🔸خواص عاشورایی:
قیس بن مُسَهَّر صَیداوی
🔻قیس، نامهرسان امام حسین علیه السلام، برای کوفیان و مسلم بن عقیل بود. او در قادسیه به دست نیروهای عبیدالله بن زیاد گرفتار شد و در چهارم محرم به شهادت رسید.
🔺وی قبل از دستگیری نامهای که به همراه داشت را پاره کرد تا به دست دشمن نیفتد. پس از آنکه قیس را نزد ابن زیاد به دار الاماره بردندبه او گفت: چرا نامه را پاره کردی؟
گفت: برای آنکه تو ندانی در آن چه نوشته است.
گفت: از جانب که بود و برای که نوشته شده بود؟
گفت: از جانب امام حسین(ع) به گروهی از مردم کوفه که نام ایشان را یاد ندارم.
♦️ابن زیاد خشمگین شد و گفت: یا نام آنان را به من بگو یا بالای منبر برو و حسین بن علی و پدر و برادرش را لعن کن وگرنه تو را قطعه قطعه میکنم.
🛑قیس گفت: نام آن گروه را نمیگویم اما لعن را میکنم. قیس بر فراز منبر رفت وپس از حمد الهی ودرود فراوان بر پیامبر و خاندانش،عبیدالله بن زیاد و امویان را لعن کرد و خودش را به عنوان سفیر امام حسین (ع) معرفی کرد و مردم به یاری امام فراخواند . آن گاه به دستور ابن زیاد ازبالای قصر دارالاماره با دست بسته به پایین پرتابش کردند و سر از بدنش جداساختند.
🔹هنگامیکه خبر شهادت قیس توسط طرماح به امام رسید اشک در چشمانش جاری شد و فرمود: ...فَمِنْهُم مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا [الأحزاب–۲۳]
#تقویم_محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#چهارم_محرم
#خواص_عاشورایی
@doa_va_zekr
🔸خواص عاشورایی:
حصَیْنُ بْنُ نُمَیْر
🔻حصَیْنُ بْنُ نُمَیْر در دوران قیام مسلم بن عقیل در کوفه، رئیس پلیس ابن زیاد بود. هم او بود که قیس بن مسهر را دستگیر کرد و نزد ابن زیاد فرستاد که به دنبال آن قیس به شهادت رسید.
🔺در واقعه عاشورا ابن زیاد او را پنجم محرم با لشگر انبوهی بر سر راه امام حسین علیه السلام به «قادسیه» فرستاد. او در شهادت حبیب بن مظاهر نیز دست داشت و بعد از شهادت آن بزرگوار، سر مقدس او را در کوفه بر گردن اسب خویش آویخت تا به قصر ابن زیاد ببرد.
🔹چهار سال بعد از واقعه عاشورا، زمانی که "عبدالله بن زبیر" در شهر مکه بر ضد یزید حاکم وقت، سر به مخالفت برداشت و به کعبه پناه برد، حصین بن نمیر بر کوه "ابوقبیس" منجیق گذاشت و کعبه را هدف قرار داد.
♦️در سرکوبی نهضت توابین به سرکردگی سلیمان بن صرد خزاعی نیز، حصین بهعنوان فرمانده کل سپاه شام، با وی جنگید تا اینکه سلیمان کشته شد.
#تقویم_محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#پنجم_محرم
#خواص_عاشورایی
#بصیرت
@doa_va_zekr
⭕️بستن آب بر سپاه امام حسین در کربلا
🔺نامه ابن زیاد در هفتم محرم سال ۶۱ هجرى به عمر بن سعد رسید و به وی دستور داد که بر امام حسین علیهالسلام سخت گیرد و میان او و آب فرات حایل گردد و نگذارد که آن حضرت و یارانش از رود فرات استفاده کنند تا در فشار قرار گرفته و تسلیم گردند.
🔻عمر بن سعد که به خاطر دلبستگی به حکومت "ری" حاضر به انجام هر کاری شده بود، فرمان عبیدالله را بیدرنگ به اجرا درآورد و عمرو بن حجاج زبیدی را با پانصد سواره نظام، موکل آب فرات نمود تا از دسترسی یاران امام حسین علیهالسلام به شریعه فرات جلوگیری نماید.
