خصوصیات فرشهای بهشتی چیست؟
🔷آیات کریم قرآن ضمن بیان احوالات بهشتیان به توصیف وضع مکانی و اشیاء بهشتی نیز پرداخته است و در آیاتی نیز از فرشهای بهشت سخن به میان آمده و کیفیت آن را بیان میکند از جمله:
🔷«متکئین علی فرش بطائنها من استبرق»: بهشتیان بر فرشهایی نشسته و تکیه کردهاند که آستر آنها از پارچههای ابریشمین است (1).
🔷«بطائن» به معنی آستر و «استبرق» به معنی حریر ضخیم است و مسئله قابل توجه این است که در اینجا گران قیمتترین پارچهای که در دنیا تصور میشود آستر این فرشها ذکر شده و اشاره به این است که قسمت روئین آن چیزی است که از لطافت و زیبایی و جذابیت در وصف نمیگنجد چراکه ما آستر را به خاطر اینکه ظاهر نمیشود از جنس کم اهمیت تهیه میکنیم و لذا کم اهمیتترین جنسهای آن جهان پر ارزشترین جنس این جهان است.
🔷در آیهای دیگر اشاره به فرشهای فاخر بهشتی دارد و میفرماید: «و زراّبی مبثوثه»: در آنجا فرشهای گرانبها و بسیار زیبا گسترده شده است (2).
🔷«زرابی» به معنی فرشهای عالی خواب داراست که هم نرم و راحت است و هم گرانبها و پر قیمت و بسیار زیباست.
📚پی نوشت:
1- رحمن / 54.
2- غاشیه / 16.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
لباسهای بهشتیان چگونه است؟
🌳در وصف حال بهشتیان در سوره مبارکه واقعه سخن به میان میآید و ازجمله به لباسهای زیبای آنها اشاره میکند و میفرماید
🌳«یلبسون من سندسٍ و استبرق متقابلین»(1). آنها لباسهایی از حریر لطیف و نازک و ضخیم میپوشند و در برابر یکدیگر برتختها جای دارند.
🌳سندس به پارچههای ابریشمین نازک و لطیف می گویند و بعضی قید زربافت را نیز به آن افزودهاند و استبرق به معنی پارچههای ابریشمی ضخیم میباشد در آیه دیگری تأکید بر این مطلب دارد و میفرماید «عالیهم ثیاب سندس خضر و استبرق» بر اندام آنها لباسهایی از حریر نازک سبز و از دیبای ضخیم میباشد (2).
📚پی نوشت:
1- واقعه / 53.
2- انسان / 21.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
آيا ارواح ميتوانند به شکل حيواناتی اعم از کبوتر به خانه وابستگان سر بزنند؟
💠بله بر اساس روایات، ارواح مردگان هر چند گاهی به اذن خداوند به دیدار خانوادهشان میآیند و آن ها را میبینند. اگر سرگرم کارهای خوب بودند، شادمان میشوند. اگر گرفتار کارهای بد بودند، ناراحت میشوند.
💠مرحوم شیخ کلینی (ره) در کتاب شریف کافی بابی تحت عنوان«ان المیت یزور اهله» را مطرح کرده است. روایات معتبری را در این باره نقل نمودهاند. در روایات آمده است که اموات اعمّ از مؤمن و غیر مؤمن به دیدار بازماندگان خود میآیند. هر میّتی برحسب منزلت و شأنی که دارد، اجازه این کار را پیدا میکند.
💠در روایات نحوه سرکش میت از خانواده اش را به شکل پرنده لطیف بیان فرموده اند که البته می تواند یک تمثیل باشد از نحوه حضور میت.
💠اسحاق بن عمار میگوید: از امام موسی بن جعفر (علیهما السلام ) پرسیدم:
💠آیا میّت از خانوادهاش دیدار میکند؟
فرمود: بله
💠 پرسیدم : هر چند وقت؟
💠فرمود: بنا به منزلتی که نزد خداوند دارد، در هر جمعه یا هر ماه یا هر سال
پرسیدم : به چه شکلی نزد آن ها میآید؟
💠فرمود: به صورت پرندهای لطیف که بر دیوار خانه های شان مینشیند و بر آنان اشراف مییابد...
