eitaa logo
دوباره زندگی
26.5هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
6.1هزار ویدیو
85 فایل
✳️برای رزرو تبلیغات در مجموعه اَسرا بر روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2186347655C6187e57a27
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 پناه بردن امام صادق (ع) به خداوند از آتش دوزخ ✍ پناه بر خدا که ما طاقت یک خاری که بر دست و صورتمان برود را نداریم، چطور طاقت این آتش ها را داشته باشیم؟ شخصی می گوید: هنگام شام خوردن خدمت امام صادق علیه السلام بودم. در سفره نان و ظرفی از آبگوشت بود که بخار از آن بلند می شد. حضرت برای برداشتن غذا، دستشان را نزدیک کردند. وقتی حس کردند خیلی داغ است، دست خود را کشیدند و فرمودند: پناه بر خدا از آتش جهنم، ما طاقت همین گرما (ی کم ظرف غذا) را نداریم تا چه رسد به آتش جهنم! 📚 منبع: کتاب ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ 🌹 @dobare_zendegi 🌹
🔴 برخورد خداوند با اهل جهنم در سوره مؤمنون آمده است که دوزخیان از خداوند این چنین درخواست می کنند: پروردگارا، ما را از این دوزخ بیرون آر، اگر بار دیگر تکرار کردیم، قطعا ستمگر و مستحق عذابیم. یعنی اگر ما را از جهنم بیرون بیاوری، دیگر به اعمال گذشته بر نمی گردیم. اگر برگشتیم، مستحق و سزاوار همه بدبختی ها هستیم و ظالم و ستمگریم. خداوند در پاسخ آن می فرماید: بروید گم شوید و با من حرف نزنید. همه اهل لغت گفته اند: «اخسئوا» تعبیری است که در موقع دور کردن سگ به کار می برند و اینجا برای توهین به این ستمگران جهنمی به کار گرفته شده است. علاوه بر این، کلمه بعدی دردناک تر است که فرمود: «ولا تكلمون با من حرف نزنید.» چقدر دردآور است که روز قیامت خدای ارحم الراحمين که پناه همه است، کسی را از خود براند و بگوید: برو گمشو، من با تو قهرم. نه نگاهت می کنم، نه با تو حرف می زنم. این درد و عذابش خیلی سنگین تر از آتش و زقوم و غسلین است. 📚 منبع: کتاب ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ 🌹 @dobare_zendegi 🌹
💠 آزردن کودک ✍ یکی از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط می گفت: فرزند دو ساله ام که اکنون حدود چهل سال دارد، در منزل ادرار کرده بود. مادر چنان او را زد که نزدیک بود نفس بچه بند بیاید. خانم پس از یک ساعت، تب شدیدی کرد. به پزشک مراجعه کردیم و در شرایط اقتصادی آن روز شصت تومان پول نسخه و دارو شد. ولی تب قطع نشد. بلکه شدیدتر شد. مجددا به پزشک مراجعه کردیم و این بار چهل تومان بابت هزینه درمان پرداخت کردیم که در آن روزگار برایم سنگین بود. شب هنگام جناب شیخ را سوار ماشین کردم تا به جلسه برویم. همسرم نیز در ماشین بود. اشاره به خانم کردم و گفتم: والده بچه هاست. تب کرده است. دکتر هم بردیم، ولی تب او قطع نمی شود. شیخ نگاهی کرد و خطاب به همسرم فرمود: بچه را که آن طور نمی زنند. استغفار کن، از بچه دلجویی کن و چیزی برایش بخر، خوب می شود. چنین کردیم تب او قطع شد. 📚 منبع: کتاب ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ 🌹 @dobare_zendegi 🌹
🔴 مالک، نگهبان دوزخ ✍ پیامبر (ص) می فرماید: در معراج همه فرشتگان را خوش دیدم؛ با چهره ای خندان، مگر یک فرشته که بسیار با عظمت بود، ولی غضبناک و کریه المنظر. او نیز مانند بقیه به من احترام گذاشت و ادب کرد، ولی اصلا خنده و نشاطی نداشت و مثل بقیه نبود. از جبرئیل پرسیدم: این کیست که من را به ترس انداخت؟! جبرئیل گفت: بله، جا دارد از او ترسیده شود. خود ما هم همگی از او می ترسیم. او مالک، خازن و نگهبان جهنم است که تا کنون خنده نکرده و روی خوش نشان نداده است و از روزی که خدا او را خلق کرده تا امروز روز به روز بر غضب و غیظش نسبت به دشمنان خدا بیشتر شده است. 📚 ص ۱۲۶ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ 🌹 @dobare_zendegi 🌹
🔵 عظمت منزلگاه بهشتی ها ✍ در عظمت منزلگاه بهشتی‌ها آمده است: یکی از فرشتگان الهی خواست وسعت بهشت را بفهمد. چندین هزار سال بر فراز بهشت پرواز کرد. وقتی از خداوند پرسید: خدایا، آیا از نیمه بهشت گذشته ام یا نه؟ حوریه‌ای به او جواب داد: ای ملک الهی، چرا خودت را خسته می کنی؟! چندین هزار سال در حال پرواز هستی، هنوز از منزل و مِلک یک مؤمنی که من متعلق به او هستم خارج نشده ای! 📚 کتاب ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ 🌹 @dobare_zendegi 🌹