🔹 سپاهیان عمر بن سعد از روز هفتم محرم با شدت تمام از آب فرات مراقبت کرده و مانع دستیابی یاران امام حسین علیهالسلام به آن شدند لیکن علیرغم سختگیری و تلاش پیگیر آنان، یاران امام حسین ع تا شب عاشورا از تاریکی شب استفاده کرده و خود را به رود فرات رسانیده و آب خیمهها را تأمین میکردند.
#تقویم_محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#هفتم_محرم
@doa_va_zekr
⭕️ورود شمر به کربلا
🔻در پیش از ظهر روز نهم محرم -روز تاسوعا-، شمر بن ذی الجوشن به همراه چهارهزار نفر سپاهی به سرزمین کربلا وارد شد. او حامل نامهای از سوی عبیدالله بن زیاد خطاب به عمر بن سعد بود که پس از رسیدن به کربلا، نامه را به پسر سعد داد.
🔺در این نامه، ابن زیاد از او خواسته بود که یا امام حسین(ع) را مجبور به پذیرش بیعت کند و یا با او بجنگد. عبیدالله همچنین در این نامه عمر بن سعد را تهدید کرد که اگر چنانچه از فرمان او سرباز زند از فرماندهی لشکر کناره بگیرد و مسئولیت آن را به شمر بن ذی الجوشن واگذار نماید.
▪️عمر سعد دریافت که موقعیتش در خطر است و شمر سر جانشینی او را دارد. پس خطاب به شمر گفت: وای بر تو! خدا خانه خرابت کند. ای پیس! نگذاشتی کار به صلح بینجامد. حسین هرگز تسلیم نخواهد شد. او فرزند علی بن ابی طالب است.
♦️ابن سعد به شمر گفت: «امارت لشکر را به تو واگذار نخواهم کرد من در تو شایستگی این کار را نمیبینم پس خود این کار را به پایان خواهم رساند؛ تو فرمانده پیاده نظام لشکر باش.»
#تقویم_محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#نهم_محرم
#خواص_عاشورایی
@doa_va_zekr
🔸خواص عاشورایی:
امام سجاد علیه السلام_ قسمت اول
💠حضرت علی بن حسین بن علی بن ابیطالب، مشهور به امام سجاد یا زین العابدین علیه السلام چهارمین امام شیعیان تا ۳۴ سال بعد از امام حسین ع امامت شیعه را بر عهده داشتند. ایشان در ۵ شعبان سال ۳۸ ق متولد شدند . مادر مکرمه ایشان شهربانو دختر آخرین پادشاه سلسله ساسانی بود.
🔹در زمان واقعه کربلا ، امام سجاد (ع) ۲۳ سال داشتند و در آن روز به شدت بیمار بودند. هنگام بردن اسیران از کربلا به کوفه، بر گردن امام سجاد(ع) غل و زنجیر نهادند و چون بیمار بودند هر دو پای ایشان را بر شکم شتر بستند.
🔺امام در کوفه با ایراد خطبه ای مهم، مردم را متوجه جنایتى که نسبت به خود و امت اسلامى رواداشته اند، کردند. زمانی که از امام سجاد (علیه السلام) پرسیده شد سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ در پاسخ حضرت سه بار فرمود: الشام
🔻امام زین العابدین علیه السلام در شام و در مسجد اموی با بیان خطبه ای غرّا در میان مردم ، یزید و امویان را رسوا نمودند. پس از این رسوایی، یزید رویکرد خود را با اهل بیت تغییر داد و تصمیم به دلجویی از آنان گرفت و پس از مدتی با عزت و احترام تمام آنان را به مدینه بازگرداند.
#تقویم_محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#دوازدهم_محرم
#خواص_عاشورایی
@doa_va_zekr
⭕️سخن گفتن سر مبارك امام حسين علیه السلام با راهب مسيحى
💠حرکت پُررنج خانواده امام (ع) و همراهان، که از مدینه آغاز شد و به مدینه نیز ختم گردید، حدّاقل مسیری حدود ۴۱۰۰ کیلومتر است. در باب مسیری که کاروان اسرا را از کوفه به شام بردند درکتب تاریخی گزارشات ناقصی رسیده، اما دلایلی وجود دارد که مشخص می شود این کاروان را از مسیر بادیه بردهاند که طی کردن آن حدود یک هفته به طول می انجامیده.
