eitaa logo
اخبار و حواشی کرونا
2.1هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
14 فایل
بسم الله الرحمان الرحیم مرکز خرید و فروش کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/223674416C035f1536ee اینجا میتونی کانالتو بفروشی یا کانال مناسب بخری👆 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/4066181378C632d17d1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
خانه منحوس😱 کاملا ❌🔞 در نجف خانه ای بود که هر کس وارد خانه می شد همه بلایا به او میرسید طلبه ای که فقیر بود ناچارا بخاطر اجاره کم آن خانه متروکه منحوس را اجاره کرد همه افراد که از منحوس بودن ان خانه اطلاع داشتن به آن جوان پیشنهاد میدادن که این کار را نکندوگفتن فردا باید صد برابر این کرایه را برای خودت خرج کنی ولی جوان گفت من می دانم چکار کنم وهر روز صبح به ان خانه می رفت وبعد نماز سوره یاسین می خواند یک شب خواب عجیبی دید .....🔍 👇👇 برای دیدن کلیپ کلیک کن👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2692677646C81bf6e9094 محدودیت سنی ❌❌🔞
🔴 واقعی علی و فرزانه مادر شوهرم به طور علنی دیگه حرفاشو میزد یکبار هم جلو من و شوهرم به دختر داییش گفت ان شاءالله به زودی عروس ما میشی مگه چه عیب داره یه مرد دوتا زن داشته باشه؟ تیر آخرش رو اینطوری زد که یکبارکه من برای سر زدن میخاستم برم خونه بابام شوهرم هم گفت دوش میگیره بعد میاد پیشم در مسیر راه یادم افتاد که چیزی رو فراموش کردم برگشتم خونه و دیدم که مادرشوهرم و دختر داییش ..... ادامه در کانال زیر سنجاق شده👇👇 https://eitaa.com/joinchat/878706755Ced55d1a512 بخونید عبرت بگیرید
هدایت شده از ذاکرین
🔴 واقعی علی و فرزانه مادر شوهرم به طور علنی دیگه حرفاشو میزد یکبار هم جلو من و شوهرم به دختر داییش گفت ان شاءالله به زودی عروس ما میشی مگه چه عیب داره یه مرد دوتا زن داشته باشه؟ تیر آخرش رو اینطوری زد که یکبارکه من برای سر زدن میخاستم برم خونه بابام شوهرم هم گفت دوش میگیره بعد میاد پیشم در مسیر راه یادم افتاد که چیزی رو فراموش کردم برگشتم خونه و دیدم که مادرشوهرم و دختر داییش ..... ادامه در کانال زیر سنجاق شده👇👇 https://eitaa.com/joinchat/878706755Ced55d1a512 بخونید عبرت بگیرید
🔴 واقعی علی و فرزانه مادر شوهرم به طور علنی دیگه حرفاشو میزد یکبار هم جلو من و شوهرم به دختر داییش گفت ان شاءالله به زودی عروس ما میشی مگه چه عیب داره یه مرد دوتا زن داشته باشه؟ تیر آخرش رو اینطوری زد که یکبارکه من برای سر زدن میخاستم برم خونه بابام شوهرم هم گفت دوش میگیره بعد میاد پیشم در مسیر راه یادم افتاد که چیزی رو فراموش کردم برگشتم خونه و دیدم که مادرشوهرم و دختر داییش ..... ادامه در کانال زیر سنجاق شده👇👇 https://eitaa.com/joinchat/878706755Ced55d1a512 بخونید عبرت بگیرید
هدایت شده از ذاکرین
🔴 واقعی علی و فرزانه مادر شوهرم به طور علنی دیگه حرفاشو میزد یکبار هم جلو من و شوهرم به دختر داییش گفت ان شاءالله به زودی عروس ما میشی مگه چه عیب داره یه مرد دوتا زن داشته باشه؟ تیر آخرش رو اینطوری زد که یکبارکه من برای سر زدن میخاستم برم خونه بابام شوهرم هم گفت دوش میگیره بعد میاد پیشم در مسیر راه یادم افتاد که چیزی رو فراموش کردم برگشتم خونه و دیدم که مادرشوهرم و دختر داییش ..... ادامه در کانال زیر سنجاق شده👇👇 https://eitaa.com/joinchat/878706755Ced55d1a512 بخونید عبرت بگیرید
