eitaa logo
دعـاھـاے مـعـجـزه گـر📿
46.2هزار دنبال‌کننده
22هزار عکس
5.7هزار ویدیو
72 فایل
﷽ سلام لطفا دربرابر تبادل وتبلیغات صبورباشید وبه رشد ماکمک کنید🌼 💓میم مثل مـادر 👉eitaa.com/joinchat/42532878C8b6e90210f 📿فضیلت صلوات 👉eitaa.com/joinchat/656015393Ccee3ec7089 تبلیغات⬇️ eitaa.com/joinchat/2049572922Cd4d539146e ⛔کپی مطالب فقط با لینک
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 در بنى اسرائيل قحطى شديدى پيش آمد..., آذوقه ناياب شد. زنى لقمه نانى داشت آن را به دهان گذاشت كه ميل كند، ناگاه گدايى فرياد زد، اى بنده خدا گرسنه ام! زن با خود گفت: در چنين موقعيت سزاوار است اين لقمه نان را صدقه بدهم و به دنبال آن، لقمه را از دهانش بيرون آورد و آن را به گدا داد. زن طفل كوچكى داشت ، همراه خود به صحرا برد و در محلى گذاشت تا هيزم جمع كند، ناگهان گرگى جهيد و كودك را به دهان گرفت و پا به فرار گذاشت. فرياد مردم بلند شد، مادر طفل سراسيمه به دنبال گرگ دويد ولى هيچ كدام اثر نبخشيد. همچنان گرگ طفل را در دهان گرفته، به سرعت مى دويد. خداوند ملكى را فرستاد كودك را از دهان گرگ گرفت و به مادرش تحويل داد. سپس به زن گفت: آيا راضى شدى لقمه اى به لقمه اى ؟ يكى لقمه (نان) دادى ، يك لقمه (كودك) گرفتى! 🔻با منتشرڪردن پیامها ↯با لینک↯ درثواب آنها شریڪ شوید🔺 ↯ 🇯‌🇴‌🇮‌🇳 ↯ ⚫️⚫️ eitaa.com/joinchat/3418095617C0a0522f7e2
📚 در بنى اسرائيل قحطى شديدى پيش آمد..., آذوقه ناياب شد. زنى لقمه نانى داشت آن را به دهان گذاشت كه ميل كند، ناگاه گدايى فرياد زد، اى بنده خدا گرسنه ام! زن با خود گفت: در چنين موقعيت سزاوار است اين لقمه نان را صدقه بدهم و به دنبال آن، لقمه را از دهانش بيرون آورد و آن را به گدا داد. زن طفل كوچكى داشت ، همراه خود به صحرا برد و در محلى گذاشت تا هيزم جمع كند، ناگهان گرگى جهيد و كودك را به دهان گرفت و پا به فرار گذاشت. فرياد مردم بلند شد، مادر طفل سراسيمه به دنبال گرگ دويد ولى هيچ كدام اثر نبخشيد. همچنان گرگ طفل را در دهان گرفته، به سرعت مى دويد. خداوند ملكى را فرستاد كودك را از دهان گرگ گرفت و به مادرش تحويل داد. سپس به زن گفت: آيا راضى شدى لقمه اى به لقمه اى ؟ يكى لقمه (نان) دادى ، يك لقمه (كودك) گرفتى! 🔻با منتشرڪردن پیامها ↯با لینک↯ درثواب آنها شریڪ شوید🔺 ↯ 🇯‌🇴‌🇮‌🇳 ↯ 🌿🌺 eitaa.com/joinchat/3418095617C0a0522f7e2
📚 در بنى اسرائيل قحطى شديدى پيش آمد..., آذوقه ناياب شد. زنى لقمه نانى داشت آن را به دهان گذاشت كه ميل كند، ناگاه گدايى فرياد زد، اى بنده خدا گرسنه ام! زن با خود گفت: در چنين موقعيت سزاوار است اين لقمه نان را صدقه بدهم و به دنبال آن، لقمه را از دهانش بيرون آورد و آن را به گدا داد. زن طفل كوچكى داشت ، همراه خود به صحرا برد و در محلى گذاشت تا هيزم جمع كند، ناگهان گرگى جهيد و كودك را به دهان گرفت و پا به فرار گذاشت. فرياد مردم بلند شد، مادر طفل سراسيمه به دنبال گرگ دويد ولى هيچ كدام اثر نبخشيد. همچنان گرگ طفل را در دهان گرفته، به سرعت مى دويد. خداوند ملكى را فرستاد كودك را از دهان گرگ گرفت و به مادرش تحويل داد. سپس به زن گفت: آيا راضى شدى لقمه اى به لقمه اى ؟ يكى لقمه (نان) دادى ، يك لقمه (كودك) گرفتى! 🔻با منتشرڪردن پیامها ↯با لینک↯ درثواب آنها شریڪ شوید🔺 ↯ 🇯‌🇴‌🇮‌🇳 ↯ 🌿🌺 eitaa.com/joinchat/3418095617C0a0522f7e2