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
من خیلی افسرده شدم بخصوص وقتی میشنوم کسی فوت کرده انقدر بفکر شب اول قبر طرف و بهشت و جهنم فکر میکنم ماهها از ذهنم بیرون نمیره اعصابم خراب میشه انقدر که از زندگی نا امیدشدم میگم دو روز دیگه منم میمیرم دستم بزندگیم گرم نیست.
🔴ترس از مرگ، یک حس طبیعی ست و معمولاً بیشتر مردم از مرگ میترسند. ریشه ترس را یکی از دو چیز تشکیل میدهد: یا مرگ، با فنا و نابودی یکی دانسته میشود که در این صورت حتماً باعث وحشت شده و حتی در بهترین حالات زندگی هم فکر مرگ زندگی را در کام انسان زهر میکند.
🔴یا اینکه مرگ را پایان زندگی نمیدانند ولی به خاطر اعمال ناپسند و گناهان خود از مرگ میترسند؛ چون میدانند که مرگ آغاز رسیدن به نتایج شوم اعمالشان است.
🔴پس اگر انسان ایمان به جهان آخرت داشته باشد و از اعمال زشت و معاصی دوری کند و وظایف دینی را انجام دهد و اگر مرتکب گناه شد، توبه کند و روحش را از آلودگی گناه پاک نماید، ترس و وحشت از مردن نخواهد داشت.
🔴شخصی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عرض کرد: چرا مرگ را دوست ندارم؟ فرمود: آیا ثروت داری؟ عرض کرد: آری، فرمود: چیزی از آن را پیش از خود فرستادهای است؟ عرض کرد: نه، فرمود: به همین دلیل است که مرگ را دوست نداری (یعنی نامه اعمالت خالی از حسنات است). (تفسیر نمونه، ج ۲۴، ص ۱۲۳)
🔴در عین حال، فکر کردن دائمی به مرگ، به نحوی که انسان را از امور روزمره دور کرده و از زندگی ناامید کند، حالت افراطیِ این نوع از تفکر است و باید تلاش کنید تا این افکار را از خودتان دور کنید. راه وحشت نداشتن از مرگ این است که انسان معتقد باشد که مرگ پا نهادن به یک جهان وسیع است و به هیچ وجه پایان زندگی نیست. از سوی دیگر به وظایف شرعی خود عمل کند و به رحمت واسعه امیدوار باشد. خدا را نسبت به بنده خود مهربانتر از مادر به فرزندش بداند. متوجه این مسئله باشد که همه از او بیم و بازگشتمان به سوی او است و او مطمئناً آفریده خود را دوست دارد.
🔴در این صورت نه تنها از مرگ نمیترسد، بلکه آن را دوست خواهد داشت و به آن عشق ورزید.
🔴امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود: «به خدا سوگند! فرزند ابی طالب علاقهاش به مرگ بیشتر است از کودک شیرخوار به سینه مادر». [نهج البلاغه، خطبه ۵]
🔴امام سجاد علیه السلام نیز فرمود: «مرگ برای مؤمنان مانند کندن لباس چرکین و پرحشرات است، و گشودن غل و زنجیرهای سنگین، و تبدیل آن به فاخرترین لباسها و خوشترین عطرها و راهوارترین مرکبها و مناسبترین منزلها». [تفسیر نمونه، ج ۲۲، ص ۲۶۲]
🔴و در حدیث قدسی میخوانیم «عبدی أطعنی أجعلک مثلی، أنا حی لا اموت اجعلک حیا لا تموت، أنا غنی لا أفتقر أجعلک غنیا لا تفتقر، أنا مهما أشاء یکون أجعلک مهما تشاء یکون؛ بندهی من! مرا اطاعت کن تا تو را مثل خود سازم. من زندهای هستم که نمیمیرم تو را هم زندهای قرار دهم که نمیری. من دارایی هستم که فقیر نمیشوم تو هم چنان سازم که فقیر نگردی. من هر چه را اراده کنم میشود تو را هم چنان قرار دهم که هر چه بشود» (الجواهر السنیة (کلیات حدیث قدسی)، ص 709)
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
آیا اهل بهشت همه مسلمان هستند؟
🌷خیر بهشت اختصاص به مسلمانان ندارد اگر چه تنها دین حق دین اسلام است اما ممکن است غیر مسلمانان از افراد جاهل قاصر یا مستضعف فکری باشند در این صورت هر کار خوبی که به قصد پاداش الهی و ثواب انجام دهند خداوند به آنها پاداش خواهد داد.