🔴 واقعی علی و فرزانه مادر شوهرم به طور علنی دیگه حرفاشو میزد یکبار هم جلو من و شوهرم به دختر داییش گفت ان شاءالله به زودی عروس ما میشی مگه چه عیب داره یه مرد دوتا زن داشته باشه؟ تیر آخرش رو اینطوری زد که یکبارکه من برای سر زدن میخاستم برم خونه بابام شوهرم هم گفت دوش میگیره بعد میاد پیشم در مسیر راه یادم افتاد که چیزی رو فراموش کردم برگشتم خونه و دیدم که مادرشوهرم و دختر داییش ..... ادامه در کانال زیر سنجاق شده👇👇 https://eitaa.com/joinchat/878706755Ced55d1a512 بخونید عبرت بگیرید
هدایت شده از ذاکرین
🔴 واقعی علی و فرزانه مادر شوهرم به طور علنی دیگه حرفاشو میزد یکبار هم جلو من و شوهرم به دختر داییش گفت ان شاءالله به زودی عروس ما میشی مگه چه عیب داره یه مرد دوتا زن داشته باشه؟ تیر آخرش رو اینطوری زد که یکبارکه من برای سر زدن میخاستم برم خونه بابام شوهرم هم گفت دوش میگیره بعد میاد پیشم در مسیر راه یادم افتاد که چیزی رو فراموش کردم برگشتم خونه و دیدم که مادرشوهرم و دختر داییش ..... ادامه در کانال زیر سنجاق شده👇👇 https://eitaa.com/joinchat/878706755Ced55d1a512 بخونید عبرت بگیرید
🔴 واقعی علی و فرزانه مادر شوهرم به طور علنی دیگه حرفاشو میزد یکبار هم جلو من و شوهرم به دختر داییش گفت ان شاءالله به زودی عروس ما میشی مگه چه عیب داره یه مرد دوتا زن داشته باشه؟ تیر آخرش رو اینطوری زد که یکبارکه من برای سر زدن میخاستم برم خونه بابام شوهرم هم گفت دوش میگیره بعد میاد پیشم در مسیر راه یادم افتاد که چیزی رو فراموش کردم برگشتم خونه و دیدم که مادرشوهرم و دختر داییش ..... ادامه در کانال زیر سنجاق شده👇👇 https://eitaa.com/joinchat/878706755Ced55d1a512 بخونید عبرت بگیرید
🔴 واقعی علی و فرزانه مادر شوهرم به طور علنی دیگه حرفاشو میزد یکبار هم جلو من و شوهرم به دختر داییش گفت ان شاءالله به زودی عروس ما میشی مگه چه عیب داره یه مرد دوتا زن داشته باشه؟ تیر آخرش رو اینطوری زد که یکبارکه من برای سر زدن میخاستم برم خونه بابام شوهرم هم گفت دوش میگیره بعد میاد پیشم در مسیر راه یادم افتاد که چیزی رو فراموش کردم برگشتم خونه و دیدم که مادرشوهرم و دختر داییش ..... ادامه در کانال زیر سنجاق شده👇👇 https://eitaa.com/joinchat/878706755Ced55d1a512 بخونید عبرت بگیرید
هدایت شده از ذاکرین
🔴 واقعی علی و فرزانه مادر شوهرم به طور علنی دیگه حرفاشو میزد یکبار هم جلو من و شوهرم به دختر داییش گفت ان شاءالله به زودی عروس ما میشی مگه چه عیب داره یه مرد دوتا زن داشته باشه؟ تیر آخرش رو اینطوری زد که یکبارکه من برای سر زدن میخاستم برم خونه بابام شوهرم هم گفت دوش میگیره بعد میاد پیشم در مسیر راه یادم افتاد که چیزی رو فراموش کردم برگشتم خونه و دیدم که مادرشوهرم و دختر داییش ..... ادامه در کانال زیر سنجاق شده👇👇 https://eitaa.com/joinchat/878706755Ced55d1a512 بخونید عبرت بگیرید
