هدایت شده از یه کار خوب 👈 یه معجزه ☺️
#رمان_رازهای_یک_نابغه
#قسمت_اول
من از همان اولش فرق می کردم. من #معمولی نبودم و همه این را می دانستند. در فامیل ما کمتر
کسی معمولی است اما #استثنایی بودن من خیلی خیلی باالتر از حد تصور بقیه بود. منظورم این
نیست که نقص عضو داشتم؛ نه. من غیرمعمولی بودم چون یک چیز اضافه تری داشتم؛ من خیلی
بیشتر می فهمیدم. من تشنه فهمیدن بودم و این چیزی بود که مرا از بقیه متمایز میکرد.
#نوجوانی من یک طوفان واقعی بود. من به شدت تغییر کردم و دنیا را همان طور که واقعا هست،
شناختم. فهمیدم آدم های شکست خورده اطرافم نمی توانند پیروزیام را ببینند و فهمیدم دانشمند
بودن تا وقتی پول نداشته باشی پیش مردم هیچ ارزشی ندارد. مردم می گویند به آن ها ربطی
ندارد که تو می دانی چطور می توان یک عدد شش رقمی را به توان دو رساند اما به آن ها مربوط
است که بدانند چرا تو موقع راه رفتن یک جوری راه می روی. آن ها حتی یک لحظه هم خودشان
را جای من نمی گذارند تا بلکه حدس بزنند روزی سوزنی در پایم فرورفته و زندگی دشواری
داشته ام؛ آن ها فقط مسخره ام می کنند زیرا همیشه به دنبال سریعترین راه هستند و چه راهی
بهتر از تمسخر؟! من در نوجوانی تصمیم گرفتم راه خودم را بروم. برایم اهمیتی نداشت که بقیه
من را بیعرضه تصور می کنند چون نمی توانم معدلم را در مدرسه به باالی نوزده برسانم یا
نمیتوانند مرا وقتی که در تالشم روشی برای محاسبه سریع تر اعداد پیدا کنم درک کنند. وقتی
که من داشتم زندگی نامه افراد بزرگ را می خواندم هم کالسی هایم مشغول حفظ معادله
واکنشهای شیمیایی بودند؛ حال آن که می توان همه این واکنش ها را با مراجعه به یک کتاب
مرجع با توضیحات مفصل مورد مطالعه قرار داد و اصال چه نیازی به حفظ کردن این واکنشها
توسط یک دانش آموز است وقتی که نود درصد این دانش آموزان اصالً احساس نیازی جهت به
خاطر آوردن آنچه حفظ کرده اند نمی کنند؟ من به دنبال راه های سریع تر یاد گرفتن بودم اما
آن ها بی آن که بدانند چرا باید یاد بگیرند حفظ می کردند.
طولی نکشید که من با واقعیت های دنیا آشنا شدم و فهمیدم این دنیا پر است از آدم هایی که
کارهایی می کنند که خودشان هم نمی دانند چرا باید انجامشان دهند. البته در این دنیا نابغه و
دانشمند هم داشته ایم اما ...
🔸🔶 فوروارد با ذکر منبع 🔶🔸
📲 @mosbatbash 👈
📲 @mosbatbash 👈