🌷جاهل قاصر کسی است که یا راه حق به او نرسیده باشد یا اگر رسیده باشد در او شک و تردید ایجاد نکرده باشد یا اگر در او شک و تردید ایجاد کرده باشد امکان تحقیق و کشف حقیقت برای او وجود نداشته باشد
🌷او اگر (مثلاً) کلیسا میرود یقین دارد که مسیحیت حق است اگر میدانست اسلام حق است به جای کلیسا به مسجد میرفت پس او به دنبال حق است اما در تشخیص مصداق آن اشتباه کرده است
🌷 در حقیقت خداوند به جهت حقیقت جویی او، او را وارد بهشت میکند البته به این شرط که به آنچه عقل خود میفهمیده عمل کرده باشد
🌷برای مثال عقل او میفهمد که دروغ، بد است ظلم بد است مردم آزاری بد است اگر بر خلاف آنها عمل کند از جهت مخالفت با درک عقل خود استحقاق جهنم دارد اگر چه از حهت دین و مذهب استحقاق جهنم ندارد زیرا فرض این است که او جاهل قاصر است.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
از زندگی خسته شده ام میخوام خودکشی کنم آیا با خودکشی به سعادت میرسم؟
🔰حیات آدمی اولین و عظیم ترین نعمتی است که خداوند آن را برای رسیدن به تکامل و صعود به قلّه های رفیع و عالی معنوی به انسان عطا فرموده است.
🔰 ازاین رو نه تنها دیگران نمی توانند صدمه ای به این نعمت الهی وارد سازند، بلکه خود شخص نیز به هیچ عنوان حق ندارد آن را از بین ببرد و بر وی واجب است پیوسته از جان خویش پاسداری و محافظت کند.
🔰مالک اصلی انسان خداوند متعال است و نفس انسانی امانت الهی است؛ از این رو باید از این امانت خوب محافظت کرد و از بین بردن آن خیانت در امانت الهی است.
🔰خودکشی در فرهنگ اسلامی به معنای عقب نشینی از نیل به غایت کمال و سقوط به وادی حسرت و ناکامی است.
🔰بدین جهت این عمل از نظر اسلام حرام و محکوم است. چنانکه در قرآن کریم می فرماید: «وَلا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إنَّ اللّه َ کانَ بِکُمْ رَحیما، وَمَنْ یَفْعَلْ ذلک عُدْوانا وَظُلْما فَسَوْفَ نُصْلیهِ نارا»؛(2) «و خودکشی نکنید! خداوند نسبت به شما مهربان است. و هر کس این عمل را از روی تجاوز و ستم انجام دهد، به زودی او را در آتشی وارد خواهیم کرد.»
🔰 کلمه «لاتَقْتُلُوا» صیغه نهی است و دلالت بر وجوب ترک عمل دارد.
🔰 روایات متعددی نیز درباره مذمت خودکشی وارد شده است. در این روایات، صاحبان این عمل اهل جهنم قلمداد شده و بهشت برای آنها حرام شمرده شده است.
🔰 بنابراین کسی که ایمان و باور به خدا و روز جزا دارد، باید برای حل این مشکل و برطرف کردن این حالت از طریق مراجعه به کارشناسان متخصص و گفتگو با اهل دل تلاش کند نه اینکه به چنین چیز هایی فکر کند.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
یکی از کلیدهای بهشت، نماز است، آیاتی در این خصوص ذکر کنید؟
🔷در سوره معارج (1)، صفاتی از صفات مؤمنین را برمی شمرد که یکی از آنها هم نماز است و در انتهای این صفات میفرماید:
🔷 «اولئک فی جنّات مکرمون»(2) این گروه باعظمت در باغهای بهشتی گرامی داشته میشوند. در این آیات که نُه صفت را ذکر میکند اول آنها با نماز شروع میشود «الذین هم علی صلاتهم دائمون» و آخر آنها هم با نماز تمام میشود.
🔷«والّذین هم علی صلاتهم یحافظون» کسانی که دائماً نماز میخوانند و کسانی که برنمازشان محافظت میکنند و به این ترتیب آغاز اعمال خیر نماز است و آن هم مداومت بر نماز و پایان آنها نیز نماز است. با حفظ آداب و شرایط و خصوصیات آن، آداب و شرایطی که هم ظاهر نماز را از فساد و بطلان حفظ میکند هم روح نماز را که حضور قلب است تقویت مینماید، و هم موانعی را که سد راه قبول آن است هم چون خوردن مال حرام، نوشیدن شراب، غیبت و امثال آن، از بین میبرد و از نظر برنامه زمانی هم نخستین چیزی که بر انسان بالغ واجب میشود نماز است و آخرین چیزی هم که تا پایان عمر همراه اوست، نماز است.