🔴 واقعی علی و فرزانه مادر شوهرم به طور علنی دیگه حرفاشو میزد یکبار هم جلو من و شوهرم به دختر داییش گفت ان شاءالله به زودی عروس ما میشی مگه چه عیب داره یه مرد دوتا زن داشته باشه؟ تیر آخرش رو اینطوری زد که یکبارکه من برای سر زدن میخاستم برم خونه بابام شوهرم هم گفت دوش میگیره بعد میاد پیشم در مسیر راه یادم افتاد که چیزی رو فراموش کردم برگشتم خونه و دیدم که مادرشوهرم و دختر داییش ..... ادامه در کانال زیر سنجاق شده👇👇 https://eitaa.com/joinchat/878706755Ced55d1a512 بخونید عبرت بگیرید
هدایت شده از ذاکرین
🔴 واقعی علی و فرزانه مادر شوهرم به طور علنی دیگه حرفاشو میزد یکبار هم جلو من و شوهرم به دختر داییش گفت ان شاءالله به زودی عروس ما میشی مگه چه عیب داره یه مرد دوتا زن داشته باشه؟ تیر آخرش رو اینطوری زد که یکبارکه من برای سر زدن میخاستم برم خونه بابام شوهرم هم گفت دوش میگیره بعد میاد پیشم در مسیر راه یادم افتاد که چیزی رو فراموش کردم برگشتم خونه و دیدم که مادرشوهرم و دختر داییش ..... ادامه در کانال زیر سنجاق شده👇👇 https://eitaa.com/joinchat/878706755Ced55d1a512 بخونید عبرت بگیرید
🔴 واقعی علی و فرزانه مادر شوهرم به طور علنی دیگه حرفاشو میزد یکبار هم جلو من و شوهرم به دختر داییش گفت ان شاءالله به زودی عروس ما میشی مگه چه عیب داره یه مرد دوتا زن داشته باشه؟ تیر آخرش رو اینطوری زد که یکبارکه من برای سر زدن میخاستم برم خونه بابام شوهرم هم گفت دوش میگیره بعد میاد پیشم در مسیر راه یادم افتاد که چیزی رو فراموش کردم برگشتم خونه و دیدم که مادرشوهرم و دختر داییش ..... ادامه در کانال زیر سنجاق شده👇👇 https://eitaa.com/joinchat/878706755Ced55d1a512 بخونید عبرت بگیرید
🔴 واقعی علی و فرزانه مادر شوهرم به طور علنی دیگه حرفاشو میزد یکبار هم جلو من و شوهرم به دختر داییش گفت ان شاءالله به زودی عروس ما میشی مگه چه عیب داره یه مرد دوتا زن داشته باشه؟ تیر آخرش رو اینطوری زد که یکبارکه من برای سر زدن میخاستم برم خونه بابام شوهرم هم گفت دوش میگیره بعد میاد پیشم در مسیر راه یادم افتاد که چیزی رو فراموش کردم برگشتم خونه و دیدم که مادرشوهرم و دختر داییش ..... ادامه در کانال زیر سنجاق شده👇👇 https://eitaa.com/joinchat/878706755Ced55d1a512 بخونید عبرت بگیرید
هدایت شده از ذاکرین
🔴 واقعی علی و فرزانه مادر شوهرم به طور علنی دیگه حرفاشو میزد یکبار هم جلو من و شوهرم به دختر داییش گفت ان شاءالله به زودی عروس ما میشی مگه چه عیب داره یه مرد دوتا زن داشته باشه؟ تیر آخرش رو اینطوری زد که یکبارکه من برای سر زدن میخاستم برم خونه بابام شوهرم هم گفت دوش میگیره بعد میاد پیشم در مسیر راه یادم افتاد که چیزی رو فراموش کردم برگشتم خونه و دیدم که مادرشوهرم و دختر داییش ..... ادامه در کانال زیر سنجاق شده👇👇 https://eitaa.com/joinchat/878706755Ced55d1a512 بخونید عبرت بگیرید
هدایت شده از ذاکرین
🔴 واقعی علی و فرزانه مادر شوهرم به طور علنی دیگه حرفاشو میزد یکبار هم جلو من و شوهرم به دختر داییش گفت ان شاءالله به زودی عروس ما میشی مگه چه عیب داره یه مرد دوتا زن داشته باشه؟ تیر آخرش رو اینطوری زد که یکبارکه من برای سر زدن میخاستم برم خونه بابام شوهرم هم گفت دوش میگیره بعد میاد پیشم در مسیر راه یادم افتاد که چیزی رو فراموش کردم برگشتم خونه و دیدم که مادرشوهرم و دختر داییش ..... ادامه در کانال زیر سنجاق شده👇👇 https://eitaa.com/joinchat/878706755Ced55d1a512 بخونید عبرت بگیرید