♦️در مسیر کوفه به شام ، در یکی از محل های استراحت (منزل) کاروان اسرا، راهبی مسيحی زندگی مي كرد. چون كاروان از دور نمايان شد او مشاهده كرد كه از سر مقدس امام (ع) نوري به سوي آسمان ساطع است. وي با پرداخت ده هزار درهم به کارگزاران ابن زیاد، براي مدت کوتاهی سر امام را با خود به داخل صومعه برد.
🔻پس سر امام فرمود: «انا بن محمد المصطفی ، انا ابن علي المرتضی ، انا ابن فاطمه الزهرا، انا قَتيلُ كَرْبَلا ، انا مظلوم كَرْبلا ، انا عَطْشانُ كَرْبلا، انا وَحيدُ كَربَلا ....» «منم فرزند محمّد مصطفى ص ، منم فرزند علىمرتضى ع، منم فرزند فاطمۀ زهرا س، منم شهيد كربلا، منم تشنۀ كربلا، منم تنهاى كربلا »
🔺راهب صورت خود را بر چهره مبارك امام گذارد و با ناله و گریه شروع به صحبت کردن با سر بریده کرد. سپس سر امام حسین(ع) را با مشک و گلاب شستشو داد و شهادتین بر زبان جاری نمود و مسلمان شد. چون كاروان حركت كرد ديدند كه آن ده هزار درهم به سنگ تبديل شده است.
#تقویم_محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#شانزدهم_محرم
#خواص_عاشورایی
@doa_va_zekr
⭕️ورود اسرای اهل بيت عليهم السلام به شهر بعلبک
🔻با ورود اسرای اهل بيت عليهم السلام به شهر بعلبک، قافله اسیران کربلا در ۲۸ محرم از شهر بعلبک گذشت. مردم بعلبک تا ۶ مایلی از شهر بیرون آمده، به روش خاص خود به جشن و شادی پرداختند! آنان از نيزه داران با شكر و سويق و آذوقه استقبال کردند.
♦️منظره تاسف آور کودکان شلاق خورده و زنان داغدیده و دختران یتیم از یک طرف، و قهقهههای مردم بیخبر از همه جا و سخنان شماتت آمیز آنها، نمکی بود بر زخم اسرای کربلا! در این جا بود که دختر امیرالمؤمنین، ام کلثوم س، به آن ها چنین نفرین کرد: «خداوند جمعتان را پراکنده و نابود سازد و کسانی را که به شما رحم نمیکنند بر شما مسلط گرداند.»
🔹حضرت امام سجاد علیه السلام در حالی که قطرات اشک بر چهره اش جاری بود، این اشعار را به مردم غفلت زده بعلبک فرمود:
«آری روزگار است و شگفتی های پایان ناپذیر و مصیبت های مداوم آن! ....
گویی که ما اسیران رومی هستیم که اکنون در حلقه محاصره ایشان قرار گرفته ایم!
وای بر شما، ای مردمان غفلت زده! شما به پیامبر اکرم ص کفر ورزیدید و زحمات او را ناسپاسی کردید و چون گمراهان راه پیمودید.»
#تقویم_محرم
#۲۸محرم
#کاروان_اسرا
@doa_va_zekr
⭕️ ورود کاروان اسرا به دمشق
🔹با خبر نزدیکی کاروان اسرا به دمشق، یزید دستور داد تا جارچیان در شهر اعلام کنند که هرکه خلیفه را دوست دارد باید امروز را به جشن و شادی بگذراند. شامیان نیز سنگ تمام گذاشتند و بر بامهای خانهها بیرقهای رنگارنگ برپاکردند. همه مردم به یکدیگر تبریک میگفتند و با لباس های رنگی به استقبال اسرا رفتند درحالیکه زنانشان دف میزدند و بر طبل میکوبیدند.
🔻۲۹ محرم (یا اول صفر) کاروان اسرا به دروازه دمشق رسید و اهل بیت (ع) را سه روز در دروازه شهر نگاه داشتند تا شهر را آذین کنند و سپس وارد شهر کردند. شمر برخلاف درخواست حضرت امکلثوم س اسرا را از دروازه اصلی و شلوغ وارد شهر کرد و اسرا با ناسزاگویی و سنگ اندازی شامیان مواجه شدند. سرهای مبارک شهدا در این سه روز بر دروازه اصلی شهر آویزان بود.