🔷و نکته حائز اهمیت این است که محافظت انسان نسبت به نماز طرفینی است، هم او باید نماز را از فساد و خلل حفظ کند و هم نماز انسان را از تباهی و فساد محافظت میکند چرا که خود قرآن میفرماید:
🔷«اِنّ الصّلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر»(3). روایتی از پیامبر اکرم (ص) نیز مؤید گفتارمان خواهد بود، رسول خدا (ص) میفرماید:
🔷«من حافظ علیها کانت له نوراً و برهاناً و نجاهً یوم القیامه»(4) هر کس نماز خود را محافظت کند، نماز برای او مایه نور و روشنایی و آگاهی و نجات در روز قیامت است.
📚پی نوشت:
1- معارج / 34- 22.
2- معارج / 35.
3- عنکبوت / 45.
4- تفسیر روح البیان، ج 10، ص 167.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
حضور این همه آدم با گذشتگان و آیندگان چطور در قیامت و بهشت وجهنم جا میشود؟
🌹خداوند متعال درباره گستره بهشت میفرماید: (وَ سارِعُوا اِلی مَغفِرَه مِن رَبِّکمْ وجَنَّه عرضها السَّمـوتُ والاَرضُ اُعِدَّت لِلمُتَّقین)[1]؛ و شتاب کنید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتی که وسعت آن، آسمانها و زمین است که برای پرهیزگاران آماده شده است. مراد از «عرض» در آیه شریف، پهنا و گستره است. در زبان عربی، هنگامی که میخواهند بگویند فلان شئ از وسعت برخوردار است. واژه «عرض» را به کار میبرند.
🌹عبارت (جَنَّه عرضها السَّمواتُ وَ الاَرْضُ) کنایه از این است که بهشت از نظر گستره، به اندازهای وسیع است که به نهایت وسعت رسیده است و یا به قدری است که قوه واهمه بشری از درک گستره آن ناتوان است. هر چند معاد جسمانی است و بهشتیان و جهنمیان با وجود جسمانی، پاداش و کیفر داده میشوند، ولی بهشت و جهنم ویژگیهای این جهان مادی را ندارد، زیرا با برچیده شدن این جهان مادی و تمام کرات آسمانی و ویران شدن آنها، قیامت آغاز میشود:
🌹(یومَ تُبَدَّلُ الاَرضُ غَیرَ الاَرضِ والسَّمـوتُ وبَرَزوا لِلّهِ الو حِدِ القَهّار)[2]؛ در آن روز که این زمین به زمین دیگر و آسمانها [به آسمانهای دیگر] مبدّل میشود و آنان در پیشگاه خداوند واحد قهّار ظاهر میگردند؛ (اِذَا الشَّمسُ کوِّرَت * واِذَا النُّجُومُ انکدَرَت)[3]؛ هنگامی که خورشید در هم پیچیده شود و هنگامی که ستارگان بی فروغ شوند؛ (اِذَا السَّماءُ انفَطَرَت * واِذَا الکواکبُ انتَثَرَت)[4]؛ هنگامی که آسمان از هم شکافته شود و هنگامی که ستارگان پراکنده شوند و فرو ریزند.
🌹بنابراین بهشت و جهنم در عالَم دیگری فوق این جهان مادی است و ویژگیهای این جهان مادی را ندارد. آن عالَم از نظر گستره به اندازهای است که وسعت بهشت به مقدار آسمانها و زمین است و جهنم نیز از وسعتی برخوردار است که همه گنه کاران در آن جای میگیرند. [5]
🌹در روایت است که پیامبراکرم (ص) و حضرت علی (ع) در پاسخ این پرسش که اگر وسعت بهشت، آسمانها و زمین است، پس دوزخ کجاست؟ فرمودند: چون شب آید، روز کجاست؟[6]
🌹ب) منظور از «نزدیک کردن» (ازلِفَت) یعنی در پیش رویشان باشد و داخل شدنشان در آن زحمتی نداشته باشد. و این که بهشت را به آنها نزدیک میکنند، نه آنها را به بهشت، دَرک آن در شرایط این دنیا قابل تصور نیست، امّا از آن جا که اصول حاکم بر قیامت و آخرت، اصولی است که با شرایط این جهان بسیار تفاوت دارد، پس جای شگفتی نیست. [7]
📚پی نوشتها:
[1]. آل عمران، آیه 133.
