eitaa logo
دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
10.5هزار دنبال‌کننده
554 عکس
69 ویدیو
4 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال اشعار آیینی حسینیه: 👉 @hosseinieh_net با کمالِ احترام، تبادل و تبلیغ نداریم🙏🌹 کانال ما در تلگرام: 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://t.me/dobeity_robaey
مشاهده در ایتا
دانلود
دنبال نشانش نشدم این جمعه پروانه‌ی جانش نشدم این جمعه من آبروی منتظران را بُردم حتی نگرانش نشدم این جمعه ✍ @dobeity_robaey
بر سینه‌ی ما قرار برمی‌گردد حال خوش روزگار برمی‌گردد از خواب زمستانی خود برخیزیم با آمدنش بهار برمی‌گردد @dobeity_robaey
افسرده مباش، یار خواهد آمد آن وارث ذوالفقار خواهد آمد سردیِ خزان ظلم هم می‌گذرد نومید مشو، بهار خواهد آمد ✍ @dobeity_robaey
زینب که على با جلوات دگری‌ست زهراى بتول، در حیات دگری‌ست از عشق حسین و فیض هم‌صحبتی‌اش او نیز سفینه النّجات دگری‌ست ✍مرحوم @dobeity_robaey
بر زِینِ اَب و برادرانش صلوات بر قلب صبور و مهربانش صلوات او زائر هفت حجت معصوم است تقدیم به هفت آسمانش @dobeity_robaey
آنان که حدیث صبر او را گفتند از عشق و محبتش سخن‌ها گفتند با آمدن عقیله‌ی هاشمیان تبریک به حیدر و به زهرا گفتند ✍ @dobeity_robaey
زیبایی گلشن علی زینب بود پرورده‌ی دامن علی زینب بود برخصم شکست داده و خود نشکست آئینه‌ی نشکن علی زینب بود ✍مرحوم @dobeity_robaey
زینب که دل و جان دلیری دارد در یاری دین سهم کثیری دارد چون احمد و زهرا و علی و حسنین نیروی شکست ناپذیری دارد ✍مرحوم @dobeity_robaey
از غیب ترنّم حضوری آمد از قلۀ آسمان چه نوری آمد بعد از حسن و حسین در خانۀ وحی «زینب» چه فرشتۀ صبوری آمد ✍ @dobeity_robaey
این غنچه که زینب از خدا نام گرفت از گلشن وحی، رنگ و بو وام گرفت از گریه شد آرام چو بر دست حسین قلب همه کائنات آرام گرفت ✍مرحوم @dobeity_robaey
امشب كه كند فخر به شب‌های گر آورده فلك اختر زيبای دگر اين زينب كبراست به دامان علی يا ختم رسل گرفته زهرای دگر؟ ✍مرحوم @dobeity_robaey
اي دست خدا و فوق هر دست، علي اي رشته‌ی كائنات در دست، علي دست من و دامنت كه امروز تو را قنداقه‌ی زينب است در دست، علي ✍مرحوم @dobeity_robaey
سکّانِ سَفینةُ النجاتی...زینب شریانِ سعادت و حیاتی ... زینب در منصب عشق و معرفت، یکتایی دارای عُلـوُّ الدرجاتی ... زینب * دلــش چون وسعتِ دریاست ... الحق سراسر، عصمتُ الکُبریٰ است...الحق زنی که خطبه اَش نبضِ حــیاتِ قیامِ سرخ عاشوراست ...الحق * سراسر منبع حجب و وقار است خدای صبر و کوهِ اقتدار است بنازم صوتِ حیدر وار او را که بُـرَّنده شبیه ذوالفقار است @dobeity_robaey
📎آیت‌الله میرزا احمد سیبویه از آقای شیخ حسین سامرایی که از اتقیای اهل منبر در عراق بودند، نقل کردند: در ایامی که در سامرا مشرف بودم، در روز جمعه‌ای طرف عصر به سرداب مقدس رفتم؛ دیدم غیر از من احدی نیست؛ حالی پیدا کردم و متوجه مقام حضرت صاحب الامر (عج) شدم. در آن حال صدایی از پشت سر شنیدم که به فارسی فرمود: به شیعیان و دوستان بگویید که خدارا به حق عمه‌ام حضرت زینب (س) قسم دهند که فرج من را نزدیک گرداند. 📚ستاره درخشان شام، ص ٣٣٠ یارب، یارب، یارب، یارب، یارب! حاجات‌مرا روا کن امشب یارب! این‌است دعای‌من به‌دستور امام؛ «عَجِّل فَرَجَه بِحَقِّ زینب» یارب!@dobeity_robaey
مائیم فدائیان راه زینب ماندیم هنوز جان به کف، جان بر لب ثابت شده ما مدافعان حرمیم از بسکه شهید می‌دهد این مکتب ✍ @dobeity_robaey
بر چهره ی تابنده ی زينب بر منطق کوبنده‌ی زينب صلوات در گريه به رخسار حسينش خنديد بر گريه و بر خنده‌ی زينب صلوات ✍مرحوم @dobeity_robaey
به مناسبت ۶ جمادی الاولی سالروز شهادت جناب در پاي علي نهاد جعفر سر خويش آورد به کف دامن پيغمبر خويش با اين همه جاه و منزلت جا دارد گيرد همه را به زير بال و پر خويش@dobeity_robaey
به مناسبت ۶ جمادی الاولی سالروز شهادت جناب از کار تو تا که سر درآورد بهشت خون از مژگان تر درآورد بهشت گفتند که در بهشت پرواز کنی این مژده شنید و پر درآورد بهشت@dobeity_robaey
هرجا سپـــــرِ جان‌ِ پیمـبــــر بودنـد در مــــوجِ بلا یاوَرِ حیــــدر بودنـد کِیْ میشد اسیرِ ریسمان حَبْلُ الله؟ آن روز اگر حمـزه و جعفــر بودند! ✍ @dobeity_robaey
آن‌روز که روز غربت حیدر بود خون بر جگر دختر پیغمبر بود یارانِ علی به یک دگر می‌گفتند ای‌کاش که زنده حمزه و جعفر بود@dobeity_robaey
به مناسبت ۶ جمادی الاولی سالروز شهادت جناب غم مونس قلب احمد مختار است خونبار دوچشم حیدر کرار است زهرا به تسلای علی آمده است چون روز عزای جعفر طیار است@dobeity_robaey
گر بود، یقینْ حامیِ حیدر می‌گشت قربانیِ صدّیقهٔ اطهر می‌گشت در هجمهٔ فتنه، جای او خالی بود مردی که اگر بود، ورق بر می‌گشت@dobeity_robaey
یاران وفادار پیمبر بودند ای کاش که در کنار حیدر بودند دستان علی بسته نمی‌شد آن‌روز در کوچه اگر حمزه و جعفر بودند :: در معرکه قهرمان پیکار شدند در قامت یک حماسه تکرار شدند در موته و علقمه، دو سردار رشید بی‌دست، میان خون علمدار شدند ✍ @dobeity_robaey
آرامش مطلق صدای تو کجاست؟ لبخند همیشه آشنای تو کجاست؟ ای آن‌که تو را «ابوالمساکین» خواندند مسکینم و مُستَکین، سرای تو کجاست؟ باقی‌ست همیشه قصۀ کوتاهش این مرد که انتها ندارد راهش در عرصۀ کربلا حضورش پیداست در قامت دو جوان عبداللّهش ✍ @dobeity_robaey
اگر جرم و خطا بسیار کردم گلی بودم که خود را خوار کردم دوباره گل شدم، وقتی که قصد « » کردم...@dobeity_robaey