخواست خواهم شد. گفتنی است پیکر این شهید در شهر نجف اشرف، با نام «محمد حسن حسین‌خفانی‌الایرانی» دفن است. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️ @dmnoor 💝 متوسلین به شهدا 💝 🌸🍃✨🌸🍃✨🌸🍃
📣💐توجه توجه توجه توجه سلام و عرض ادب و احترام نیاز به یک ادمین برای کانال داریم؛ 💐 برای پست و تبادل دوستانی که تمایل به همکاری دارند به آیدی زیر مراجعه کنید @Yaran_M_14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❁﷽❁ 📺 💢 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ الْحُسَیْن (ع) 🔺 اعتبارم از حسین است 🎤 حجت ‌الاسلام 🕌 مسجد مقدس جمکران 😭 @dmnoor
روضه خانگی - امام حسین(ع) - 1685.mp3
4.16M
🎙ای از ازل به مهر تو آشنا حسین... 🔻روضه (ع) ⏱ | 07:26 👤حاج مهدی 😢 @dmnoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام_زمان سلام ای قرار دل بیقرارم سلام ای طلوع شب انتظار بیا ای عزیز دل فاطمه یابن الحسن بگو کجایی 💚 @dmnoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 دیدن این کلیپ زیبا رو از دست ندید... 💠 مردم آخرالزمان 🎤 استاد ره ‌ ✳️ @dmnoor
. پدر بزرگم میگفت همیشه قدم‌های بلند بردار اینجوری هم زودتر به مقصد میرسی هم کفشات دیرتر خراب میشه ولی بزرگوار به پاره شدن خشتک اشاره‌ای نکرد 😒😂 .ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ. 😂 @dmnoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹تلاوت صفحه قرآن کریم 🙏 تلاوت روزانه قرآن رو جدی بگیریم💚 🌷 هدیه تلاوت تقدیم به روح شهید 🌷 @dmnoor
❌معجزه شفای پسر بچه ای که سرطان داشت 🕊 🌱نوزدهم فروردین ماه یک هزار و سیصد و شصت و شش شهید عبدالمطلب اکبری به وصال یار رسید همانطور که میدانید و موثقا مشهور هست این شهید بزرگوار مستجاب الدعوه می باشد خوب است یک نمونه آن را که از حاجت گرفتگان شنیده ام بازگو نمایم. یک روز جهت کاری به اتفاق دایی ام حاج حفیظ الله به بنگاه سعید جعفری مراجعه نمودیم به طوری که هنوز از ماشین پیاده نشده ایشان کنار ماشین بنده قرار گرفت و به محض مشاهده عکس شهید که روی پلاک پلاستیکی تهیه شده در یادواره ، با اصرار خواهان آن شد. که بنده آن را تقدیم نمودم . ایشان واقعه ای را بیان نمود و فوق العاده به شهید ارادت می ورزید، او گفت قبل از دیدن کرامت این شهید من چندان اعتقادی به دین و خدا و... نداشتم خداوند پسری به ما عنایت نمود در دو یا سه سالگی شاهد کسالت فرزند شدیم و با مراجعه به پزشک و انجام آزمایشات متعدد افت شدید پلاکت خون که نشانه سرطان خون می باشد تایید شد. تمام مراجعات لازم به پزشک های متعدد انجام گرفت اما همه جواب ها منفی و باید آماده از دست رفتن فرزندمان بودیم نه خواب نه خوراک شب و روزمان شده بود گریه و زاری تا اینکه در روز ترخیص فرزندمان جهت آوردن به خانه که پس از قطع امید از درمان صورت گرفت یکی از هم شهری ها گفت حالا دارید بچه تون را می برید خانه قبلش یه سر بروید گلزار شهدای شهید آباد آنجا شهیدی هست که مستجاب الدعوه هست...من هم گفتم چشم با وجودی که اعتقاد چندانی نداشتم بچه را آوردیم سر قبر شهید هم من هم مادرش گریه کردیم و از شهید درخواست کمک.. رفتیم منزل شب دیدم بچه ام حالش بهتر شد صبح بردیم آزمایش اورژانسی کردیم ناباورانه دیدیم پلاکت رشد نموده دوباره برگردانیم همان بیمارستان در شیراز آزمایش دوم روند رشد بهتر و ادامه امیدوار کننده بعد از یک هفته شرایط پلاکت صددرصد طبیعی و بهبودی کامل را نشان داد به طوری که کادر درمانی کاملا شوکه شدند و الان فرزندم در شرایط کاملا سالم بوده و چون دسترسی به عکس نداشتم از عکس روزنامه ای ایشان در منزل استفاده می کردم و به بنده گفت الان این عکس پلاک را جهت تزیین و اهدا به فرزندم که در منزل، این شهید را عمو خطاب می کند خواهانم. شادی روح شهدا صلوات ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️ @dmnoor 💝 متوسلین به شهدا 💝