[2]. ابراهیم، آیه 48.
[3]. تکویر، آیه 1 و 2.
[4]. انفطار، آیه 1 و 2.
[5]. ر.ک: المیزان، ج 4، ص 20؛ بحارالأنوار، ج 8، ص 83 و ج 66، ص 57؛ سید شریف رضی، حقایق التأویل فی متشابه التنزیل، ص 241.
[6]. عبد علی عروسی حویزی، تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 463؛ فضل بن شاذان قمی، الفضائل، ص 150.
[7]. المیزان، ج 4، ص 32 ـ 43.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
آيا مؤمنين در بهشت مي توانند به ديدار يکديگر بروند؟
در پاسخ اين سؤال، روايتی است از امام صادق (ع) که می فرمايد :
🔵مؤمنين در بهشت به زيارت يکديگر مي روند و کسي که مقامش بالاتر باشد براي او اذن است که فرود آيد بر کسی که مقامش پائين تر است و او را زيارت نمايد.
🔵و کسي که مقامش پائين تر است براي او اذن نيست بالا برود زيرا لايق آن مقام نشده است وليکن زماني که بخواهند يکديگر را ببينند آنها را در جايي ديگر می برند (1).
📚پي نوشت:
1- بحار الأنوار.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
آیا در نهرها و رودهای بهشت کشتیرانی هم وجود دارد؟
🌺بلی، مؤمنان وقتی داخل بهشت میشوند در کشتیها که بر روی نهرهای بزرگ است مینشینند و در دو نهر از آب صاف سیر میکنند.
🌺کشتیها از جنس یاقوت است و آن چه کشتی را حرکت میدهد از مروارید است و در آن کشتیها ملائکه از نور هستند که جامههای سبز زیبا پوشیدهاند و در آنها نوری از پروردگار عالمیان است و بهشتیان بر این مرکب سوار شده و به سیر و سیاحت میپردازند (1).
📚پی نوشت:
1- بحار الأنوار.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
چگونه غرفههای بهشتی روی نهرها بنا شده است و ویژگیهای دیگر این غرفهها چیست؟
🔵در بهشت، نه تنها نهرها، از زیر درختان عبور میکند بلکه به استناد آیات قرآن، غرفههای بهشتی نیز بر روی نهرها ساخته شده است و نهرها از زیر آنها جاری است.
🔵چنانچه میفرماید: «والّذین امنوا و عملوا الصالحات لنبوّئنهم من الجنّه غرفاً تجری من تحتها الانهار»(1):
🔵کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، آنها را در غرفههایی از بهشت جای میدهیم که نهرها در زیر آن جاری است.
🔵 «غرفه» به قسمتهای فوقانی ساختمان و طبقات بالای منازل اطلاق میشود گویی که آنها را از روی زمین بالا بردهاند و در اینجا ممکن است اشاره به برترین منزلگاهها و درجات عالی بهشت باشدکه دارای هوایی لطیفتر، مناظری بهتر و محلی آرامتر برای سکنی هستند.
🔵چنانچه در آیهای از قرآن میخوانیم: «و هم فی الغرفات آمنون»(2): آنها در غرفههای بهشتی در نهایت آرامش و امنیتند. و در تأیید مطالب فوق آیه دیگری است که میفرماید:
🔵«لهم غرف من فوقها غرف مبینه تجری من تحتها الانهار»(3) برای پرهیزکاران در بهشت، غرفههایی است و بر فراز آن غرفه هائی دیگر و از زیر آنها نهرها جاری است.
📚پی نوشت:
1- عنکبوت / 58.
2- سباء / 37.
3- زمر / 20.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
میوههای درخت طوبی دارای چه خصوصیتی است؟
🌺صحابه رسول اکرم (ص) از حضرتش درباره تفسیر آیه «لا مقطوعه و لا ممنوعه»(1) سؤال کردند ایشان فرمودند (2):
🌺میوه این درخت طعام و میوه بهشتیان است، درون این میوه طعم و رنگ صد نوع میوه دنیا وجود دارد که نه کسی آن را دیده و نه شنیده است. هر میوهای که چیده میشود بلافاصله یک میوه دیگر جایش میروید و این همان است که خداوند فرمود:
🌺«لا مقطوعه و لا ممنوعه» و میوهاش شیرینتر از عسل و نرمتر از کره است.
