۴ دی ۱۳۹۸
#حضرتزهرا_س
#ایامفاطمیه 🏴
مردک پست که روزی نمک حیدرخورد
نعره زد برسرمادر،به غرورم بر خورد
ایستادم به نوک پنجه ی پا اماحیف،
دستش از روی سرم رد شد و برمادر خورد 😔😭
🏴 @dmnoor 😭😢
۴ دی ۱۳۹۸
۴ دی ۱۳۹۸
#حضرتزهرا_س
#ایامفاطمیه 🏴
نقش دستان مغیره به روی در حک بود
اثری بود که جای لگد مردک بود
چشم فضه به جراحات تنت خورد، وَ گفت:
کاش میخی که به در بود کمی کوچک بود
🏴 @dmnoor 😭
۴ دی ۱۳۹۸
۴ دی ۱۳۹۸
#حضرتزهرا_س_
#ایامفاطمیه 🏴
میزد مغیره مادر ما را یکی نگفت
این زن که میزنیَش عزیز پیمبر است
فهمیدم از شکستگی دست مادرم
سنگینی غلاف ز شمشیر بدتر است
◾️😭◾️
@dmnoor
۵ دی ۱۳۹۸
#حضرتزهرا_س
#ایامفاطمیه 😭
دانی که چرا صورت زهرا شده نیلی؟
می خواست رخش پیش عدو زرد نباشد
ای کاش یکی بود در آن کوچه و می گفت
آن کس که به زن حمله کند، مرد نباشد
🏴 @dmnoor 😭
۵ دی ۱۳۹۸
#حضرتزهرا_س
#ایامفاطمیه 😭
ختم رسل گرفت به پهلو دو دست خویش
از آن لگد که خورد به پهلوی "فاطمه"
انگار رفت طاقت دست خدا ز دست
زان ضربتی که خورد به بازوی "فاطمه"
آیات نور و پرده ظلمت؟!خدای من
دست پلید دیو کجا؟! روی "فاطمه"😢
🏴 @dmnoor 😭
۷ دی ۱۳۹۸
[WWW.FOTROS.IR]ma96120103.mp3
13.13M
۷ دی ۱۳۹۸
#حضرتزهرا_س
#ایامفاطمیه 😭
چه میشد گر مرا مادر
از آن کوچه نمیبردی
من آنجا را نمیدیدم
تو هم سیلی نمی خوردی 😭😔
🏴 @dmnoor 😢😢
۷ دی ۱۳۹۸
#حضرتزهرا_س
#ایامفاطمیه 😭
غنچه پرپر گشته بود و گل جدا افتاده بود
پشت در جان علی مرتضی افتاده بود
دست مولا بسته و بیت ولایت سوخته
آیه ای از سوره "کوثر "جدا افتاده بود
گوش ناموس خدا شد پاره همچون برگ گل
گوشواره من نمی دانم کجا افتاده بود
دست قنفذ رفت بالا ،بازوی زهرا شکست
پای دشمن باز شد زهرا ز پا افتاده بود
مجتبی در آن میانه رنگ خود را باخته
لرزه بر جان شهید کربلا افتاده بود
فاتح خیبر برای حفظ قرآن در سکوت
کل قرآن در میان کوچه ها افتاده بود
کاش ای آتش بسوزی در شرار قهر حق
هرم تو بر صورت "زهرا" چرا افتاده بود
مادر مظلومه میپیچید پشت در به خود
دختر معصومه زیر دست و پا افتاده بود
غیر"زهرا" غیر محسن غیرآتش غیر در
کس نمیداند که پشت درچه ها افتاده بود
🏴 @dmnoor 😭
۷ دی ۱۳۹۸
۸ دی ۱۳۹۸
#حضرتزهرا_س_
#ایامفاطمیه
قنفذ چنان بر بازویم زد تازیانه
از پا فتادم بر زمین در آن میانه
باز از زمین برخاستم، گفتم بمیرم...
دست از علی و یاریِ او برنگیرم
◾️🥀◾️
@dmnoor 😭
۸ دی ۱۳۹۸
#حضرتزهرا_س
#ایامفاطمیه 😭
چرا بال و پر ما را شکستی؟!
نهال بی بر ما را شکستی؟!