❣احکام شرعی همراه با لطیفه ❣ 😂 ۳ نفر تصمیم میگیرن ازدواج کنن یه آگهی میدن روزنامه 🗞📰 یکی بگیر ..... دو تا جایزه ببر✌🏼😅😂 💰💳💰 🌷🌹🌷🌹🌷 👭در مسابقات مختلفی که برگزار می شود ، اگر جایزه از طرف شخص ثالث یا مؤسسه ای تعیین و پرداخت شود شرکت در مسابقه اشکال ندارد ✅ ولی اگر جایزه با پول خود شرکت کنندگان فراهم شود شرکت در مسابقه و گرفتن جایزه اشکال دارد .‏❌ 🌹 @dmnoor
💥ماجرای شنیدنی شفا یافتن مادر شهید بزرگوار، عبدالمطلب اکبری از زبان برادر شهید؛ 🕊🕊🕊 🌺مدت ها گذشت ما هم مانندبسیاری از مردم از عظمت وبزرگی شهدا غافل بودیم به کلام حضرت امام که قبور مطهر شهدا را تا ابد دارالشفا خوانده بود بی توجه بودیم. 🌹🍃برادر شهید ادامه داد: ‌ مادر ما دچار سرطان بسیار حادی شده بود. چند ماه به همه پزشکان شیراز و … مراجعه کردیم اما بی فایده بود.سرطان بدخیم بود و گفتند ایشان را اذیت نکنید ، ببرید خانه تا راحت تر … ما هم مادر را به خانه آوردیم .همه ناراحت بودیم، مادر توان راه رفتن نداشت وحتی توان حرف زدن وحتی غذاخوردن هم نداشت بعداز اینکه هیئت عزاداری اباعبدالله به منزلمان آمد بیرق و الم هیئت را به کنار جسم نحیف و نیمه جان مادر آوردند گویاعنایت آقا امام حسین نصیبش گردید و معجزه ولطف خداوند شامل خانواده و طایفه گردید. 🌼🍃بعد ازاین موضوع در نیمه های شب حال مادر منقلب شد و اطرافیانش به گمان اینکه در حال احتضار است اورا رو به قبله دراز کردند ولی گویا اتفاقی دیگر رخ داده بود که کسی خبر نداشت روز به روز حالش بهتر وبهتر شد و بعد از بهبودی نسبی که قدرت تکلم پیدا کرد چنین گفت: 🌻🍃مادر می گفت آن شب عبدالمطلب به دیدنم آمد در حالی که سوار تراکتور سبز رنگی بود و در دست یک بغل نان و ماست داشت از تراکتور پیاده شد و به من داد و گفت: مادر اینها را برای تو آوردم که بخوری وخوب بشی من هم گفتم که من نمی توانم بلند شوم شهید گفت بلند شو و بگیر به محض اینکه از دستان شهید گرفتم ناگهان به خود آمدم که دیگر شهید را ندیدم مادر را نزد پزشکان شیراز بردیم. آزمایشات مختلف انجام شد. 🌷🍃یکی از پزشکان از خارج آمده بود و به معجزه اعتقادی نداشت.همه یک چیز می گفتند این ماجرا چیزی شبیه معجزه است. هیچ خبری از توده سرطانی نیست. از آن ماجرا بیست و هفت سال می گذرد مادر ما زنده است و دیگر مشکلی پیدا نکرد. شبیه این ماجرا بارها برای اهالی وحتی چند نفر ازاهالی مرودشت و دیگران هم اتفاق افتاده است... ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️ @dmnoor 💝 متوسلین به شهدا 💝