📚پی نوشت:
1- واقعه / 33.
2- بحار الأنوار، ج 8، ص 138.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
آیا خواب از سنخ مرگ است؟
💠از آیات شریفهی قرآن چنین استفاده میشود که خواب و مرگ هم سنخ و هم جنس هستند؛ همان گونه که با مرگ رابطه و علقه ی بین روح و بدن قطع میگردد، در خواب نیز این رابطه قطع میشود، الّا این که کیفیت قطع رابطهی روح و بدن در خواب «شبیه مرگ» است، نه «عین مرگ». [1]
💠خداوند میفرماید:
(اللّهُ یتَوَفَّی الاَْنْفُسَ حِینَ مَوْتِها وَ الَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنامِها فَیمْسِک الَّتِی قَضی عَلَیهَا الْمَوْتَ وَ یرْسِلُ الاُْخْری إِلی أَجَل مُسَمًّی...)؛ [2]
💠 خداست که جانها را در دم مرگ میگیرد و آنها هم که نمردهاند در خواب میگیرد؛ پس هر یک از جانها که مرگش رسیده باشد نگه میدارد و آن دیگری را به بدنش برمی گرداند تا مدتی معین...
در آیهای دیگر میفرماید:
(وَ هُوَ الَّذِی یتَوَفّاکمْ بِاللَّیلِ)؛ [3] خدایی که چون شب به خواب میروید شما را میمیراند.
💠در این آیات، هم برای خواب و هم برای مرگ کلمهی «توفّی» استعمال شده و این پیام را دارد که «این خداوند است که جان آدمیان را میگیرد (و توفّی میکند)».
💠استعمال مشترک «توفّی» برای خواب و مرگ بدین سبب است که در هر دو حال، تصرفات نفس در بدن قطع میگردد. هم در خواب نفس انسانی و ناطقه هیچ گونه تصرفی در بدن ندارد، هم در مرگ؛
💠 الّا این که در مرگ توفّایی رُخ میدهد که برگشتی در آن راه ندارد و علقه ی روح و بدن به تمام و کمال قطع میگردد، ولی در خواب چون این علاقه و ارتباط دوباره برمی گردد، کیفیتِ انقطاع روح از بدن ضعیفتر از مرگ است. [4]
💠آیت الله جوادی آملی دراین باره میفرماید:
... به هنگام خواب، روح آدمی تعلّق خود را از بدن قطع میکند و جز حفظِ حیات گیاهی و مراتب پایینی از زیستِ جانوری، همهی وابستگیهای خود را از پیکر انسان برمی گیرد. از منظر ادبیات قرآن کریم در این مرحله خدا یا فرشتگانِ او، انسان را «قبض روح» میکند و پس از فرصتی معین آن را به بدن بازپس میفرستد، امّا ارواحی را که مهلتشان در دنیا به پایان رسیده است، نزد خود نگه میدارد... . [5]
💠حضرت جوادالائمه (علیه السلام) حقیقت مرگ را چنین معرفی میکنند:
مرگ همان خوابی است که هر شب به سراغ شما میآید جز این که مدتش طولانی است و انسان تا روز قیامت از آن بیدار نمیشود.
💠هر کسی در خوابش آن اندازه از انواع خوشحالیها و اقسام وحشتها میبیند که نمیتواند به حساب آورد. پس حال خوشحالی و ترس در خواب چگونه است؟ این همان مرگ است؛ بنابراین برای آن آماده شوید. [6]
📚پی نوشتها:
[1]. ر.ک: محمد تقی مصباح یزدی، ره توشه، ج 1، ص 39 ـ 40، و معارف قرآن، ج 1 ـ 3، ص 451. ر.ک: محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج 11، ص 273.
[2]. سورهی زمر، آیهی 42.
[3]. سورهی انعام، آیهی 60.
[4]. ر.ک: محمد حسین طباطبایی، همان، ج 17، ص 269، ج 7، ص 130، ج 11، ص 273؛ مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 4، ص 646 ـ 647 و جعفر سبحانی، معاد انسان و جهان، ص 81 ـ 82.