الهی بشکند قنفذ دو دستت
که دست مادر ما را شکستی!!😔😢
🏴 @dmnoor 😭
۸ دی ۱۳۹۸
#حضرتزهرا_س
#ایامفاطمیه 😭
نخلی که شکسته ثمرش را نزنید
مرغی که زمین خورده پرش را نزنید
دیدید اگر که دست مردی بسته ست
دیگر در خانه همسرش را نزنید
#استاد_سازگار
🏴 @dmnoor 😭
۹ دی ۱۳۹۸
#حضرتزهرا_س
#ایامفاطمیه 😭
بر سوخته باغ ما دگر سر نزنید
این خانه آتش زده را در نزنید
از ما که گذشت،مادری را دیگر
در خانه به پیش چشم دختر نزنید
#استاد_سازگار
🏴 @dmnoor 😭
۹ دی ۱۳۹۸
4_5805657373045426498.mp3
30.46M
#روضه ( رسم فاطميه هر سال )
مراسم عزادارى شب اول فاطميه اول
هيأت رايةالعباس ( عليهالسّلام )
با مداحى #حاج_محمود_كريمى
يكشنبه ١٥ دى ١٣٩٨
🏴 @dmnoor 😭
۱۸ دی ۱۳۹۸
#حضرتزهرا_س_
#فاطمیه
یارب نصیب هیچ غریبی دگر مکن
دردی که گیسوان حسن را سپید کرد
با صد امید حامی مادر شدم ولی
سیلی زنی امید مرا نا امید کرد
🏴 @dmnoor 😭
۲۹ دی ۱۳۹۸
#حضرتزهرا_س_
#فاطمیه
زهرا نفس نفس زدنت می کشد مرا
این رازداری حسنت می کشد مرا
زهرا خودت بگو چه کنم با نبود تو
حیدر فدای چهره ی زرد و کبود تو
◾️
جای غلاف مانده سر بازویت ولی
فریاد می زدی که فدای سر علی
ای کشتی نجات علی، رو گرفته ای؟
من مرده ام مگر، که تو پهلو گرفته ای
◾️
ای سربلند ها همه پیش تو سر به زیر
پیش حسین دست به پهلوی خود مگیر
عمرم پس از تو ، فاطمه جان! می شود تباه
در هر نماز مرگ مرا از خدا بخواه
◾️
دنیا بدون نور تو تار است فاطمه
کار علی بدون تو زار است فاطمه
بعد از تو روزگار حسن تیره می شود
وقتی به خاکِ چادر تو خیره می شود
بعد از تو چاه محرم غم های حیدر است
هر شب که بی تو می گذرد صبح محشر است
◾️🥀◾️
@dmnoor
۲۹ دی ۱۳۹۸
[WWW.FOTROS.IR]ma94120104.mp3
5.79M
🎵 #بشنوید
#واحد ( درد پهلو خوب نه ، بدتر شده )
عـــزادارى فاطمــيه اوّل
بامداحى #حاج_محمود_كريمى
🏴 @dmnoor 😭
۲۹ دی ۱۳۹۸
#حضرتزهرا_س_
#فاطمیه
بر مرگ جوان مرثیه خواندن سخت است
بر روی گلی خاک فشاندن سخت است
خواهم بروم به خانه پایم نرود
در خانه ی بی فاطمه ماندن سخت است
▪️🥀▪️
@dmnoor
۳۰ دی ۱۳۹۸
#حضرتزهرا_س_
#فاطمیه
#شهادت
قنفذ چنان بر بازویم زد تازیانه
از پا فتادم بر زمین در آن میانه
باز از زمین برخاستم، گفتم بمیرم...
دست از علی و یاریِ او برنگیرم
◾️🥀◾️
@dmnoor
۳۰ دی ۱۳۹۸
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
غصه،به غصه ی دل من گریه می کند
بر این خمیده،سرو چمن گریه می کند
از لحضه ای که دید چسان بازویم شکست
زینب به جای حرف زدن گریه می کند
من گریه می کنم به غم و غربت علی
حیدر برای پهلوی من گریه می کند
با هر نفس تمام تنم تیر می کشد
حتی زمان غسل،کفن گریه می کند
مسمار بین سینه ی من بود و سوختم
دیدم که میخ هم به بدن گریه می کند
حرفی به لب میآورم از کوچه ها ولی
با دیدن مغیره، حسن گریه می کند
🏴 @dmnoor 😭
۳۰ دی ۱۳۹۸