eitaa logo
دوباره زندگی
26.5هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
6.1هزار ویدیو
85 فایل
✳️برای رزرو تبلیغات در مجموعه اَسرا بر روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2186347655C6187e57a27
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 ✍ توصیف از زبان کسی که تجربه نزديک به مرگ داشته است! : - شیاطین، بیشتر در چه جاهایی جمع میشدند؟ - همه جا بودند. و البته، اطراف آدم های زنده. اغلب، کنار شانه ها یا بالای سرشان. گاهی چنان به آدم‌ها نزدیک می‌شدند که انگار به زیر پوست آن‌ها نفوذ کرده اند. گاهی هم در مجاورت آدم‌ها، مانند توده‌ای زنبور، روی هم می نشستند؛ پس از مدتی، یکباره برمی‌خاستند و می رفتند. - لخت بودند؟ - لخت بودند. و بعضی، بی مو؛ بعضی پشمالو. مخصوصا موهای سر برخی از آن‌ها خیلی بلند بود. بلند و ژولیده. - چگونه حرکت می کردند؟ - هر دسته ای به یک روش حرکت می کردند. البته، همه باقدری فاصله از زمین. عده ای سُر می خوردند؛ جمعی مثل تمساح با حرکت دادن دست و پای کوچک شان می خزیدند؛ تعدادی می جهیدند و... - می توانستند حرف بزنند؟ صدا هایی بم و شبیه خِرخِر از دهان شان خارج می شد. دائم، چیزی سیاه و مایع مانند هم قی می‌کردند و روی بسیاری از آدم ها می‌ریختند. 📚 کتاب آن سوی مرگ ‌ 🌹 @dobare_zendegi 🌹
🔴 ✍ توصیف از زبان کسی که تجربه نزديک به مرگ داشته است! : - شیاطین، بیشتر در چه جاهایی جمع می‌شدند؟ - همه جا بودنـد. و البتـه، اطراف آدم های زنده. اغلب، کنار شانه‌ها یا بالای سرشان. 🔹گاهی چنان به آدم‌‌ها نزدیک می‌شدند که انگار به زیر پوست آن‌ها نفوذ کرده‌اند. گاهی هم در مجاورت آدم‌ ها، مانند توده‌ای زنبور، روی هم می‌نشستند؛ پس از مدتی، یکباره بر می‌خاستند و می رفتند. - می توانستند حرف بزنند؟ صدا هایی بم و شبیه خِرخِر از دهان شـان خارج می شـد. دائـم، چـیـزی سیاه و مایع مانند هم قی می‌کردند و روی بسیاری از آدم‌ها می‌ریختند. 📚 کتاب آن سوی مرگ ‌ 🌹 @dobare_zendegi 🌹