[5]. عبدالله جوادی آملی، حیات حقیقی انسان در قرآن، ج 15، ص 49 ـ 50.
[6]. عبدالله جوادی آملی، معاد در قرآن، ج 4، ص 185 ـ 186، محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 6، ص 154.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
چگونه ارتباط روح با بدن قطع میشود؟
🌳نظریات مختلفی از دیدگاههای مادی و الهی دربارهی رابطهی روح و بدن ارائه شده است. مادیوّن معتقدند که روح در تمام حالات تابع مادّه است.
🌳چنانچه تا آدمی جوان و با طراوت است روح او هم صحیح و جوان خواهد بود و اگر بدنش فرسوده و پیر شود روحش نیز به ضعف میگراید.
🌳روح از نظر آنان اثر مخصوص انسجام اجزای مادّی بدن و نتیجهی فعل و انفعال اجزای آن در یکدیگر است؛ به عبارت دیگر، روح چیزی نیست جز ترکیب سلسله اعصاب با مواد خاکستری مغز، یعنی با ترکیب این اجزا، ادراکی به نام روح تجلّی مییابد.
🌳همان گونه که از کبد، صفرا و از غدد فکی، بزاق ترشح میشود، از انسجام اجزای بدن و ارتباط آنها با یکدیگر نیز شعور و ادراک، شادی، غم، حبّ و بغض و... تجلّی مینماید. [1]
🌳از نظرگاه مادّیها با مردن و از کار افتادن اعضا و جوارح آدمی، روح او هم از کار می افتد و از بین میرود؛ چون روح انسان چیزی جز ارتباط بعضی اجزای بدن با بعضی دیگر نیست و با از کار افتادن تمام اعضای بدن روح او هم از کار خواهد افتاد و به طور کلی انسان معدوم خواهد شد.
🌳از نظر الهیون، روح، امری مجرد است و تعلّق خاصّی به بدن دارد. از نظر اسلام روح و بدن دو واقعیت مخالف هماند. بدن خواصّ حیاتی خود را با مرگ از دست میدهد، لکن روح به حیات خود ادامه میدهد.
🌳در حقیقت این بدن است که در حیات، تابع روح است و تا موقعی که روح به بدن تعلق دارد بدن از حیات برخوردار است و به محض قطع علقه ی بین روح و بدن، بدن از کار می افتد.
🌳باید توجه داشت که هیچوقت انسان، روح مجرد نخواهد بود، بلکه در هر نشئهای بدنی به همراه دارد. در حقیقت انسان همیشه ترکیبی از روح و بدن است. البته در دنیا ترکیبی از روح و بدن مادّی است، ولی در برزخ و قیامت، بدن او بدنی مناسب با همان نشئات و عوالم خواهد بود.
🌳البته چنین نیست که انسان دارای دو حقیقت اصیل باشد یکی روح و دیگری بدن؛ بلکه انسان یک حقیقت بیش نیست و آن هم حقیقت روح است وبدن تابع این حقیقت و فرع این اصل است.
🌳پس وقتی مرگ فرا میرسد اصل، یعنی روح، بدن را رها میکند و تعلّق و عُلقه ی خود را از بدن میگیرد، آن گاه بدن به عنوان یک شیء بی روح کم کم فرسوده میشود و از بین میرود. [2]
📚پی نوشتها:
[1]. ر.ک: جعفر سبحانی، اصالت روح از نظر قرآن، ص 34 ـ 35.
[2]. ر.ک: محمد حسین طباطبایی، شیعه در اسلام، ص 152 و المیزان، ج 7، ص 130، ج 2، ص 113، ج 1، ص 350 ـ 352 و 365؛ عبدالله جوادی آملی، ده مقاله پیرامون مبداء و معاد، ص 307 و معاد در قرآن، ج 4، ص 175 ـ 177 و صورت و سیرت انسان در قرآن، ج 14، ص 214؛ محمد تقی مصباح یزدی، آموزش عقاید، ص 349 ـ 350؛ جعفر سبحانی، اصالت روح از نظر قرآن، ص 35.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
آیا مرگ پایان زندگی است، یا انسان بعد از مرگ به حیات خود ادامه میدهد؟
💠انسان با مرگ از بین نمیرود، بلکه حیاتی نو را آغاز میکند. اگر مرگ را به معنای تعطیل شدن تحریکات قوای ادراکی و حسّی بدانیم، مرگ چیزی جز «فقدان» نخواهد بود؛
💠چرا که با مرگ تمام اندام و اعضای بدنِ آدمی از جنبش و حرکت بازمی ایستد و دیگر قدرتی برای حرکت دادن دست و پا و چشم و... برای او نمیماند و این چیزی جز عدم و فنا نخواهد بود؛ پس موت و مرگ از این مَنظر، امری عدمی است و پایان حیات انسان محسوب میشود.