🌷🕊♥️ 🌺✨خاطره از زبان رسول اکبری درباره ی شهید عبدالمطلب اکبری: 《تکه چوبی گرفت دستش و آمد جایی را خط کشید و گفت اینجا جای من است و این دفعه دیگر می روم و شهید می شوم😢》 🦋☘🦋☘🦋 🔻از دوران کودکی کرولال بود اما خیلی با هوش و نترس و حریف بود و مدتهای مدیدی در جبهه گذراند . او بنایی هم می کرد بنده تازه اسکلت خانه ام را ساخته بودم و تیرآهن هایش را جهت طاق زدن آماده کرده بودم که او آمد و گفت حیف که دیگر وقت ندارم و می خواهم بروم جبهه اگر نه می آمدم خودم طاقش را می زدم و شروع کرد که می روم و شهید می شوم البته با اشاره می گفت که این دفعه دیگر می روم شهید می شوم. 🔸بنده گفتم من شهید می شوم، گفت تو حیف است و زن و بچه داری و من هم گفتم تو هم که زن داری گفت تو بچه داری و آنها گناه هستند . یکروز بعد از ظهر بود و باران نم نم می آمد تعدادی بودیم در گلزار شهدا و ایشان هم بودند تکه چوبی گرفت دستش و آمد جایی را خط کشید و گفت اینجا جای من است و این دفعه دیگر می روم و شهید می شوم ، زمانی که ایشان آنجا را علامتگذاری کرد و به جبهه رفت هنوز در ردیف قبلی جای سه یا چهار شهید دیگر بود و شهدا را ردیف دفن می کردند . 🥀در این مدت سه چهار شهید آمد و ردیف قبلی پر شد و زمانی که او شهید شد آوردند طبق روالی که دفن می کردند همانجایی شد که شهید آنجا را نشان داده بود و شهید همانجای مشخص شده دفن گردید .😔 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️ @dmnoor 💝 متوسلین به شهدا 💝
🤍 : -حسين ؟ + اوهوم!  -امير علي ؟ + آرہ! ☺️ -سبحان ؟ + اممم...آرہ!  -هادي چي ؟ هادي؟ + اينم قشنگہ!😊 -چيزہ... ببين اينم علامت زدما ، محمد امين؟ + اينم خوبہ! 😌 زن كتاب را مي اندازد.😐 -اي بابا!... من كہ نميگم در مورد قشنگيشون نظر بدي!😐 بگو كدوم بهترہ! يكيشو انتخاب كن ديگہ!!😖 مرد ميخندد و با شيطنت نگاہ ميكند:😅😊 +اسم حالا مهم نيست...(مكث ).. مهم اينہ كہ قيافش بہ من ميرہ!😎 -چي ؟!! چي گفتي؟! 😡 صبر كن بيينم چي گفتي؟😒 +كپي من ميشہ! ... حالا ببين!!😝😅 زن كہ سعي ميكند قيافہ ي جدي خودش را حفظ كردہ و زير خندہ نزند، كتاب را سمت ديگر مبل سر ميدهد و رويش را بہ حالت قهر برميگرداند! 😕️😒 مرد با مهرباني مي خندد ..☺️ -حالا مي بينيم ديگہ كي ميبَرہ! 😇😍 🍃🌷❤🍃🌷❤🍃🌷❤🍃🌷❤ : زن آهستہ كنار تابوت زانو ميزند. 😔 نوزاد را روي سينہ ي بابا مي گزارد. -تو بُردي......راستي ... حسين ؟ امير علي ؟ سبحان ؟هادي؟ محمد امين؟ ...نگفتي اسمشو چي بزارم.....؟!😭 نشر‌معارف‌شهدا‌درپیامرسان‌ایتا🇮🇷👇 ••••••••••♡♡♡♡••••••••••• 🆔 @dmnoor ••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
روضه خانگی - امام زمان(عج) - 1686.mp3
6.46M
🎙ای که در حسن کسی همسر و همتای تو نیست... 🔻مناجات با (عج) ⏱ | 07:32 👤حاج مهدی 💚 @dmnoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽❣ سلام امام زمانم ❣﷽ هرصبح بہ رسم نوڪرے از ما تورا سلام اے مانده در میان قائله تنها،تو را سلام ما هرچہ خوب و بد، بہ درِخانہ‌ے توییم از نوڪران مُنتظر آقا تو را ســلام صبحتون مهدوے🌼 🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❣اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج❣ 🌺 @dmnoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 آیا ظهور امام زمان نزدیک است؟ 👈سخن آیت الله بهجت 🎙سخنران استاد عالی ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🆔 @dmnoor ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 👈می خوای وقتت خوب استفاده بشه وتلف نشه بیا اینجا👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰احڪـــ🔎ـــام غســـ💦ـــل ⁉️آیا غسل جمعه واجب است؟وقت غسل جمعه چه زمانی می باشد؟🧐 ━━━━━━━⊰◇⊱━━━━━━━━ 🙏 📲کانال ما در ایتا: ⬇️⬇️⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/1910374405Cad65d1faab ━━━━━━━⊰◇⊱━━━━━━━━