#تقویم_محرم
#۲۹محرم
#کاروان_اسرا
@doa_va_zekr
▪️ورود کاروان امام حسین علیه السلام به کربلا
🔻 کاروان امام حسین (ع) در دوم محرم سال ۶۱ هجری به کربلا رسید. امام حسین (ع) پس از نماز صبح با یارانش به سمت نینوا حرکت کرد تا از سپاه حر جدا شود. حر نیز با سپاهش از حرکت آنان به سمت کوفه جلوگیری کرد.
🔺در این حین، نامهای از ابن زیاد به حر رسید که دستور داده بود بر حسین (ع) تنگ بگیرد و او را در سرزمینی بیآب و خشک فرود آورد. حر با خواندن نامه به امام و یارانش اعلام کرد که باید طبق فرمان ابن زیاد عمل کند. یکی از یاران حر، فرستاده ابن زیاد را شناخت و با او به بحث و جدل پرداخت.
🔸 حر کاروان امام حسین (ع) را در مکانی خشک و بیآب متوقف کرد. امام پیشنهاد کرد که به آبادیهای نینوا، غاضریه یا شفیه بروند، اما حر اجازه این کار را نداد.
🔹زهیر بن قین به امام پیشنهاد داد که جنگ را آغاز کنند، اما امام علیه السلام نپذیرفت و تأکید کرد که آغازگر جنگ نخواهد بود. سپس حر و سپاهیانش کاروان را تا کربلا همراهی کردند و آنجا متوقف شدند.
◾️امام حسین (ع) از نام سرزمین پرسید. چون از نام کربلا آگاه شد فرمود : اینجا محل رنج و بلاست و طبق فرموده جدم رسول خدا(ص) محل ریختن خون اهل بیت است. در نهایت، امام دستور داد تا کاروان در همان جا فرود آید.
#تقویم_محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#دوم_محرم
#ورود_کاروان_امام_حسین_علیه_السلام_به_کربلا
.
@doa_va_zekr
⭕️نامه امام حسین علیه السلام براى اهل کوفه
🔴در سوم محرم سال 61 هجری، امام حسین علیهالسلام براى بزرگان کوفه نامهاى نوشتند و آن را به قیس بن مسهَر صیداوى دادند که به کوفه برساند.
🟠مأمورین در بین راه، قیس بن مسهر را گرفتند و پس از آن که او بر ضد یزید و ابن زیاد سخن گفت، او را به شهادت رساندند.
#خواص_عاشورایی
#تقویم_محرم
#سوم_محرم
@doa_va_zekr
⭕️عمر بن سعد ابی وقاص
🔹عمر بن سعد جمعه، سوم محرم ۶۱ق وارد کربلا شد و قره بن قیس حنظلی را به نزد امام حسین علیه السلام فرستاد تا از امام بپرسد که برای چه به عراق آمده است؟ امام در جواب پاسخ داد که مردم کوفه از من دعوت کردهاند، از این روی به عراق آمدهام، حال اگر نمیخواهند برمیگردم.
🔺ابن سعد پاسخ امام را به عبیدالله نوشت، عبیدالله برای ابن سعد نوشت که یا با حسین (ع) جنگ کند و یا فرماندهی سپاه کوفه را به شمر بن ذی الجوشن واگذارد. اما ابن سعد در پاسخ به شمر گفت که او خود امیر سپاه خواهد بود و با حسین(ع) جنگ خواهد کرد.لذا پنج هزار سوار را بر شریعه فرات گماشت تا مانع از برداشتن آب توسط سپاه امام شوند.
🔻امام حسین چند بار با عمر سعد گفتگو کرد تا او را از جنگ با خود منصرف کند. در یکی از این دیدارها امام به او فرمود: آیا از خدا نمیترسی که با من میجنگی در حالی که میدانی من کیستم؟ این گروه را رها کن و نزد من بیا تا مقرب درگاه الهی شوی.
♦️عمر سعد گفت: از آن میترسم که خانهام را خراب کنند. امام فرمود: من برای تو خانهای مهیا میکنم. عمر گفت: اموالم را میگیرند. امام فرمود: من بهتر از آن را به تو میدهم. عمر سعد ساکت شد و جوابی نداد. امام در حالی که آنجا را ترک میکرد فرمود: خدا به زودی تو را در بسترت بکشد و در روز قیامت نیامرزد. امید دارم از گندم عراق جز اندکی نخوری. عمر سعد گفت: اگر گندم نباشد، جو خواهد بود.
#خواص_عاشورایی
#تقویم_محرم
#سوم_محرم
#بصیرت
@doa_va_zekr