💠امّا میتوان از مَنظری دیگر به مرگ نگریست و آن نه مرگ بدن، بلکه انتقال آدمی (روح و نفس او) به جهان دیگر است که در این صورت مرگ امری وجودی خواهد بود؛ چرا که آدمی به حیات خود در جهان دیگری ادامه میدهد، البته با خصوصیاتی متفاوت با جهان مادی.
💠لذا قرآن کریم فرشتگانی را برای مرگ انسان مأمور میکند تا این امر وجودی را تحقق ببخشند. همان گونه که فرشتگانی مأمور رساندن وحی به پیامبراناند، فرشتگانی هم مأمور قبض روح انسان هستند.
💠در حقیقت فرشتگان کارگزاران پروردگارند. در یک مرحله حیات را به انسان میدهند که امری است وجودی و در مرحلهی دیگر ممات و مرگ را برای انسان رقم میزنند که باز هم امری است وجودی؛ چون مرگی که توسط فرشتگان محقق میشود انتقالی بیش نیست. [1]
📚پی نوشتها:
[1]. ر.ک: جعفر سبحانی، منشور جاوید، ج 9، ص 210 ـ 211 و الالهیات، ج 4، ص 222 و مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 4، ص 51.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
آیا گمراهان در قیامت کر و کور هستند، مگر در قیامت صداها را نمیشنوند؟ در آیههای دیگر میخوانیم که صداها و مسائل دوزخ و... را میبینند، توجیه اینها چگونه است؟
🌸آیاتی در قرآن مجید هست که بر دیدن و شنیدن مجرمان در قیامت دلالت دارد: "وَ رَءَا الْمُجْرِمُونَ النَّارَ; (کهف، 53.) گناهکاران، آتش دوزخ را میبینند."; "دَعَوْاْ هُنَالِک ثُبُورًا; (فرقان، 13.) دوزخیان، صدای خود را به واویلا بلند میکنند."; "سَمِعُواْ لَهَا تَغَیظًا وَ زَفِیرًا; (فرقان، 12.) مجرمان، صدای وحشتناک آتش خشمگین را میشنوند."
🌸از طرف دیگر برخی آیههای قرآن مجید میفرماید: "مجرمان، در حالی که کور و لال و کرند، در قیامت محشور میشوند که از جملة آن آیهها، همین آیة شریف است: "عمیاً و بکماً و صماً".
🌸حال پرسش این جاست که آیا بین این دو دسته آیه، تضادّی وجود دارد؟ به طور قطع چنین نیست. مفسّران پاسخ هاییدادهاند که به برخی از آنها اشاره میشود:
1⃣ میدانیم که قیامت ایستگاههای متعدّدی دارد، مجرمان در برخی از این ایستگاهها کر و کورند و این حالت نیز خود برای آنها مجازاتی است که قدر نعمتهای الهی را ندانسته، از آن در جهت صحیح خود استفاده نکردند، ولی آنها در برخی مرحلهها میبینند و میشنوند واین هم مجازات دیگری است که صحنههای عذاب را ببینند و صدای ملامت را بشنوند.
2⃣ توجیه دیگر این است که بگوییم آیههایی که میفرمایند مجرمین کر و کورند; یعنی نعمتها و اسباب نجات را نمیبینند و آن چه مایة خوشحالی است را نمیشنوند و از طرف دیگر آیههایی که میفرمایند مجرمان میبینند، یعنی عذابهای الهی و آن چه که مایة زجر و عذاب است را میبینند و میشنوند.
🌸بر این اساس، بین این دسته آیات، تضادّ و تنافی وجود ندارد و هر کدام به بخشی از عذاب مجرمان اشاره دارد.
📚(تفسیر نمونه، آیت الله ناصر مکارم شیرازی و همکاران، ص 297 ـ 298، دار الکتب الاسلامیه.)
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