هدایت شده از ذاکرین
🔴 واقعی علی و فرزانه مادر شوهرم به طور علنی دیگه حرفاشو میزد یکبار هم جلو من و شوهرم به دختر داییش گفت ان شاءالله به زودی عروس ما میشی مگه چه عیب داره یه مرد دوتا زن داشته باشه؟ تیر آخرش رو اینطوری زد که یکبارکه من برای سر زدن میخاستم برم خونه بابام شوهرم هم گفت دوش میگیره بعد میاد پیشم در مسیر راه یادم افتاد که چیزی رو فراموش کردم برگشتم خونه و دیدم که مادرشوهرم و دختر داییش ..... ادامه در کانال زیر سنجاق شده👇👇 https://eitaa.com/joinchat/878706755Ced55d1a512 بخونید عبرت بگیرید
🔴 واقعی علی و فرزانه مادر شوهرم به طور علنی دیگه حرفاشو میزد یکبار هم جلو من و شوهرم به دختر داییش گفت ان شاءالله به زودی عروس ما میشی مگه چه عیب داره یه مرد دوتا زن داشته باشه؟ تیر آخرش رو اینطوری زد که یکبارکه من برای سر زدن میخاستم برم خونه بابام شوهرم هم گفت دوش میگیره بعد میاد پیشم در مسیر راه یادم افتاد که چیزی رو فراموش کردم برگشتم خونه و دیدم که مادرشوهرم و دختر داییش ..... ادامه در کانال زیر سنجاق شده👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3300720654Cfab7522860 بخونید عبرت بگیرید
هدایت شده از ذاکرین
🔴 واقعی علی و فرزانه مادر شوهرم به طور علنی دیگه حرفاشو میزد یکبار هم جلو من و شوهرم به دختر داییش گفت ان شاءالله به زودی عروس ما میشی مگه چه عیب داره یه مرد دوتا زن داشته باشه؟ تیر آخرش رو اینطوری زد که یکبارکه من برای سر زدن میخاستم برم خونه بابام شوهرم هم گفت دوش میگیره بعد میاد پیشم در مسیر راه یادم افتاد که چیزی رو فراموش کردم برگشتم خونه و دیدم که مادرشوهرم و دختر داییش ..... ادامه در کانال زیر سنجاق شده👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3300720654Cfab7522860 بخونید عبرت بگیرید
هدایت شده از ذاکرین
🔴 واقعی علی و فرزانه مادر شوهرم به طور علنی دیگه حرفاشو میزد یکبار هم جلو من و شوهرم به دختر داییش گفت ان شاءالله به زودی عروس ما میشی مگه چه عیب داره یه مرد دوتا زن داشته باشه؟ تیر آخرش رو اینطوری زد که یکبارکه من برای سر زدن میخاستم برم خونه بابام شوهرم هم گفت دوش میگیره بعد میاد پیشم در مسیر راه یادم افتاد که چیزی رو فراموش کردم برگشتم خونه و دیدم که مادرشوهرم و دختر داییش ..... ادامه در کانال زیر سنجاق شده👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3300720654Cfab7522860 بخونید عبرت بگیرید
هدایت شده از ذاکرین
🔴 واقعی علی و فرزانه مادر شوهرم به طور علنی دیگه حرفاشو میزد یکبار هم جلو من و شوهرم به دختر داییش گفت ان شاءالله به زودی عروس ما میشی مگه چه عیب داره یه مرد دوتا زن داشته باشه؟ تیر آخرش رو اینطوری زد که یکبارکه من برای سر زدن میخاستم برم خونه بابام شوهرم هم گفت دوش میگیره بعد میاد پیشم در مسیر راه یادم افتاد که چیزی رو فراموش کردم برگشتم خونه و دیدم که مادرشوهرم و دختر داییش ..... ادامه در کانال زیر سنجاق شده👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3300720654Cfab7522860 بخونید عبرت بگیرید